سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
تأیید حکم اعدام پخشان عزیزی، گواه پوسیدگی سیستمی است که بقای خود را در جان مبارزان جستجو میکند
✍🏽 شیوا عاملیراد شفیعی
«ما برای اقتدار مرکزی کوچکیم، عددی نیستیم، ولی برای احکام، سنگینترین و بزرگترین.» این جمله حقیقتی تلخ و آشکار را بیان میکند: زنانی که در تقاطع ستمهای جنسی، ملی، طبقاتی و مذهبی به قربانیان سرکوب بدل شدهاند. این کلمات، روایت زنانی است که آزادی، جسارت و مبارزهگریشان برای نظام سرکوبگر غیرقابل تحمل است. حقیقت این است که همین زنان، ستونهای لرزان این سیستم را به لرزه درمیآورند و ترس عمیق آن را نمایان میکنند.
رژیم از زنانی چون پخشان واهمه دارد، زیرا خوب میداند که مقاومت و جسارت آنان بنیانهای سرکوب را متزلزل میکند. تأیید حکم اعدام پخشان، از سر ترس و درماندگی است؛ ترس از زنی که به جای سکوت، فریاد زد و به جای تسلیم، مقاومت کرد و ایستادگی را به شیوه زندگی خود بدل ساخت.
تاریخ نشان داده است: تلاش برای سرکوب هر زنی، هزاران زن دیگر را به میدان مقاومت میکشاند. پخشان عزیزی تنها یک نام نیست؛ او نماد زنانی است که از حاشیه برخاستهاند تا مرکزهای قدرت را به چالش بکشند. زنانی که زندگی را در آزادگی جستجو کردهاند و به جای ترس، شعلههای مقاومت را در دلهایشان افروختهاند.
امروز، خیابانهای سنندج، همانند صفحات درخشانی از تاریخ مبارزاتش، به بستری برای زایش آزادی بدل شدهاند. حضور زنانی که دههها در برابر سرکوب سر خم نکردند و همچنان مقاوم و استوار، فریاد آزادی سر میدهند، صدای تمام زنانی است که زخمهای کهنه ستم و سرکوب را با خود حمل میکنند. این زنان، امید به پایان این زخمها را در گامهای استوارشان زنده نگه میدارند.
این خاک دیگر سکوت را تاب نمیآورد، زیرا زنانش برخاستهاند تا عدالت و آزادی را فریاد بزنند. ایستادگی پخشان، وریشه، و زنانی چون او، بزرگتر از هر حکمی است که این سیستم میتواند صادر کند. این جمله پژواکی است از تاریخ مقاومت زنان که در دل زندگی این سرزمین طنینانداز شده است.
پخشان عزیزی، وریشه مرادی، مجاهد کورکور، مهدی حسنی، بهروز احسانی و رزگار بابامیری، همگی در سایه ظلم و سرکوب، حکم قتلشان تأیید شده است؛ اما تاریخ بارها ثابت کرده است که این زنان و مردان تنها نیستند. جنبش مقاومت ادامه دارد و روزبهروز گستردهتر میشود.