اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

آبانِ قزاقستان

نوشین شفاهی

اعتراضات اخیر توده های مردم در قزاقستان که در پی حذف سقف های قیمت بر سوخت بوتان و پروپان رخ داد، شرایط سیاسی را در این کشور و محتملا در کشورهای مجاور در منطقه بشدت بی ثبات کرده است. این نوع سوخت که در بین مردم بدلیل هزینۀ پایین آن به “سوختِ جاده برای فقرا” معروف گشته با افزایش قیمت بیش از دو برابر، بشدت پیامدی معکوس داشته است. این اعتراضات که در مدت زمان کمی گسترده و به دیگر نقاط کشور بسرعت بسط پیدا کرده بر متن یک نارضایتی وسیعتری که ریشه در فساد دولتی، نابرابری درآمدها و معضلات اقتصادی که عموما با اپیدمی کرونا تشدید شده اند دارد در حال حاضر ثبات سیاسی  دولت توکانف را بطور جدی متشنج کرده است.

طغیان توده های قزاقستان بی گمان برای مردم ایران یادآور آبان 98 است که بدنبال بالا بردن قیمت بنزین، آتش خشم توده های ستمدیده را آنچنان شعله ور کرد که امواج آن هنوز هم در فضای سیاسی ایران در خیز است.

همانطور که آبان 98 تنها نوک یک کوه عظیم یخی بود که محصول چندین دهه فساد و دزدی و جنایت رژیم اسلامی است، خشم مردم قزاقستان هم ریشه در معضلات فراتری از افزایش قیمت بنزین دارد که در زمانهای مختلفی در شکل اعتراضات خیابانی، اعتصابات و اجتماعات توده ای کمابیش گسترده، خود را نشان داده است.

از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سی سال میگذرد ولی تسلط رژیم نظربایف بر سیاستهای قدرت حاکمه همچنان ادامه داشته است و اکنون این جنبش توده ای اراده کرده است که کنترل دراز مدت و مطلقۀ نظربایف را برای همیشه به تاریخ بسپارد. اگرچه در سال 2019، نظربایف(از اعضای سابق دفتر سیاسی شوروی) که در این سی سال در مقام رهبری قزاقستان بوده و در سال 2019 مجبور به استعفا شد ولی در باور توده ها بعنوان قدرت واقعی پشتِ پرده تلقی شده است. نفوذ او در سیاستهای دولت توکایف، او را به سمبل سرکوب و نابرابری کشور تبدیل کرده است. و با اینکه سه سال از قدرت گیری توکایف میگذرد، آزادی احزاب و فعالیتهای سیاسی هنوز در محدودۀ تنها حزب رسمی کشور دور میزند و  نیز اگرچه اینکه این اعتراضات کنونی ظاهرا با مطالبات و انگیزه های اقتصادی اوج گرفته است ولی سرکوب مخالفین و فقدان دمکراسی در جامعه، زمینه ساز خواسته های سیاسی ای شده است که رژیم نظربایف و دولت توکایف  را با تهدیدات جدی روبرو کرده است.

 

زمینه های بحران اقتصادی

مطابق داده های بانک جهانی، سرانۀ ناخالص داخلی قزاقستان در سال 2020 چیزی در حدود 9000 دلار برآورد شده که کمتر از سال2013 که تفریبا 14هزار دلار  بوده است. بانک جهانی، رشد اقتصادی قزاقستان در سال 2021 را فقط 3.5 درصد پیش بینی کرده و در سالهای پیش ِرو هم، آهنگ بسیار کندی را در این ارتباط احتمال میدهد. توصیۀ بانک جهانی به قزاقستان تقویت رقابت اقتصادی و محدود کردنِ نقش شرکتهای بزرگ دولتی در اقتصاد است تا بتواند با نابرابری های اجتماعی مقابله کند و قادر باشد فضای اقتصادی بیشتری را در کشور فراهم کند، که دولت توکانف در تامین این مقتضایات ناتوان مانده و اوضاع راکد اقتصادی را بغرنج تر از پیش با بحران مواجه کرده است.

 قزاقستان اگرچه از لحاظ درآمد سرانه در موقعیت بهتری نسبت به بقیۀ کشورهای آسیای مرکزی قرار دارد ولی نیمی از جمعیت آن به جوامع روستایی و اکثرا در حاشیه، و با دسترسی بسیار اندک به خدمات عمومی تعلق دارد که بیش از یک میلیون نفر از جمعیت 19 میلیونی آن زیر خط فقر زندگی میکنند. این در حالیست که درآمدِ به غارت رفته از منابع طبیعی آن، اقلیت معدودی را بسیار ثروتمند کرده است.

اقتصاد این کشور با تورمی 9 درصدی روبروست که سرعت آن از پنج سال پیش شدت بیشتری بخود گرفته است آنچنانکه، بانک مرکزی با نگرانی به وخامت روزافزون آن، نرخ بهره را به 9.75 درصد افزایش داده است.

این اوضاع بحرانی اقتصاد با حضور دو سال پندومی کرونا، فشار بیشتری را بر طبقۀ کارگر و اقشار فقیر جامعه وارد کرده و شکاف طبقاتی هرچه بیشتری را به همراه آورده است. ولی در مقابل، تعلل دولت توکایف در اقدام به هرگونه اصلاحات سیاسی-اقتصادی در جهت کمک به اقشار آسیب پذیر، عملا ناکامی و ناکارآمدی خود را به نمایش گذاشته است که نتیجه اش هم، همین قیامهای توده ای است که شاهد آنیم.

 

در دفاع از جنبشهای کارگری

مردم غرب قزاقستان که پیشقراول این اعتراضات بوده اند از سابقۀ مبارزاتی پیشتری برخوردارند. اعتصابات کارگران نفت در سال 2011 با حملات پلیس و پاکسازی کمپ های آنها به خشونت کشیده شد. اکنون این کارگران و اقشار دیگر زحمتکش با مطالبات و خواسته های خود در جهت بهبودی شرایط زندگی شان بار دیگر بپا خاسته اند ولی خشمگین تر و مصمم تر از قبل. سرخوردگی در تعقیب اشکال مسالمت آمیز و مدنی برای طرح خواسته های اجتماعی، نه اطاعت و سرسپردگی جمعی، بلکه اکثرا عصیان و تمرد عمومی را بدنبال داشته است.

طبعا قابل درک است که چرا توده های مردم در آلماتی بخود حق خواهند داد که به فروشگاهها، بانکها و سوپرمارکتهای شهرهایشان یورش ببرنند وقتیکه دولت خواسته های مردم را غیر واقع بینانه ارزیابی کرده و فرمان قتل آنان را صادر میکند.

ساختار سیاسی-اقتصادی دولت فاسد است و همانند خاندانهای هزار فامیلی آیت الله ها و سردارهای رژیم اسلامی، نپوتیسم(خویشاوند بازی)، انحصارِ ارگانهای قدرت  را به نزدیکان و اقوام نظربایف و توکایف سپرده است و امکانی برای راه گشایی از این بحران و عملی شدن بخشی از مطالبات مردم در چارچوب این مناسبات غیر ممکن بنظر میرسد. حتی استعفای دولت و اخراج سَمَت آبیش،شخص دومِ پلیس امنیتی (که خواهر/برادرزادۀ نظربایف است) توسط توکایف، برای جلب اعتماد مردم و امید به اصلاح و بهبودی اوضاع کاری از پیش نبرده است. همچون گرگی زخمی و پشت به دیوار، توکایف هم مانند همپالگی هایش در ایران، زبانی جز زبان گلوله و کشتار و خفه کردن صدای مردم ندارد. ثبات سیاسی با هر بهایی باید برقرار شود و برگرداندن هرچه سریعتر ثبات سیاسی به کشور برای قدرت حاکمه بسیار حیاتی است. چرا که تضمینِ آسودگی خاطرِ سرمایه گذاران غربی، که منافع قابل توجهی در میدانهای نفت و گاز غنی قزاقستان دارند، در گرو آن قرار گرفته است.

واقعیت امر این است که قزاقستان همچون هر کشور بحران زدۀ دیگری، وارد دوره ای از تحولات سیاسی شده است که بازتابِ پیامدهای آن با نقش آفرینیِ توده های در صحنه رقم خورده است.  اکنون که با دهها کشته و هزاران مجروح و بازداشتی و اعلام وضعیت اضطراری و بویژه حضور نیروهای روسی در کشور، این موج ناآرامی محتملا تشدید شده و و مطالبات سیاسی با ابعاد بیشتری در مقابل توده ها قرار خواهد گرفت. قیام توده ای در این کشور نه رخدادی اتفاقی، بلکه با سیاستهای سرکوبگرانه و عدم تحمل هرگونه انتقادی از سوی مخالفین در طی سی سال گذشته، پدیده ای کاملا قابل انتظار بوده است.

همانطور که در هر خیزش توده ای، اقشار و گروه های مختلف با انگیزه ها و منافع طبقاتی شان حضور پیدا کرده و در آن مشارکت میکنند، جریانهای ارتجاعی و ضدانقلابی هم فرصتِ سازماندهی، صف آرایی و عضوگیری خواهند یافت، و اعتراضات توده های قزاقستان هم از این قاعده مستثنی نیست. حضور ناسیونالیستها و فاشیستهای اسلامیست، دسته جات زینوفوبیک، و همینطور احزاب اپوزیسیون بورژوایی هم در تلاشند که از این موقعیت استفاده کرده و سمت و سوی اعتراضات توده ها را بسوی اهداف خود خم کنند. اعتراضات توده ای اگر زیر پرچم مبارزات و مطالبات کارگران و سازمانهای کارگری نروند شرایط را برای مصادره و انحراف این اعتراضات توسط این جریانهای ارتجاعی مساعد خواهند کرد. آنچه که ما هم اکنون در قزاقستان شاهد آنیم بی تردید جلوه ای دیگر  از بحران جهانی یک سیستم راکد است. این بحران همانند دیگر بحرانهای سرمایه داری در اقصاء نقاط جهان گذشته ای چندین ساله دارد که بسیار فراتر از گرانی بنزین است. این جنبش با اعتراض به بیکاری، گرانی، و کمبود آب آشامیدنی آغاز گشته ولی ناگزیر و در نتیجۀ این خشونت عریان و محض ناگزیر خود را با مطالبات و اهداف سیاسی متحول خواهد ساخت. هم اکنون که خواهان استعفای دولت و دیگر مقامات محلی هستند و رو به نظریوف شعار ” برو پیرمرد برو” سر میدهند، در واقع با سمبل قدرت مطلقۀ سیاسی در کشور در افتاده اند، همان درکی که توده های مردم ایران در ارتباط با خامنه ای و نقش او در سیاستها و تصمیمات ارگانهای دولتی دارند. خیزش توده ها علیه سیاستهای ضد مردمی و علیه پیامده های کمرشکن بحران اقتصادی نقطه اشتراکات زیادی با جنبش اعتراضی ایران و اعتصابات صد هزار نفری کارگران نفت و قیام آبان ماه دارد که در اکثر کشورهای مجاور این مشابهت هم مصداق پیدا میکند.  پتانسیلِ اوجگیری خیزشهای منطقه ای و توده هایی که خود را هم-هویت با کارگران و مردم ستمدیدۀ قزاقستان و ایران می بینند، دولتهای منطقه را هم بشدت نگران کرده است که نکند تونس و بهار عربی دیگری سر در بگیرد.

هر شورشی مانند شورش توده ای در ایران و جنبشهای اجتماعی دیگر کشورها در سالهای اخیر، اگر نخواهد که در نطفه خفه اش کنند و  سرکوب شود باید دریابد که طبقۀ کارگر نقش کلیدی را ایفا میکند. همانطور که همیشه اتفاق می افتد، دلایل مادی ای که کارگران را به خیابانها می کشاند همواره به شرایط فلاکت بار معیشتی و کاری ناشی از بحران اقتصادی وصل بوده است و هر زمان که مبارزه اش را به خیابانها آورده مورد وحشیانه ترین حملات و سرکوب آشکار قرار گرفته است. و در نهایت، مبارزه اش یا طعمۀ میراث خواران حرفه ای و فرصت طلب شده است و یا در درون نظام و با پراکنده کاری فرسوده گشته است. هر کجای این دنیا هم که باشداگر طبقه کارگر با پرچم و برنامه خودش، با حزب و سازمانیابی خودش بمیدان نیاید، خلاء رهبری توسط گروه ها و نیروهای ارتجاعی و متخاصم پُر خواهد شد. پُر توان باد مبارزات کارگری و جنبشهای حق طلبانۀ اجتماعی.

نوشین شفاهی

10 ژانویه 2022

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.