سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
در لاهه، رنج فلسطینیان به رسمیت شناخته شده است
شورا اسماعیلیان
آفتون بلادت روزنامه عصر سوئد برگردان داود شمسایی
شورا اسماعیلیان آفتون بلادت روزنامه عصر سوئد برگردان داود شمسایی
روند قانونی نشان می دهد که فلسطین، آفریقای جنوبی و جنوب جهانی چگونه تجربیات تاریخی خود را به اشتراک می گذارند!
از جلسه دادگاه بین المللی دادگستری در لاهه در 11 ژانویه. در سمت راست، سفیر آفریقای جنوبی در هلند، ووسیموزی مادونسلا، در کنار او، وزیر دادگستری آفریقای جنوبی، رونالد لامولا قرار دارد.
آفریقای جنوبی نکبه جدید را بر علیه مردم فلسطین را رسمیت می شناسد.
آفریقای جنوبی هفته گذشته بیانیه خود را در دادگاه بین المللی دادگستری در لاهه به این ترتیب باز کرد. آنچه اسرائیل در غزه انجام می دهد یک نسل کشی است، نه تنها از طریق اقدامات جنگی و رفتار با غیرنظامیان، بلکه به دلیل اهدافی که اسرائیل نشان داده است، آفریقای جنوبی استدلال می کند که در برابر عالی ترین دادگاه سازمان ملل، اسرائیل را به نقض آن متهم می کند. کنوانسیون نسل کشی 1948 یک روند قانونی تاریخی است. یکی از دلایل این است که رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی قبل از آزادی در سال 1994، پیوندهای قوی با اسرائیل داشت، اما همچنین به این دلیل که خود آفریقای جنوبی از طریق سیستم آپارتایدی که فلسطینی ها اکنون تحت آن زندگی می کنند، زندگی می کردند. اما مهمتر از همه، این یک مورد جالب است زیرا کنوانسیون نسل کشی مدت کوتاهی پس از جنگ جهانی دوم و هولوکاست با این هدف ایجاد شد که هرگز جهان دیگر مجبور نخواهد شد شاهد چیزی به این وحشتناکی باشد.
یک روز پس از ارائه پرونده آفریقای جنوبی، نوبت اسرائیل بود که از خود دفاع کند: داستان از 7 اکتبر شروع شد. اسرائیل با اخلاق ترین ارتش دنیا را دارد. حماس قاتلان واقعی هستند. آفریقای جنوبی حماس است. ارتش اسرائیل نه تنها از کشتن غیرنظامیان اجتناب کرده است، بلکه غذا، دارو و دستگاه های نگهداری نوزادان زود متولد شده را نیز به غزه رسانده است. آنها حتی شیرهای آب خود را برای غزه باز کرده اند. و هر گونه اظهاراتی که توسط رهبران اسرائیل بیان می شود و می تواند به عنوان نیت نسل کشی تعبیر شود، به صورت عاطفی بیان می شود. می توانید آن را تحریف حقایق یا دروغ های آشکار بنامید. یا پیشرفته ترین شکل دستکاری درحقایق. اگر ادعای آفریقای جنوبی مبنی بر اینکه اسرائیل مرتکب نسلکشی میشود کاملاً مستند، مستدل و قوی بود، دفاع اسرائیل برعکس بود: ضعیف و مبتنی بر داستانهای خودش.
اصطلاحات سیاسی و روانشناختی زیادی برای تحلیل اقدامات اسرائیل در دیوان بین المللی دادگستری وجود دارد. شاید مناسب ترین آن چیزی باشد که نویسنده نائومی کلاین در کتاب فعلی خود Doppelganger استفاده میکند. .
جنگ اسرائیل اکنون از مرز صد روز گذشته است. بخش بزرگی از نوار غزه غیرقابل تشخیص پودر شده است. 24000 غزه – از جمله 10000 کودک – توسط بمبهای اسرائیل کشته شدهاند، 85 درصد از جمعیت مجبور به فرار شدهاند و جایی برای فرار ندارند. مردگان در گورهای دسته جمعی و گورهای دسته جمعی آرام می گیرند، سیستم مراقبت های بهداشتی بمباران شده است و اسرائیل بیش از دو میلیون فلسطینی را گرسنه و تشنه نگه داشته است. در این شرایط، تحلیل مستدل کلاین مورد نیاز است.
فرافکنی یک مکانیسم دفاعی کلاسیک است و زمانی اتفاق میافتد که آنچه را که خودمان نمیتوانیم تحمل کنیم به دیگران نسبت داده میشود. صهیونیسم – به گفته نائومی کلاین یک ایدئولوژی خطرناک – نمی تواند تحمل کند که چگونه دولت اسرائیل متولد شد: از طریق پاکسازی فلسطینی هایی که در آنجا زندگی می کردند. بنابراین، ادعا می شود که اسرائیلی ها قربانیان واقعی هستند، کسانی که در معرض پاکسازی قومی قرار می گیرند و به قتل می رسند و به دریا فرستاده می شوند. کلاین در پادکست مجله جریان یهودی “آن د نوز (روی دماغ) ” می گوید، وقتی در واقع این ترور اسرائیل است که غزه را ریشه کن می کند.
کلاین برای درک اینکه چگونه پیام مهم “دیگر هرگز”، که او به عنوان یک یهودی با آن بزرگ شده است، به نظر نمی رسد برای اقدامات اسرائیل قابل اجرا باشد، کلاین به هولوکاست می پردازد. او با حمایت سون لیندکویست، در میان دیگران، – برخلاف روایت کلی – استدلال می کند که نسل کشی یهودیان توسط نازی ها به خودی خود منحصر به فرد نبود.
همه نسلکشیها منطق خاص خود را دارند، و تلاش هیتلر برای نابودی یهودیان بسیار صنعتی بود، که به شدت در کتاب “اولین شاهد” جاناتان فریلند (ولانته) به تصویر کشیده شد. کلاین می نویسد، اما جنایات نازی ها هنوز باید درک شود، به عنوان یکی در صف طولانی دیگر نسل کشی ها، پاکسازی های قومی و پروژه های استعماری که توسط قدرت های غربی در بخش های بزرگی از جهان انجام می شود. هیتلر در مورد چگونگی پاکسازی مردم بومی آمریکای شمالی کنجکاوی عجیبی داشت و از اردوگاه های کار اجباری آلمان و هلند در طول استعمار آفریقا الهام گرفته بود.
این بینش به درک اینکه چرا صهیونیسم از همان ابتدا چنین پروژه وحشیانه ای بوده است کمک می کند: “استعمار به جبران نسل کشی یهودیان تبدیل شد”. اسرائیل به آینه غرب تبدیل شده است.
این همچنین توضیح می دهد که چرا نه آمریکای شمالی و نه اروپا، با به اصطلاح “ارزش های غربی” خود، از خواسته های آفریقای جنوبی برای آتش بس حمایت نکرده اند، اما در عوض، اقتصاد اسرائیل را با سلاح و بودجه تغذیه می کنند تا نسل کشی جاری ادامه یابد.
در واقع، همه کشورهایی که از آفریقای جنوبی در دیوان بینالمللی دادگستری حمایت کردند، متعلق به جنوب جهانی هستند. آنها کسانی هستند که تجربیات واقعی از زیر بار تمام ظلمی که استعمار مرتکب آن بوده است، دارند. آنها هستند که می دانند همبستگی در یک مبارزه آزادی خواهانه چقدر ضروری است. آنها بیشترین سود را از نظم جهانی متفاوت و برابر دارند – از تغییرات آب و هوایی و توزیع واکسن گرفته تا جنگ های کمتر
ادعا روزنامه لیبرال صبح سوید مبنی بر اینکه تلاش آفریقای جنوبی برای متوقف کردن نسل کشی اسرائیل مربوط به سیاست داخلی است، نه تنها ناآگاهانه بلکه غیر تاریخی است.
نلسون ماندلا که در آن زمان، در سال 1997، رئیس جمهور آفریقای جنوبی بود، گفت: “ما به خوبی می دانیم که آزادی ما بدون آزادی فلسطینی ها ناقص است.” سه دهه پس از آزادی، وکلای آفریقای جنوبی میراث ماندلا را حفظ کردند. کسی که نه تنها رویای جهانی بدون استعمار، آپارتاید و نژادپرستی را در سر می پروراند، بلکه به آزادی همه مردم هم اهمیت می دهد. ادعایی که محو نمی شود و قابل مذاکره هم نیست..
یعنی داستان از 7 اکتبر شروع نشد، بلکه به زمانی برمی گردد که کشورهایی که امروز از اسرائیل حمایت می کنند، مانند آمریکا، بریتانیا و آلمان، خود میلیون ها نفر را در سراسر جهان سرکوب کردند و کشتند.
اگر دادگاه تصمیم بگیرد از خط آفریقای جنوبی پیروی کند، ممکن است سال ها طول بکشد تا حکم صادر شود. اما هر اتفاقی که بیفتد، فلسطینی ها برای اولین بار به دلیل آرمان و رنج خود به رسمیت شناخته شده اند. مهمتر از همه، جنوب جهانی نشان داده است که می توان دوباره ایستاد و عدالت را طلب کرد. به نظر می رسد این بار حاضر به نشستن نیستند