کامران خان و مبارزه علیه خشونت برزنان؟

تناز ممدقلی زاده

کامران خان و مبارزه علیه خشونت برزنان؟
25نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان بود راه افتادم رفتم بیرون نه اینکه قصد و غرضی داشته باشم ها! و خواسته باشم خودم را جزو جماعت حمایت اززنان جا بزنم واقعا هم نیستم.
ولی خوب هوس کردم برم یکی از این جلساتی که قبلا درخانه رقیه خانم صحبت اش بود و فاطمه دخترش که شیفته این کارها است، داشت تبلیغ و تاکید که برای دفاع از حقوق و برابری زنان و برای مبارزه با خشونت علیه زنان حتما باید فردا بیائید جلسه. گفتم آخر عمه اینکه یک تعداد بنشینیم خونه و خودمون بگیم و خودمون بشنویم که نشد مبارزه ؟! گفت :خوب که چی ،آلترناتیو داری یا همینطور ازروی شکمت حرف میزنی ؟
درجا خشکم زد.
گفتم خوب بیرون، مثلا بزارید جلو بازار ، مجلس . چی میدونم جائی که اقلا یک تعداد ببینند و بشنوند.
یک چپ چپی به من نگاه کرد که زبانم بند آمد و دیگر منظوراش را فهمیدم و حرفی نزدم .
امروز که زدم بیرون بخودم گفتم حالا که تو خودات هم جرات درگیر شدن با پلیس و حزب الله و بسیج و اینهارا نداری اقلا برو به مجلس دربسته و درهمانجا اگر شعار داری بده وحرفی داری بزن دق دلت را خالی کن، انشاالله قبول میشود.
رفتم و درب خانه را پیدا کردم و زنگ را زدم آمدند و در را که باز کردند چشمم افتاد به اقا کامران همکاراداریم، واقعا خشکم زد ، زبانم به تته پته افتاد . بالاخره پرید و چنان مرا بغل کرد وخوش آمد گفت که نگفته فهمیدم ، انگارصاحب عزا است. خواستم بگم آقا کامران تو کجا و دراین جمع ها و مراسم ها شرکت کردن کجا؟ که ناگهان کسی از داخل سالن فریاد زد . کامران خان نوبت شما است. کامران رفت داخل و من هم پشت سرش ، وهمچین که میکروفن را گرفت بعد از تلاوت آیه ای بعنوان پیش درآمد . شروع به نطق کرد ، آن هم چه نطقی : اصلا ما ایرانیها چی مان شده مگر مسلمان نیستیم ؟ زنان ازدست مردان اقا به ذله آمده اند ، آخر این همه ظلم ، ستم خدا را خوش میاد؟ بلا نسبت شما به حیوان هم اینقدر ظلم شود سر به بیابان میزند ، حالا ببینید این زنهای ما چقد بردبار و اهل تحمل اند و… همینطوری ریز میگفت و میرفت که دیگر تحملم داشت تاق میشد که بغل دستیم زد به زانوم و گفت : عجب سخنرانی میکنه ها
گفتم حرفهای قشنگی میزنه ؟ گفت آری
گفتم این پدرسوخته فلان فلان شده را میشناسی ؟ گفت منظور؟ گفتم این بابا توی اداره از صبح سحر که میاد مزاحم زنهای کارمنده یک بار هم که یکی آمده جلوش وا ایستاده و گفته مرد خجالت بکش راحتمان بگزار ، رفته پیش حراست و زیر آبش رو زده انداختند بیرون خودم شاهد بودم که زن اش هم از دست اش به ذله آمده ، آخر خجالت نمیکشد اینجا این حرفها را میزند. طرف که انتظار داشتم همدردی بکند و عکسالعملی نشان دهد ، اما محسور سخنان کامران خان بود انگار که اصلا حرفهای مرا نشنیده بود.

اندازه چیز امام خمینی و چیز نایب امام خمینی!
اخیرا هادی غفاری هفت تیرکشی که معرف حضورتان است مصاحبه جالبی انجام داده با نشریه شرق اصلاح طلب،
«خب بحث را عوض کنیم. شایعاتی درباره شما و کارخانه استارلایت وجود دارد.
اینها را ول کنید دیگر. یک ریال آن مال من نبود. امام دادند که من آن را اداره کنم.
نخست‌وزیر به شما دادند؟
امام دادند. من به میرحسین گفتم، میرحسین هم به احمدآقا نوشتند. امام زیر نامه نوشتند یک چیزی بدهید،
زیدی از همراه اش پرسید که این چیز عجب چیزی بوده ها!
و وی جواب داد : خدا پدرامام را بیامرزد. چیزی که امام به مادر انقلاب – یعنی به حاج آقا غفاری ششلول بند- داده به اندازه کارخانه جوراب استارلایت بیشترنبوده اما چیزهائی که نایب امام و رهبر باتدبیر به نوادگان انقلاب تقدیم میکند با هرکدام آنها میشود ده تا کارخانه استارلایت را خرید.

ازسیسی تا پیسی!
ازقدیم الایام سران مذاهب و فرقه ها ازجمله امامان مسلمانها برای اینکه توده «بی سر وپا» را درپشت سرخود به خط کنند میفرمودند و هم اکنون نیز میفرمایند « همه ما مجتمع هستیم زیر بیرق اسلام» همه ریز و درشت، چه معمم چه مکلا ، چه ظالم و چه مظلوم چه استثمارگر و چه استثمارشونده و چه ارباب و چه رعیت، خلاصه کلام همه جزئی از امت اسلامی هستیم و یک هدف را دنبال میکنیم، کسب رضایت خدا و رسیدن به بهشت موعود.
ازحق هم نباید گذشت بهشتی که تعریف اش میکنند آب از لب و لوچه آدم سرازیر میشود. کسی هم نیامده بگه: واله به پیر و پیغمبر چنین چیزی نیست واینها دروغ میگویند!
حالا نه اینکه کار اسقف ها ،کشیش ها و آخوندها دراین دوروزمانه بالا گرفته است (حد اقل این آخوندها درمملکت ما 37 سال است که برپشت مردم سوارند و حالا حالا هم خیال پائین آمدن ندارند) یکسری را به صرافت انداخته که اگر آنها میتوانند با دامن زدن به این توهمات امت را به خط کنند ، چرا مانتوانیم با شعارهائی نظیر «سکولاریسم »«جامعه انسانی» وازاین قماش شعارها که به لای قبای هیچ کس هم برنمیخورد، این امت را که در آشفته بازار جنگ و ویرانی کشت و کشتار درمنطقه گرفتارند،فارغ ازاختلافات طبقاتی و منافع اقتصادی و سیاسی که با هم دارند، به خط نکنیم؟! البته خواستن توانستن است. اما مشکل اینجا است که تاحال حکومت هائیکه دراین بخش ازدنیا جای خود را به فرقه های مذهبی و دارو دسته های قومی و عشیره ای داده اند، نیز خود را سکولار! مینامیدند مثل عراق دوره صدام ،لیبی در دوره قذافی ، تونس دردوره بن علی و یمن و دولت کنونی سیسی درمصر، که دیدیم آنها درطی استقرارشان چه به سر مردم محروم آوردند و مردم محروم چه معامله ای با آنها کردند وازویرانه آنها چه گروه هائی سربرآوردند . بعلاوه اکنون علاوه براینها یک مشت مرتجع سرمایه سالار و دلال اسلحه و ازاین قماش هم بعوان اپوزیسیون اسد و غیره با پول و اسلحه وآموزش سی ای ای ، ترکیه ، عربستان، قطر… ازجمله اپوزیسیون معتدل و سکولارا تشکیل میدهند درلیست مواجب بگیرهای قدرتی های غالب هستند حالا چه برسر این باصطلاح «کمونیستها »ی ما (انشعابیون کومه له کردستانی ) آمده است که چنین اختیار ازکف نهاده اند؟! واعلام میکنند برای «شکل دادن به یک حرکت جهانی در دفاع از سکولاریسم و علیه نیروها و دولتهای مذهبی در خاورمیانه و شمال و مرکز آفریقا اعلام میکنیم و همه نیروهای چپ، سکولار و آزادیخواه را به پیوستن به این حرکت فرامیخوانیم. » واقعا که ماشاالله به این فراست. الله اعلم بکل حقایق الامور! وواقعا ماشاالله به این هوش وفراست زبانم لال شاید هم اصلا متوجه نیستند که آن بوئی که به مشمام میرسد بوی کباب نیست بلکه دارند خرداغ میکنند .حالا ما مجموعه کشورهای امپریالیستی بعلاوه دول مرتجع منطقه را هم که با همین شعارها این کشورها را به ویرانه ای تبدیل کرده و توده های زحمتکش بی پناه را کشتار میکنند تا اگرخدا خواست سکولاریسم مورد نظر خودشان را پیاده بکنند ذکر نمیکنیم زحمت اش را بکشند و خودشان بروند بخوانند. به هرحال قول وقراراست وشعر وشعار!