“لطفا هویج نباشیم”

دیروز، ششم شهریور فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن، یکی از رانندگان ناوگان اسنپ، مسافر زنش را با وضع وحشیانه ای از خودرو بیرون کرده و در چند نوبت به او حمله ور می‌شود. در توضیحات ویدئو منتشر شده و نیز در صحبت های خانم مسافر که در پایان فیلم به گوش میرسد، به موضوع پوشش اختیاری وی اشاره شده و دلیل رفتار حیوانیِ راننده تذکر دادن وی به مسافر و عدم رعایت او عنوان می‌شود. فحاشی، تهدید و دست بلند کردن روی زنان اولین بار نیست که در جامعه ایران به صورت علنی اتفاق می افتد و این موضوع حالا دیگر به یکی از خبرهای روتین فضای مجازی بدل شده است.امروز اما رئیس پلیس تهران، امروز در مصاحبه ای اعلام داشت:علت این رویداد،نه حجاب اختیاری،بلکه اعتراض مسافر زن به خاموشی کولر و درخواست روشن کردن آن از راننده بوده است!کاربران ضمن رد کردن این فرض،به ساعت این حادثه که شب هنگام است اشاره کرده و نوشتند در شب هوا خنک تر است و موضوع روشن یا خاموش بودن کولر نمیتواند تا این حد جدی تلقی شود که به این درگیری ختم شود.اما فارغ از دلیل اصلی این درگیری،نکته ای که از اهمیت بالایی برخوردار است،جماعتِ بی تفاوت و همیشه پشتِ صحنه است!در این ویدئو به وضوح دیده میشود که چند مرد جوان در یک قدمی این حادثه ضد زن و ضد بشری هستند اما همچون هویج نظاره گر این اتفاق اند و هیچ عملی انجام نمیدهند!تنها یک مرد سالخورده وارد ماجرا شده و اندک کمکی به مسافر میکند.فیلمبرداری،لذت بردن از خشونت،تماشای صحنه های خلافِ وجدان و ایستایی،صفات بارزه جماعتی است که از آن سخن میگوییم!این نه اولین و نه آخرین بار است که در این جامعه با چنین صحنه هایی روبرو میشویم،اما انتظار میرود با هر گرایش سیاسی،با هر ایدئولوژی و نگرشی و تنها با برخورداری از اندکی شعور و وجدان،در هنگام بروز چنین وقایعی،دست به عمل زده و به یاری ستمدیده بشتابیم.دلایل مسخ جماعت در چنین پیشامدهایی نیاز به تحلیل دقیق و مفصل دارد،اما آنچه به نظر میرسد این است در وهله اول این رویدادها برای مردم عادی و طبیعی شده است،آنقدر خشونت و رفتار وحشیانه خصوصا علیه زنان در کشور فراگیر است که دیگر دیدن چنین صحنه هایی احساسات عابرین را خدشه دار نمیکند.دلیل دیگر احتمالا به ارعاب توده ها بازمیگردد،ترس از بازداشت شدن،هراس از برخورد پلیس با آنها و واهمه داشتن از ناموسی بودن قضیه و به قول خودشان بعدا برایشان شَر شدن موجب میشود تا حد زیادی مردم در چنین زمانهایی یا راهِ خودشان را بروند یا تنها گوشه ای بایستند و نظاره گر باشند،انقلابی ترین عمل مردم در این زمانها روشن کردن دوربین گوشی و شروع به فیلمبرداری است! تا زمانی که دردِ دیگران را دردِ خود و مصیبت پیش آمده برای سایرین را اندوهی برای خویش ندانیم و تا هنگامی که تنها به سود و زیان شخصی خود،مشغول باشیم و سرمان را همچون کبک در برف فرو کنیم تا از اتفاقات دور و اطراف خود بی خبر بمانیم،وضعیت نه تنها بهتر نمیشود بلکه روز به روز بدتر و وخیم تر خواهدشد.جالب آنجا که در مورد این فیلم و دیگر فیلمهای مشابه،اکثریت قریب به اتفاق بینندگان و کسانی که نظراتشان را به اشتراک میگذارند مدعی اند اگر در آن صحنه بودند دمار از روزگار فرد خاطی در می آوردند!اما سوال اینجاست پس کسانی که در این مواقع در این صحنه ها حضور دارند چه کسانی اند؟آیا افرادی دیگر از کرّات دیگر هستند که برای تعطیلات به ایران آمده اند؟!عده ای نیز دانسته یا ندانسته در دامِ فریبهای دولتی-حکومتی افتاده و و معتقدند حق با راننده است چرا که اگر مسافر زنی،حجابش را رعایت نکند،اوست که باید جریمه شده و علاوه بر امتیاز منفی مبلغی نیز بپردازد!این توجیه احمقانه بعضی ها را متقاعد ساخته که هر عمل حیوانی نظیر آنچه پیش آمده را صرفِ جریمه نشدن مالی راننده جایز بدانند!زمان آن نرسیده خودمان را بخشی از جامعه بدانیم و با کمک به یکدیگر،نظام ظلم و جورِ سیستماتیک را برهم زده و از روزگار محو سازیم؟

مرگ بر ارتجاع ضد زن
مرگ بر جامعه مرد سالار
مرگ بر هویج بودن!

“تاواریش”