سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
۱۲ ژوئن؛ روز جهانی مبارزه با کار کودک:کودک زیر چرخ سرمایه، سکوت زیر عبای فقه

در روز جهانی مبارزه با کار کودک، نباید تنها به چهرههای خستهٔ کودکان کار نگاه کنیم و اشک بریزیم؛ نگاه ما باید به نظامهایی باشد که این کودکان را به خیابانها، کارگاهها و زبالهگردی کشاندهاند. باید دقیق شد در ساختارهایی که فقر را بازتولید میکنند و کودک را نه سوژهای که دارای حق و حقوق است، بلکه نیروی کاری ارزان میدانند. کار کودک تصادفی نیست؛ طراحیشده است، سودآور است و در جمهوری اسلامی، مشروع است.
قرنها پیش، فقه سنتی کودک را «صغیر» تعریف کرد؛ کسی که فاقد عقل معاش، فاقد ارادهٔ حقوقی و در اختیار پدر یا ولی است. این رویکرد، تا امروز در جمهوری اسلامی ادامه دارد؛ رویکردی که کودک را فردی مستقل نمیداند و کار کودک را نیز بهرهکشی نمیفهمد. در این فقه، تا وقتی کودک آسیب مستقیم جسمی یا جنسی نبیند، کارش جرم محسوب نمیشود. بلکه گاه حتی «کمک به خانواده» و «تربیت» دانسته میشود.
این نظام فقهی، در قالب ولایت فقیه، به ساختاری سیاسی بدل شده که عدالت را نه به معنای برابری اقتصادی، بلکه در قامت صدقه، زکات و خیریه تعریف میکند. به همینخاطر، وقتی کودککار را میبیند، علت را در «بیغیرتی پدر»، «بیدینی خانواده» یا «ولنگاری فرهنگی» میجوید، نه در ساختار طبقاتی و سودمحور اقتصاد. جمهوریاسلامی نه تنها راهحل ساختاری برای کار کودک ارائه نمیدهد، بلکه بهخاطر اینکه تماماً نظامی سرمایهداری و سودمحور است، هر شکلی از سازمانیابی کارگری، عدالتخواهی طبقاتی و نقد سرمایهداری را سرکوب میکند.
قانون کار جمهوری اسلامی هم روی دیگری از فاجعه است. هرچند سن کار رسمی ۱۵ سال تعیین شده، اما استثناهای بیپایان، نبود نظارت بر کارگاههای غیررسمی و اقتصاد رانتی و فروپاشیده، کار کودک را به پدیدهای رایج و معمول بدل کردهاست. حتی سیاستهای نهادهایی چون کمیتهٔ امداد یا بهزیستی نیز نه با هدف ریشهکنی کار کودک، بلکه با هدف کنترل و حفظ نظم اجتماعی طراحی میشوند.
در این حاکمیت با تمام جناحهایش، از اصولگرا و اعتدالی تا اصلاحطلب و گذارطلب، کودک آمار است؛ ابزاری است برای سودآوری سرمایه؛ نمودی است از فقر ساختاری؛ تصویری است برای کمپینهای دولتی که از درد کودک میگویند اما به ریشههای آن نمیپردازند. چرا؟
چون ریشهها به ساختار اقتصادیسیاسیای میرسند که از فقر تغذیه میکند، از سکوت فقهی مشروعیت میگیرد و با ارکان حاکمیتی پاسداری میشود.
در ایران، روز جهانی مبارزه با کار کودک باید روزی برای نقد ساختارهایی که کودک را از مدرسه بیرون میکشند و به خیابان، بازار و کارگاه میفرستند باشد؛ روزی برای اعلام اینکه عدالت، با خیریه ممکن نیست؛ با انقلاب اجتماعی ممکن است.