سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
کارگران مشغول مرگاند: فاجعهای دیگر در سایه حاکمیت جمهوری اسلامی و طمع صاحبان قدرت وثروت
در شبهای تاریک و غمانگیز طبس، جایی که انسانها برای نانی بخور و نمیر جان خود را به خطر میاندازند، صدای انفجاری هولناک تمام امیدها و آرزوهای بیش از ۵۰ کارگر را درهم شکست. کارگرانی که زیر زمین، در دل تاریکی و گازهای مرگبار متان، برای دستمزدی بسیار کمتر از خط فقر، شب و روز در تلاشاند. بامداد یکم مهر ۱۴۰۳، معدن زغال سنگ شرکت خصوصی معدنجو به قتلگاهی برای انسانهای بیپناه بدل شد..
این کارگران در محیطی کار میکردند که نه تنها از ابتداییترین استانداردهای ایمنی برخوردار نبود، بلکه تجهیزات و ماشینآلات فرسودهای داشت که هر لحظه جان آنها را تهدید میکرد. تهویهای در کار نبود، گازسنجی انجام نشده بود، و بیتوجهی به اصول ایمنی همچون شمشیری بالای سر این کارگران بهدور از هرگونه محافظتی آویزان بود. نتیجهاش چیزی نبود جز انفجار، گازگرفتگی، و مرگ دردناک دهها نفر.
این فاجعه نه اولین بار است و نه آخرین. در طول سالهای گذشته، حوادث متعدد دیگری نیز در معادن زغال سنگ ایران رخ داده است. هر بار جان دهها کارگر به دست ماشین سود و طمع گرفته شده است. در این معدنها، کارگران نه تنها با خطرات غیرقابلتصور روبهرو هستند، بلکه دستمزدهای ناچیز آنها نیز ماهها به تعویق میافتد.
واگنهای حمل زغال سنگ، اینبار به جای سنگها و خاک، اجساد خونین کارگران را بیرون میآورند؛ خانوادههایی که در انتظارعزیزانشان با ناله و شیون در محوطه معدن نشستهاند، شاید بتوانند لااقل پیکر بیجان آنها را در آغوش بگیرند. زنانی که همسران خود را از دست دادهاند، کودکانی که در اولین روز بازگشایی مدارس، پدرشان دیگر به خانه بازنخواهد گشت، و کارگرانی که هر روز با این نگرانی به معدن میروند که شاید آنها قربانی بعدی باشند.
این فاجعه، و حوادث مشابه آن فراتر از یک حادثهی کارگری است؛ این مرگ و میرها نتیجهی مستقیم سیستمی است که به سوداندوزی و بهره کشی بیشتر ازنیروی کار در ازای فدا کردن زندگیهای کارگران اولویت داده است. رژیم جمهوری اسلامی، و صاحبان معدنهای خصوصی، دست در دست یکدیگر، به چپاول نیروی کار و انباشت ثروت مشغولاند. کارگران در این میان، مشغول مرگاند.