سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
نقاب مسئولیت فردی: چگونه سرمایهداری نابرابری را توجیه میکند؟
به این نمودار تصویری که ساخته یکی از هزاران بنگاههای رویافروشی سرمایهداران است نگاه کنید.
این نمودار تصویری یک دیدگاه بسیار محدود و سطحی از فقر و ثروت ارائه میدهد که به شکلی آشکارا به مسئولیت فردی تاکید میکند و افراد را تنها عامل سرنوشت خود میداند. در این رویکرد، فقر به عنوان نتیجهی تنبلی، اهمالکاری، منفینگری و ترس از ریسک معرفی شده است، در حالی که ثروت محصول سختکوشی، مثبتنگری و شجاعت برای پذیرش ریسک است. این نوع نگاه به فقر کاملا آگاهانه و به طرز خطرناکی از واقعیتهای پیچیده و اجتماعی که باعث ایجاد و تداوم فقر میشود، چشمپوشی میکند.
این ایدئولوژی که در نظام سرمایهداری و بازار آزاد عمیقاً ریشه دارد، به گونهای طراحی شده است که مسئولیت فقر و محرومیت را تنها بر دوش فرد فقیر میگذارد. این ایده، فقر را نتیجهای از ناتوانیهای فردی و کمبودهای شخصیتی میداند و به شکلی ضمنی میگوید که اگر فقیر هستی، پس خودت مقصر هستی. به عبارت دیگر، این نگاه از جامعهی سرمایهداری سعی دارد این پیام را منتقل کند که افراد فقیر اگر اراده میکردند و میخواستند، میتوانستند موفق باشند، اما ناتوانیهای خودشان آنها را به فقر کشانده است.
این نگاه ریشه در نظام اقتصادی سرمایهداری دارد که از اساس ساختاری نابرابر ایجاد کرده و در آن فرصتهای برابر برای همه وجود ندارد و نخواهد داشت. بسیاری از افراد فقیر در جوامعی زندگی میکنند که نظام آموزشی، بهداشت و دسترسی به منابع و امکانات به شکلی ساختاری نابرابر است، و در چند دهه اخیر نیز با پیاده کردن قوانین نئولیبرالیسم و خصوصیسازی حتی نفس کشیدن و بهرمند شدن از هوای پاک و سالم نیز بستگی به جایگاه طبقاتی و قدرت مالی فرد دارد. کودکانی که در خانوادههای فقیر به دنیا میآیند، به طور معمول از همان ابتدای زندگی با موانعی همچون دسترسی کمتر به آموزش کیفی، نبود امکانات بهداشتی مناسب، تغذیه ناکافی و محدودیتهای اجتماعی مواجه میشوند. این شرایط به تدریج آنها را از بهرهمندی از فرصتهای برابر دور میکند و فضای اجتماعی و فرهنگی آنها را به شکلی میسازد که فقر ادامه پیدا کند.
در واقع، نظام اقتصادی سرمایهداری با تمرکز بر سود و رقابت، شرایطی را فراهم میکند که بسیاری از افراد به دلیل نابرابریهای ساختاری، از پیش محکوم به شکست هستند. این افراد حتی اگر هم سختکوش باشند، به دلیل عدم دسترسی به منابع کافی و حمایتهای اجتماعی، نمیتوانند از چرخه فقر خارج شوند.
این نمودار تصویری با سادهسازی مسئله، واقعیتهای تلخ و پیچیدهای مانند تبعیض طبقاتی، نژادی و جنسیتی، نبود سیستمهای حمایتی اجتماعی، و اثرات نابرابریهای اقتصادی را نادیده میگیرد. در حقیقت، فقر به هیچ وجه حاصل تنبلی یا اهمالکاری نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم ساختارهایی است که فرصتها و منابع را نابرابر توزیع میکنند و در نهایت انسانها را به قربانیان این سیستم تبدیل میکنند.
در نهایت، این نوع نمودارها که بر مسئولیت فردی تأکید میکنند، نه تنها نادرست هستند، بلکه به رذیلانهترین شکل توجیهگر نابرابریهای اجتماعی نیز محسوب میشوند و عملاً شرایطی را فراهم میکنند که مسئولیت نظامهای ناعادلانه از چشم پنهان بماند.
فقر کارگران، زحمتکشان و محرومان، نه نتیجهٔ تنبلی، اهمالکاری، منفینگری و ترس از ریسک است بلکه نتیجهی مستقیم ساختار سرمایهداری است، سیستمی که کارگر تمام توان و انرژی خود را صرف تولید میکند، اما آنچه نصیبش میشود، نه رفاه و آسایش، بلکه نابرابری، بیعدالتی و حاشیهنشینی است.
سرمایهداری، جامعهای پر از نابرابری، ظلم و بیعدالتی ایجاد کرده است که در آن کارگران و زحمتکشان، صرفاً ابزاری برای انباشت ثروت برای اقلیتی کوچک هستند. برای رهایی از این سیستم نابرابر، نیازمند انقلابی بنیادین در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی هستیم.