سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
غارت و چپاول توسط بورژوازی مستغلات در سایهی جمهوری اسلامی
«در جامعهای که برای شرمآورترین طویلهها هم همواره مستأجری یافت میشود و در جامعهای که در آن مالکِ خانه بهعنوان سرمایهدار نه فقط حق دارد بلکه به علت رقابت تا اندازهای هم موظف است از خانه ملکیش با قساوت تمام بالاترین کرایهها را بیرون بکشد، در یک چنین جامعهای تنگنای مسکن نه یک چیز تصادفی بلکه یک سامانه ضروری است و آن را با تمام عواقب و تأثیراتش بر سلامتی و غیره تنها زمانی میتوان از میان برداشت که تمام نظام اجتماعیای که پرورنده آن است، از بیخ و بن دگرگون شود.»
دربارهٔ مسئلهٔ مسکن
“فردریک انگلس”
بیش از یکونیم قرن از زمانی که انگلس جزوهی «دربارهی مسئلهی مسکن» را نوشت، میگذرد. در آن زمان، انگلس بحران مسکن را یکی از بحرانهای ساختاری سرمایهداری معرفی کرد که در نهایت نتیجهی استثمار طبقهی کارگر توسط طبقهی مسلط است. او اشاره کرد که این بحران نه تنها بر طبقهی کارگر بلکه بر خرده بورژوازی نیز تاثیر گذاشته و نشاندهندهی وخامت شرایط زندگی در سیستم سرمایهداری است. اما حالا، در ایران، با بحران مسکن که به شدت در حال گسترش است، شاهد این موضوع هستیم که چگونه سرمایهداری ایران به ویژه در چارچوب جمهوری اسلامی، با استفاده از ابزارهای مختلف، به تقویت بورژوازی مستغلات و حفظ منافع آن میپردازد.
در ایران امروز، بورژوازی مستغلات با حمایت کامل حاکمیت جمهوری اسلامی به یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است. این طبقه در سایهی فساد گسترده، غارت وجپاولگری و استثمار نیروی کار توانسته است کنترل بازار مسکن را به دست گیرد و به یکی از اصلیترین عوامل بحران مسکن تبدیل شود.
این بورژوازی، با استفاده از قدرت و نفوذ خود، قیمتها را به طور مصنوعی بالا میبرد، زمینهای شهری، کشاورزی، کوه وجنگل را به تصرف خود در میآورد و از راه اجارهداری و فروش واحدهای فوق لاکچری مسکونی به قیمتهای سرسامآور، به سودهای کلان دست پیدا میکند. در این میان، حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها مانعی برای این غارت و چپاول نمیشود، بلکه با تصویب قوانین و مقرراتی که به نفع بورژوازی مستغلات است، عملاً به عنوان یک شریک تجاری در این جریان عمل میکند.
در حالی که بورژوازی مستغلات با استفاده از رانت وچپاول در حال افزایش ثروت و قدرت خود است، طبقهی کارگر و زحمتکشان جامعه از حقوق اولیهی خود محروم هستند و به دلیل نداشتن توان مالی کافی، در خانههای غیراستاندارد، بدون دسترسی به خدمات پایه مانند آب آشامیدنی سالم، بهداشت مناسب، و برق زندگی میکنند و به ناچار به مناطق حاشیهای و زاغهنشینی روی میآورند، و هر فریاد اعتراض و اعتصاباتشان با زندان، شکنجه و سرکوب پاسخ داده میشود.
با توجه به وضعیت کنونی، تنها راه پایان دادن به شرایط ناعادلانهی موجود، مبارزه برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و حذف تام و تمام استثمار و سلطهی طبقهی مسلط بر طبقهی کارگر و زحمتکش است. تنها با ایجاد یک نظام عادلانه و برابر میتوان به بحران مسکن و دیگر مشکلات اجتماعی که ناشی از نظام سرمایهداری و فساد گسترده در حاکمیت جمهوری اسلامی است، پایان داد.