سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
دوست دارم!
بدنِ خودمه!
به کسی مربوط نیست!
اینها شاید احمقانهترین پاسخهای تاریخ به این پرسش باشد که چرا فلان عمل زیبایی را انجام دادی؟
عده ی معدودی هم جوابهای دیگری میدهند:
خواستم اعتماد به نفسم بالاتر بره، میخوام ازدواج کنم، همه عمل کردن منم روش، این عملی که من کردم چیزی
نیست برو نگاه کن ببین مردم کجاهاشونو عمل میکنن…
این جواب آخر اما از همه دردناک تر است؛ همان استدلال احمقانه که میگوید:
چون چیزی در جامعه فراگیر شده پس قطعا چیز خوبیست.
مثلا گرسنگی که در ایران موج میزند حتما چیز خوبیست یا کتاب نخواندن حتما کار خوبیست چون کمتر کسی سراغ کتاب
میرود!
آمار وحشتناک تعداد عملهای زیبایی در ایران روز به روز و با روندی سرسام آور بالا و بالاتر میرود به حدی که در یکی از آخرین آمار منتشر شده، ایران در جراحی های زیبایی رتبه ی بیستم را در جهان دارد و این در حالیست که در جراحی بینی وضع اسفبارتر است و آمار ایران لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر میشود.تازه این نکته را فراموش نکنید در این آمار تنها
تعداد عملها بررسی شده نه نسبت تعداد به جمعیت! البته که شکی نیست که هر انسانی حق دارد اگر عیب و ایرادی در ظاهرش وجود دارد برای رفع آن تلاش کند؛ مثلا کسی که دچار شکستگی بینی شده یا از پولیپ حاد رنج میبرد قطعا
باید برای رفع این مشکل اقدام کند. یا مثلا شخصی که دندان پوسیده ای را کشیده قطعا باید با جراحی ایمپلنت (اگر از پس هزینه ی گزافش بربیاید!) مشکلش را حل کند. اما پروتز سینه و باسن، زبان ماری، گوش الاغی، تغییر خطوط کف دست،عمل زیبایی ناف، لبخند دائمی، لیپوساکشن انگشتان، کاشت عضله دوسر و دهها عمل دیگری که بسیاری از آنها در ایران هم انجام میشود قطعا توجیه منطقی و علمی نخواهند داشت.
از هزینه های هنگفت مادی که برای انجام چنین عملهایی لازم است بگذریم، گاهی هزینه ها جانی هم میشوند.از آنجا که پزشکی در ایران به شکل مافیایی وجود دارد و نیز به شکل مافیایی نیز اداره میشود آمار رسمی از تعداد قربانیان عملهای زیبایی وجود ندارد اما تعداد زیادی از افراد بعد از انجام اینگونه عملها دچار عواقب جبران ناپذیر و گاهی مرگ و میر شده اند. لخته شدن خون، عفونتهای ناشی از جراحی در مکانی غیر استریل، مشکلات قلبی و تنفسی، آمبولی ریه و غیره و
غیره… اقداماتی که برای به اصطلاح زیبا تر شدن انجام میشود به همین ها ختم نمیشود و در موارد نسبتا ارزانتر و بدون نیاز به جراحی آمار وحشتناکتر نیز میشود نمونه هایی از قبیل تزریق چربی، تزریق ژل، بوتاکس و فیلر کم کم به جزء لاینفک زندگی خانمها تبدیل شده و حالا دیگر کمتر کسی است که خودش این کارها را انجام نداده یا دست کم به آن فکر نکرده باشد.
افزایش نجومی کلینیکهای زیبایی در سراسر کشور به خوبی این مسئله را نشان میدهد که داوطلبان این قبیل اقدامات از جراحی گرفته تا نمونه های بدون نیاز به بستری ثانیه به ثانیه بیشتر و بیشتر میشوند.
نکته ی حائز اهمیت اینجاست که این موضوع تنها به بانوان ختم نشده و بسیاری از مردان نیز این گونه عملها
را انجام میدهند. کاشت مو، عمل بینی و حتی تزریق ژل و بوتاکس برای از بین بردن خط اخم و چروک پیشانی دیگر برای مردان نیز به امری عادی تبدیل شده ودیگر کمتر کسی است که با دیدن مردی که عمل زیبایی انجام داده تعجب کند یا
جا بخورد.آمار فاجعه بار و صعودی این عملها کار را به جایی کشانده که گاهی صدای برخی پزشکان نیز در می آید که لازم نیست هر کسی حتما یک یا چندعمل زیبایی انجام دهد!
در دنیای سرمایه داری امروز که معنای هر واژه ای تغییر یافته و این تغییرات به مشاغل نیز سرایت پیدا کرده عجیب نیست که
بسیاری از پزشکان را کاسبانِ پول بخوانیم. در گذشته دندانپزشکی مکانی بود برای درمان دردِ دندان و یا حداکثر کشیدن و ترمیم دندانها حالا اما همه چیز تغییر کرده و بسیاری به دندانپزشکی میروند و حتی بعد از ویزیت دکتر که تایید میکند هیچ مشکلی در سلامت دندانشان وجود ندارد و خودشان نیز میدانند از نظر ظاهر و زیبایی نیز مشکلی ندارند اما تصمیم میگیرند خط
خنده ی خودشان را اصلاح کنند تا لبخندی هالیوودی داشته باشند!
این معضل
اجتماعی به همینجا ختم نمیشود و هرچه تعداد عملهای زیبایی، آرایشها و تلاشها برای زیباتر شدن در دختران و زنان بیشتر میشود از سوی دیگر پسران و مردان نیز روز به روز بیشتر به باشگاه های بدنسازی، خوردن مکملها، تزریق
داروها برای زیباترشدن عضلات و… ترغیب میشوند. البته بعضی از طرفین هر دو مورد را انجام میدهند که دیگر حجت را تمام کرده باشند مردان و زنانی که هم عملهای زیبایی انجام میدهند و هم باشگاه و مکملهای دارویی و غذایی را
فراموش نمیکنند از این دسته ی شگفت انگیزاند. گویی بده و بستانی در جریان است که هیچکدام از طرفین راضی نمیشوند دست از این اقدامات بردارند و هرکاری میکنند تا کمی بیشتر توجه ها را جلب کنند. آنها که متاهل اند تلاش میکنند در این جامعه که همسرشان روز به روز هزاران مورد از اینگونه زیبایی ها را میبیند از قافله عقب نمانند و هنوز هم محبت همسرشان را داشته باشند و آنها هم که مجردند هرکاری میکنند تا کیسِ مناسبتری پیدا کنند.
جامعه ی آفت زده ی ما روز به روز بیشتر به قهقهرا میرود و تعداد عروسکهای پوشالی اش؛همانها که شاید زیباتر شده باشند (البته آن هم با تعاریف جدیدِ زیبایی!) اما از تفکر و تعقل خالی و خالی تر شده اند بیشتر و بیشتر میشود؛عروسکهایی شبیه به هم که به نظر در آینده ای نه چندان دور تشخیص و تمایز انسانها از یکدیگر را برایمان دشوار خواهند کرد…
[…] عروسک های پوشالی! […]