اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

سلاح شیمیائی به ا بتکار اسرا ئیل به ایران و عراق انتقال یافت! اسناد دو دهه مناسبات پنهان میان امریکا، ایران و عراق

سلاح شیمیائی به ا بتکار اسرا ئیل به ایران و عراق انتقال یافت!

اسناد دو دهه مناسبات پنهان

میان امریکا، ایران و عراق

 بخش اول

ترجمه بایرام منصوری

اخیرا گزارش مشروحی تحت عنوان اسناد روابط آمریکا و عراق منتشر شده است که در آن اشاراتی نیز به روابط مشابه با جمهوری اسلامی در طول دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان و پدر جورج دبلیو بوش شده است. این گزارش نشان می دهد که چگونه حاکمیت جمهوری اسلامی، بدون آگاهی مردم و محروم کردن میلیون ها ایرانی که با شرکت در یک انقلاب عظیم نظام شاهنشاهی را سرنگون کردند از اطلاع پیرامون معاملات و زدوبندهای پشت پرده، کشور و انقلاب را به ورطه نابودی کشاندند. امری که در حال حاضر نیز می کوشند تکرار کنند و به بهانه موقعیت جنگی، مردم ایران را از اخبار مهم مربوط به سرنوشت شومی که امریکا می خواهد برای آن ها رقم بزند محروم ساخته و اجازه مقابله و خنثی سازی آن را به مردم ندهند. ادامه جنگ با عراق با شعار فتح کربلا از دل همین مناسبات امریکائی و سقوط در دام اسرائیل و امریکا ممکن شد و جنگ داخلی در ایران نیز می تواند از دل همین سیاست و مشی بیرون بیاید.

سند 1 : سفارت آمریکا در ترکیه ـ از ریچارد بوم به وزارت امور خارجه. ارسال محموله به عراق ـ 21 نوامبر 1980

کمی پس از جنگ ایران و عراق سفارت ایالات متحده در آنکارا گزارش داد که بنادر ترکیه مملو از کالاهایی شده است که قرار است به عراق حمل شود و نیز کالاهای اسرائیلی که از طریق ترکیه قرار است به سوی “جنگجویان اسلامی”  سرازیر گردد. در میان کالاهای نامبرده باید به سلاح های شیمیایی برای ارسال به ایران اشاره شود. فروش سلاح های فوق به هر دو طرف ایران و عراق ناشی از ” تیز هوشی اسرائیلی”  می باشد.

توضیح:

جنگ ایران و عراق برای هر دو کشور یک تراژدی بود، که نتیجه آن کشته شدن صدها هزار نفر و خسارات بیشمار بود. این جنگ توسط بازار اسلحه هر چه بیشتر به درازا کشید و اسلحه فروشان کشورهای بریتانیا، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، آلمان، برزیل، آرژانتین، شیلی، کره شمالی، چین، آفریقای جنوبی، اروپای شرقی، اسرائیل، آمریکا و غیره که اشتیاق دو طرف در خرید اسلحه و مهمات و تکنولوژی نظامی را مشاهده کردند، از فروش آن ها دریغ نورزیدند. ایران که محتاج وسایل یدکی سلاح های آمریکایی خود و نیز زیر ساخت ارتش خود بود که توسط آمریکا بنا نهاده شده بود، نمی توانست مستقیما سلاح خود را از آمریکا وارد کند، از اینرو برای تامین مایحتاج نظامی به کشور ثالثی مثل اسرائیل روی آورد.

سند 2 : سفارت آمریکا در اسرائیل. از ساموئل لوئیس به وزارت امور خارجه.

منبعی گفته است که در حالی که آمریکائی ها در ایران به گروگان گرفته شده اند، اسرائیل از فروش اسلحه به ایران خودداری خواهد کرد، با این حال دلالان اروپائی بدون تائید و یا تائید دولت مطبوعشان سلاح های مورد نیاز ایران را تامین خواهند نمود.

(دانشجویان پیرو خط امام در سپتامبر 1979 در اعتراض به پذیرفتن شاه از سوی آمریکا برای معالجات پزشکی سفارت آمریکا را در ایران اشغال و 52 کارمند این سفارت را به گروگان گرفتند. در پاسخ، کارتر حساب های ایران را در این کشور مسدود و تحریم هایی را بر علیه این کشور وضع کرد. گروگان ها تا 20 ژانویه 1981 که زمان ایراد سوگند توسط رونالد ریگان، رئیس جمهور تازه آمریکا بود، آزاد نشدند.)

سند 3: وزارت امور خارجه آمریکا. از الکساندر هیگ وزیر امور خارجه به دیپلمات های خاور نزدیک و جنوب آسیا.

موضوع: تسلیحات نظامی برای ایران و عراق  16 فوریه 1981.

موضع ایالات متحده عدم پشتیبانی از هر یک از طرف های درگیر به منظور جلوگیری از گسترش مناقشه و پایان دادن به جنگ و برقراری مجدد ثبات در منطقه می باشد.

سند 4 : بخش حافظ منافع آمریکا در عراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه.

دورنمای سفر دریپر، معاون دستیار وزارت امور خارجه به بغداد. 4 اپریل 1981 .

بخش حافظ منافع آمریکا در عراق (در این زمان روابط رسمی دیپلماتیک میان ایالات متحده و عراق وجود نداشت. این روابط بعدها در نوامبر 1984 بر قرار گردید) می گوید که ایالات متحده در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر بخصوص پس از انقلاب 1958 عراق، به منافع خود در ارتباط با این کشور آگاهی یافته است. (پس از آنکه عراقی ها پادشاهی هاشمی را که از سوی استعمار بریتانیا در عراق منصوب گردیده بود، از سلطنت خلع کردند)

موریس دریپر معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا، قرار است از بغداد بازدید کند. پس از توقیف فیلیپ جیب در سال 1977 این نخستین ملاقات یک مقام بلند پایه دولت آمریکا با مقامات عراقی به بشمار می رود.

سند 5: الکساندر هیگ، وزیر امور خارجه به بخش حافظ منافع آمریکا در عراق. پیام وزیر امور خارجه آمریکا به وزیر امور خارجه عراق. 8 آپریل 1981

در پیام الکساندر هیگ به سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق آمده است؛ آنچه که از همه مهمتر است، این است که دو کشور بتوانند به طور آزاد و سیستماتیک نقطه نظرهای خود را با یکدیگر رد و بدل کنند. بنابراین لازم است که امکانات سفر موریس دریپر به بغداد فراهم گردد.

سند 6 : بخش حافظ منافع آمریکا در عراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه.

ملاقات با سعدون حمادی در بغداد. 12 اپریل 1981

در حالی که دولت بوش به تلاش هایش برای بهبود روابط با عراق ادامه می دهد، بخش حافظ منافع آمریکا در عراق خواستار اطلاعات بیشتر از واشنگتن شده است تا بتواند با عراقی ها در موارد مربوط به منافع مشترک به گفتگو بپردازد.

سند 7 : نامه وزارت امور خارجه عراق. از سعدون حمادی به الکساندر هیگ. 15 اپریل 1981

وزیر امور خارجه عراق از سفر دریپر استقبال می کند.

وزیر امور خارجه عراق با تشکر از الکساندر هیگ وزیر امور خارجه آمریکا از سفر دریپر و مذاکره پیرامون تقویت روابط تجاری میان دو کشور حمایت و از قول آمریکا برای عدم فروش تسلیحات به ایران تشکر کرد.

سند 8 : بخش حافظ منافع آمریکا در عراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه آمریکا

نامه وزیر امور خارجه عراق به وزیر امور خارجه آمریکا. 20 اپریل 1981

پس از خواندن ” نامه دوستانه و غیر مخاصمت آمیز” حمادی، وزیر امور خارجه عراق به الکساندر هیگ، رئیس بخش حافظ منافع آمریکا در عراق با نظرات محمد الصحاف، مقام رسمی وزارت امور خارجه در این مورد که مکاتبات مفید طرفین برقرار شده است، موافق می باشد.

سند 9 : وزارت امور خارجه آمریکا. از الکساندر هیگ به بخش حافظ منافع آمریکا در عراق.

ملاقات با رئیس گروه مذاکره کننده عراقی به نام العمر. 22 اپریل 1981

دریپر پس از بازگشت به واشنگتن رئیس بخش حافظ منافع امریکا در عراق را مطمئن ساخت که از سفرش به بغداد بسیار راضی بود و درونمای بهبود روابط و افزایش حجم تجاری میان دو کشور را بسیار روشن دید. او از این فرصت استفاده می کند تا از یک شرکت امریکائی برای برنده شدن در مناقصه طرح مترو در عراق پشتیبانی نماید.

سند 10: بخش حافظ مافع امریکا در عراق. از ویلیام اگلتون به وزارت امور خارجه امریکا. ملاقات با طارق عزیر. 28 می 1981

ویلیام انگلیتون پس از مشورت هایش در واشنگتن با طارق عزیز، نماینده ای از امریکا ملاقات کرده است، وارد مذاکره می شود. انگلیتون به اطلاع طارق عزیز می رساند که دولت امریکا از گرایش های مثبت در روابط میان امریکا و عراق راضی است. انگلیتون پس از ملاقات با طارق عزیز به واشنگتن گفت که ما در شرایطی هستیم که در صورت داشتن پیغامی دو جانبه، امکانات ارتباط مستقیم بین رهبران دو کشور را فراهم سازیم.

سند 11: از الکساندرهیگ به بخش حافظ منافع امریکا درعراق.

سیاست امریکا در مورد فروش اسلحه و انتقال آن ها به عراق و ایران- 3 جون 1981

واشنگتن به بخش حافظ منافع امریکا درعراق می گوید که “ایالات متحده” اطلاعات شخصی درباره گزارش مربوط به داشتن سلاح و لوازم یدکی امریکائی توسط ایران در اختیار ندارد و از بخش حافظ منافع می خواهد تا به مقامات رسمی عراق اطمینان دهد که فروش هر نوع اسلحه ای به عراق و ایران را نه تامین کرده است و نه آن را نادیده گرفته است.

سند12: از بخش حافظ منافع امریکا در عراق به وزارت امور خارجه

دیدارپیلزبری از بغداد- 27 سپتامبر 1981

یکی از اعضای پارلمان امریکا از طرف سناتور اورین هیچ (سناتور جمهوریخواه ایالات یوتا) در چارچوب سفر به خاورمیانه از پارلمان عراق بازدید خواهد کرد و در فضائی مطبوع و دوستانه، حمایت خود از بهبود روابط با عراق را بیان خواهد داشت.

سند 13: از الکساندر هیگ به بخش حافظ منافع امریکا در عراق. خارج کردن نام عراق از لیست حامیان بین المللی تروریسم 27 فوریه 1982

وزرات امور خارجه نام عراق را از لیست کشورهای حامی تروریسم بین المللی خارج می کند. این امر تاثیری در سیاست امریکا در مورد جنگ ایران و عراق ندارد.

سند 14: از رونالد ریگان. استراتژی ایالت متحده درباره خاور نزدیک و آسیای جنوب غربی. 19 مارچ 1982 پرزیدنت ریگان خواستار بررسی مجدد سیاست امریکا در مورد خاورمیانه و آسیای جنوب غربی شد تا بتواند در مورد انتقال اسلحه و طرح های اطلاعاتی تصمیم گیری کند. بدلیل تغییر و تحول در زمینه روابط دیپلماتیک و بازار جهانی نفت، این بررسی لازم به نظر می رسد.

بخش دوم از اسناد دو دهه مناسبات سیاسی و نظامی
امریکا با عراق و ایران
صدام در محاصره دوستان
آمریکائی دهه 80 خود!

ترجمه بایرام منصوری

آغاز انقلاب ایران، شروع فصل نوینی در مناسبات امریکا با عراق و دولت صدام حسین بود. دولتی که بدلیل قرارداد دوجانبه نظامی با اتحاد شوروی وقت مغضوب کاخ سفید بود. آغاز توطئه های پیاپی امریکا علیه انقلاب 57 ایران، سر فصل نوین مناسبات امریکا با دولت صدام حسین شد و دروازه های بزرگترین کارخانه های اسلحه سازی امریکا به روی بغداد گشوده شد.

استقرار ارتشبد آریانا رئیس اسبق ستاد کل ارتش شاهنشاهی در ترکیه برای کودتا در ایران و فعالیت های سپهبد پالیزبان در کردستان عراق که حمایت امریکا ضامن حضورشان در عراق و ترکیه بود، سرآغاز این فصل نوین شد. چند طرح ناکام کودتائی در ایران بعد انقلاب و شعله ور شدن جنگ در کردستان ایران امریکا را به نتیجه قطعی دیگری رساند: برپائی جنگ میان دو کشور ایران وعراق و بزانو در آوردن انقلاب ایران از یک سو و غارت در آمد ناشی از فروش نفت در عراق جهت خرید تسلیحات نظامی.

تجاوز ارتش عراق به ایران در حالی صورت گرفت که تعدادی از ژنرال های دوران شاه در بغداد بسر برده و نقش مشاور ستاد جنگی عراق را برعهده گرفته بودند.

 امریکا با طارق عزیز بر سر آزاد سازی جنوب ایران توسط ارتش عراق و سپردن آن بدست ژنرال های ارتش شاهنشاهی تفاهم کرده بود و به همین دلیل شاپور بختیار در سفری کوتاه و شتابزده به بغداد با مقامات عراقی دیدار و قرار و مدار لازم برای تشکیل دولت در جنوب ایران را گذاشته بود.

تجاوز ارتش عراق به خاک ایران با مقاومت همه جانبه ملی مردم ایران روبرو شد و طرح اشغال برق آسای خاک ایران، حمایت مردم محلی از ارتش متجاوز عراق و برپائی دولت نظامی به رهبری ژنرال های فراری شاه با ناکامی روبرو شد.

فتح خرمشهر و به عقب راندن ارتش عراق تا آنسوی مرزهای ایران فصل درخشان و فراموش نشدنی مقاومت ملی ایران در برابر تجاوز خارجی و دفاع از خاک میهن بود. سه بار ناکام ماندن طرح اولیه، یعنی تصرف سریع جنوب ایران و تشکیل دولت ژنرال های شاه تحت حمایت همه جانبه امریکا، مشاوران نظامی و سیاسی کاخ سفید طرح دوم را به اجرا گذاشتند: جنگ فرسایشی و طولانی مدت!

اینکه درحاکمیت ایران چه کسانی ماموریت امریکائی ایفاء کردند و یا چه کسانی خام اندیش و ناشیانه به دام این توطئه افتادند آنقدر اهمیت ندارد که نتیجه فاجعه 8 سال جنگ فرسایشی برای ایران دارد: شعله های جنگ تنها شهرهای جنوبی کشور را نسوزاند، بلکه یک انقلاب عظیم مردمی را به کام کشید و انقلاب را سوزاند!

عراق بازیچه سیاست پیشگان امریکائی و همانند ایران اسیر دست دلالان رسمی و غیر رسمی سلاح جنگی شد.

سیاست پیشگان و حتی ژنرال هائی که امروز بغداد را محاصره کرده اند تا آخرین مقاومت های صدام حسین و ارتش او را در هم شکسته و برای نخستین بار پس از جنگ دوم جهانی یک کشور را آشکارا به مستعمره نوین امریکا تبدیل کنند، درهمان سال ها یک پایشان در بغداد و کاخ های صدام حسین بود و یک پایشان در وزارت دفاع و کاخ سفید امریکا.

 رامسفلد وزیر دفاع  جنگ طلب کنونی امریکا در همان سال ها نزدیک ترین دوست صدام حسین بود. شرکت های امریکائی که اکنون قراردادهای بازسازی عراق ویران شده بر اثر حملات نظامی امریکا را با کاخ سفید و وزارت دفاع بسته اند بزرگترین طرف های فروش اسلحه به عراق و ایران بودند و آن ها که وجود سلاح شیمیائی در عراق را بزرگترین بهانه و توجیه حمله نظامی به عراق کرده اند، در همان سال ها خود بزرگترین صادر کنندگان سلاح شیمیائی به عراق و مشوق صدام حسین برای استفاده از آن علیه ایران بودند.
صدام اسیر خودبزرگ بینی و خشونت خویش چنان در دام توطئه های امریکا باقی ماند که با حمله به کویت زمینه ساز تجاوز کنونی امریکا علیه تمامیت ارضی عراق شد و انقلاب ایران در جنگ فرسایشی چنان به زانو در آمد که ارتجاع مذهبی و غارتگران بازاری توانستند بر ویرانه انقلاب حاکمیت خود را استوار سازند.

اسنادی که از دو دهه مناسبات امریکا با ایران و عراق منتشر شده، تنها گوشه بسیار ناچیزی از آن فاجعه ایست که امروز در عراق گریبان این کشور را گرفته و اگر فکری به حال حاکمیت ایران و تغییر اساسی آن نشود، فردا گریبان ایران را خواهد گرفت.

بخش دوم اسناد منتشره از مناسبات امریکا با ایران و عراق را که به همت “بایرام منصوری” ترجمه شده را با این مقدمه شروع می کنیم. در این بخش اسناد فروش سلاح شیمیائی به عراق و سفر رامسفلد به عراق و دیدار با صدام حسین مطرح است:

 

فروش سلاح شیمیائی و حضور رامسفلد در بغداد


بخش دوم، از گزارش مشروح منتشره در امریکا، در باره دو دهه مناسبات و ارتباط های امریکا با ایران و عراق:

سند 15-  بخش حافظ منافع امریکا درعراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت بازرگانی

موضوع: هلیکوپتر و هواپیما برای وزارت کشاورزی عراق- 20 سپتامبر 1982

مدیر هوانوردی کشاورزی عراق از کارخانجات تولید کننده هواپیماهای سمپاشی غلات دعوت می کند تا اطلاعاتی درباره هلیکوپترها و نیز آموزش برای حل مشکلات کشاورزی با وسائل موجود را در اختیار عراق قرار دهند، زیرا خلبانان با مشکل تنفس بخارهای مسموم دفع آقات نباتی روبرو هستند.

در این زمان است که ایران گزارش می دهد که عراق از سلاح های شیمیائی در جنگ با ایران استفاده می کند.

براساس مقاله ای که در سال 1991 در لس آنجلس تایمز به چاپ رسید،هلیکوپترهای ساخت امریکا از سوی عراق برای حملات شیمیائی مورد استفاده قرارگرفت؛ براساس گفته های سیا، عراق با استفاده از هلیکوپترهای امریکائی و وسائل پخش سموم دفع آفات نباتی، استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیکی را امتحان می کرد.

سند16- از جورج شوتز در وزارت امور خارجه به بخش حافظ منافع امریکا درعراق.

موضوع: ملاقات با وزیر امور خارجه عراق.  15 ژانویه 1983

وزارت امور خارجه امریکا از بخش حافظ منافع امریکا در عراق می خواهد تا به اطلاع مقامات رسمی عراق برسانند که جورج شوتز وزیر امور خارجه امریکا از ملاقات با سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق استقبال کرد، اما انتقاد کنگره از عراق و “حساسیت مسئله تروریسم” را نیز باید در نظر داشت( عراق از برخی گروه های ناسیونالیست فلسطینی حمایت می کرد) وزارت امور خارجه معتقد است که عراق با قطع حمایت خود از تروریسم، فضای مثبتی در این ملاقات بوجود آورد.

سند 17- وزارت امور خارجه امریکا. از جورج شوتز وزیر امور خارجه به وزارت امور خارجه.
موضوع: ملاقات وزیر امور خارجه در دهم می با طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق.

جورج شولتز، وزیر امور خارجه امریکا به طارق عزیر وزیر امور خارجه عراق می گوید که ایالات متحده مایل است جنگ ایران و عراق پایان یابد. او می گوید که ایالات متحده در این جنگ بی طرف است، اما تاکید می کند که طارق عزیز می داند که ” ما ازطرق مختلف برای عراق مفید بوده ایم.”

سند 18 – از جورج شوتز وزیر امور خارجه امریکا به بخش حافظ منافع امریکا در عراق.

موضوع: پیام وزیر امور خارجه به طارق عزیز: عراق از تروریسم حمایت می کند” 23 ماه می 1983.

جورج شوتز وزیر امور خارجه در پیامی به طارق عزیز درباره “منافع بسیار مهم مشترک” میان عراق و ایالات متحده صحبت می کند. شوتز به طور غیر مستقیم عراق را تشویق می کند تا از گروه های فلسطینی که مبارزان شیعه فعال در آن ها بر علیه ایالات متحده و دولت غیر مذهبی عراق فعالیت می کنند فاصله بگیرد و می گوید:” بنظر می رسد که منبع الهام اعمال تروریستی بر علیه عراق و ایالات متحده از یک جا می باشد. باهمکاری یکدیگر در مبارزه باتروریسم، تلاش های ما موثرتر خواهد بود. در رابطه با سیاست های عراق به نظر من می رسد که عراق دارد به این نتیجه می رسد که منافع ملی اش در سوی تروریسم بین المللی تامین نخواهد شد.”

سند 19- از سیا. برنامه های اتمی عراق: پیشرفت علیرغم عقب نشینی.
جولای 1983

سیا در رابطه با برنامه های اتمی عراق تاکید می کند که این کشور طرح هائی دارد که سرانجام به تولید سلاح های هسته ای منجر خواهد شد. تاکنون چنین برنامه ای را شناسائی نکرده است، اما معتقد است که عراق نشانه هائی به دست داده است که ممکن است در این مسیر حرکت کند.” با این حال سیا به مشکلات مربوط به تحقیقات بیشتر و تهیه مخفیانه تکنولوژی غنی کردن مواد از سوی این کشور نیز اذعان دارد.

سند20-  بخش حافظ منافع امریکا در عراق. از باربارا بودین به وزارت امور خارجه.

موضوع: “میلیتاریزه کردن هلیکوپترهای هیوز” 8 جون 1983

این گزارش به وزارت امور خارجه امریکا می گوید که یک مقام رسمی(احتمالا از کره جنوبی) گزارش داده است که عراق از دولت وی تقاضا کرده است که هلیکوپترهای هیوز که در سال های پیش از 1983 به عراق فروخته است را به هلیکوپترهای نظامی تبدیل کند. این تقاضا از سویکشور مزبور رد شد.

سند 21- از رونالدریگان. استراتژی امنیت ایالات متحده برای خاورنزدیک و جنوب آسیا- جولای 1983

این استراتژی مقاصد منطقه ای، استراتژی و طرح های عملیاتی در مورد خاورمیانه را در بر می گیرد.

سند 22- وزارت امور خارجه، دفتر اطلاعات مربوط به خاورمیانه و جنوب آسیا. از جاناتان هوی به لارنس ایگل برگر.

موضوع:” جنگ ایران وعراق: تحلیل مربوط به امکان تغییر موضع امریکا درمورد بی طرفی کامل در جنگ- 7 اکتبر 1983

این تحلیل در مورد امکانات عملی چرخش امریکا به سوی عراق در جنگ ایران و عراق در رابطه با نقطه نظرهای امریکا صحبت می کند. براساس این تحلیل” بی طرفی امریکا به استثنای فروش اسلحه تغییر یافته است، چرا که نیروهای ایران از مرز عراق در تابستان 1982 گذشته و وارد این کشور شده اند.( به نظر ما تمهیدات دیگر مثل تهیه اطلاعات تاکتیک دراین موضع گیری تازه پیش بینی نشده که اگر لازم باشد تصمیماتی دراین زمینه اتخاذ خواهد شد.)”

سند 23- سرویس اطلاعات مربوط به خبرگزاری های خارجی

موضوع:”خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش می دهد که رژیم عراق برای متوقف کردن عملیات والفجر4 از سلاح های شیمیائی استفاده کرده است.” 22 اکتبر 1983
ایران گفته است که عراق از سلاح های شیمیائی بر علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده است.

سند 24- وزارت امور خارجه. دفتر امور سیاسی- نظامی. یادداشت اطلاعاتی از جاناتان هوی به جورج شوتز.

موضوع: “استفاده عراق از سلاح های شیمیائی” اول نوامبر 1983

مقامات رسمی دفتر امور سیاسی- نظامی وزارت امور خارجه امریکا به جورج شوتز می گویند که این وزارتخانه اطلاعاتی در دست دارد که براساس آن عراق همه روزه از سلاح های شیمیائی استفاده می کند. آنها می گویند” ما در عین حال می دانیم که عراق توانائی تولیدسلاح های شیمیائی به کمک شرکت های غربی که احتمالا تحت نظارت شرکت های امریکائی فعالیت می کنند را داراست.” این مسئله باید به مسائل دیگر که در جلسه آینده شورای امنیت ملی مطرح می شود اضافه گردد و در چارچوب آن ابعاد همکاری با عراق در مد نظر قرار گیرد. مقامات رسمی فوق متذکر شده اند که بخاطر تداوم اعتبار سیاست های امریکا در امور سلاح های شیمیائی این پاسخ حائز اهمیت خواهد بود.

سند 25- وزارت امور خارجه، دفتر دستیار وزیر امور خارجه در امور خاورنزدیک و جنوب آسیا. یادداشت از سوی جاناتان هوی به لارنس ایگل برگر.

موضوع: استفاده عراق از سلاح های شیمیائی( شامل”بازداشتن عراق ا ز استفاده از سلاح های شیمیائی” و تاریخچه استفاده عراق از سلاح های شیمیائی”) 21 نوامبر 1983
مقامات رسمی وزارت امور خارجه پیشنهاد بحث راجع به استفاده از سلاح های شیمیائی را در اسرع وقت با مقامات عراقی مطرح می کنند تا از استفاده بیشتر از این سلاح ها مخالفت بعمل آمده و از عکس العمل نا مطبوع عراق در قبال موضع گیری ما در میان مردم در مورد این مسئله جلوگیری شود.”

“درمورد تاریخچه استفاده عراق از سلاح های شیمیائی در این گزارش آمدهاست که عراق دراکتبر 1982 از سلاح های مرگبار شیمیائی استفاده کرده است و در جولای و اگوست 1983 آنها را برعلیه نیروهای ایرانی بکار گرفته است. این اواخر نیز از این سلاح ها بر علیه کردهای شورشی استفاده شده است.”

سند 26- از رونالد ریگان.

موضوع:” سیاست امریکا در قبال جنگ ایران وعراق” 26 نوامبر 1983

پرزیدنت رونالد ریگان دستور می دهد تا مشورت هایی با کشورهای منطقه که مایل هستند با ایالات متحده در مورد ابعاد حمایتی تولید نفت در خلیج فارس و زیر ساخت های حمل و نقل آنان همکاری کنند انجام شود. ایالات متحده اولویت درجه اولی برای تاسیس امکانات نظامی به منظور استفاده سریع از نیرو در منطقه برای حفاظت تاسیسات نفتی قائل است.

سند 27- وزارت امور خارجه. ازکنت دام به بخش حافظ منافع امریکا در عراق.

موضوع: “دیدار رامسفلد از عراق” 7 دسامبر 1983

براساس این سند، دونالد رمسفلد مایل است در چارچوب سفرهایش به کشورهای خاورمیانه به عنوان فرستاده پرزیدنت ریگان، از عراق نیز بازدید بعمل آورد، اما دونالد رامسفلد معتقد است که سفرش ارزشی نخواهد داشت مگر اینکه وی مستقیما با صدام حسین ملاقات کند.

سند 28- بخش حافظ منافع امریکا در عراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه

موضوع: “سفر رامسفلد به عراق” 10 دسامبر 1983

رئیس بخش حافظ منافع امریکا در عراق به محمد الصحاف معاون وزیر امور خارجه عراق می گوید که “شاید مهمترین فایده” سفر قریب الوقوع رامسفلد به بغداد برقراری تماس مستقیم میان فرستاده پرزیدنت ریگان و پرزیدنت صدام حسین باشد.”
مسائل مورد بحث در این ملاقات جنگ ایران و عراق، مناقشه اعراب واسرائیل، لبنان، سوریه و هر موضوعی که عراقی ها مایل به گفتگو در باره آنها باشند خواهد بود

 

بخش سوم از گزارش دو دهه مناسبات

امریکا، با عراق و ایران

 

آنها که باید گذشته خود را

با گذشته صدام مقایسه کنند

ترجمه بایرام منصوری

سرمایه داری هیچ دوستی ندارد جز منافع. این سخن فراموش نشدنی دیزرائیلی که روزگاری برای انگلستان گفته بود امروز مصداق آشکاری در ارتباط با صدام حسین و عراق یافته است. دو دهه دوستی کاخ سفید با صدام حسین، آنجا که دیکتاتور بغداد دیگر ارزش مصرف خود را از دست داد، به پشیزی خریده نشد. صدام که روزگاری مهم ترین کاربدستان کنونی کاخ سفید به دیدارش می شتافتند و در بغداد دستش را می فشردند امروز اگر در تکریت(زادگاه صدام) نیز پنهان شده باشد بمب بر سرش ریخته می شود! شهری که خبرگزاری ها گزارش داده اند امریکا بخش وسیعی از آن را با خاک یکسان کرده و همه نوع بمبی را بر آن فرو ریخته؛ از جمله “مادر بمب” را!

در تمام آن دو دهه ای که صدام در کاخ های خود با مقامات امریکائی در حد محارم خویش مذاکره می کرد و اکنون اسناد آن در خود امریکا منتشر شده، مردم عراق نامحرم و بیگانه بودند و اجازه نیافتند بدانند چه کسی به فرودگاه بغداد وارد می شود و چه کسی خارج. آن که می آید کیست و در پی چیست و آنکه می رود از کجا آمده بود و به کجا می رود. سانسور مطلق چند روزنامه ای که در بغداد منتشر می شد، توقیف تمام روزنامه ها و نشریاتی که در زمان عبدالکریم قاسم و حتی در دوران کوتاه ریاست جمهوری “حسن البکر” در عراق منتشر می شد و نوید دمکراسی و آزادی را در عراق می داد. صدام آمد تا نفس این روزنامه را ببرد که برید. او آمد که احزاب را ممنوع اعلام کند که کرد، آمد که رهبران حرب کمونیست عراق را بکشد که دو نسل آن ها را قتل عام کرد، آمد که جنبش مترقی کردهای عراق را سرکوب کند و به خاک وخون بکشد که کشید، آمد تا حزب اقلیت “بعث” را بر سراسر عراق حاکم کند که کرد، آمد که عراق را بدست خودی های اهل تکریت بسپارد و غیر خودی ها را از حاکمیت براند و آن ها را انسان های درجه دوم اعلام کند که کرد. آمد و بر قدرت ماند تا در بزرگترین ماجراجوئی های منطقه ای نقش باز کند که کرد: تجاوز به خاک ایران و تصرف کوتاه مدت کویت!

و اکنون زمان مصرف صدام حسین به پایان رسیده است. رامسفلد وزیر دفاع امریکا که روزگاری دوست صدام بود فرمان بمباران مهیب تکریت را صادر کرد تا نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان!

کافی است در حاکمیت جمهوری اسلامی کسانی گذشته 24 ساله خود را مرور کنند، دوستی با شبکه های جهانی خرید اسلحه در سطح جهان را بخاطر آورند، دیدار با مک فارلن در تهران را به یاد آورند، بستن و توقیف مطبوعات و زندانی کردن اهل قلم را مرور کنند، به جنگ در کردستان ایران و تحمیل قوانین شریعت شیعه به اهل تسنن این منطقه بیاندیشند، به کشتار در زندان ها و ترورهای سیاسی داخل وخارج از ایران اندیشه کنند، به ده ها تصفیه توام با مرگ و نابودی در حاکمیت (از ترور آیت الله مطهری تا ترور صیادشیرازی و حجاریان) اندیشه کنند. آن ها، کافی است  لجاجت کنونی خود با رای و نظر مردم برای تغییرات اساسی در ترکیب حاکمیت انتصابی و غیر انتصابی جمهوری اسلامی را با لجاجت صدام در ادامه روشی که داشت مقایسه کنند، آنچه صدام حسین با “حسن البکر” کرد را با آنچه با آیت الله منتظری شد مقایسه کنند و سپس با صداقت و با صدای بلند بگویند به چه نتیجه ای رسیده اند و چه می خواهند بکنند؟

بخش سوم گزارش مربوط به اسناد دو دهه مناسبات امریکا با ایران و عراق، شرح حیرت انگیز مناسبات پنهان صدام با امریکائی ها و در بی خبری نگهداشتن مردمی است که امروز بمب بر سرشان فرو ریخته می شود!

بخش سوم

سند 29ـ از ویلیام ایگلتون  رئیس بخش حافظ  منافع  آمریکا درعراق به سفارت آمریکا در اردن

موضوع- ملاقات دونالد رامسفلد با طارق عزیز و صدام حسین ـ 14 دسامبر 1983

پیام ایگلتون تاکید می کند که ملاقات آینده دونالد رامسفلد، فرستاده رئیس جمهوری، نخستین ملاقات یک مقام اجرائی آمریکا به شمار می رود‌‌؛ بنابراین هدف اصلی باید برقراری یک دیالوگ و تهیه یک گزارش شخصی باشد. در این ملاقات رامسفلد ضمن تاکید بر رابطه نزدیک با پرزیدنت ریگان در  مورد مسایلی چون جنگ ایران و عراق صحبت خواهد کرد(از نظر ایالات متحده شکست عراق در جنگ با ایران، شکستی استراتژیک برای غرب به شمار خواهد رفت). علاوه بر این ایجاد امکانات برای تاسیس خطوط نفتی برای عراق به منظور گسترش امکانات صادرات بیشتر نفت، مسئله لبنان، سوریه، تقویت روابط میان مصر و عراق و تهدید تروریسم که هر دو کشور را هدف می گیرد، میان این دو تن  مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

سند 30 – از جکسون راب، سفارت ایالات متحده در ایتالیا به وزارت امور خارجه

موضوع- مذاکرات همه جانبه تر رامسفلد با طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه عراق ـ 19 و20 دسامبر 1983

دونالد رامسفلد در ملاقاتی با طارق عزیز و دیگر مقامات رسمی عراق تاکید نمود که ایالات متحده و عراق در برخی موارد اختلاف نظر و در برخی سطوح منافع مشترک دارند. طارق عزیز می گوید که وی با بخشی از نامه ریگان به صدام حسین که در آن آمده است، جنگ ایران و عراق می تواند مشکلات جدی در سر راه منافع اقتصادی و امنیتی ایالات متحده و دوستانش در منطقه و در جهان آزاد ایجاد کند، کاملا موافق است.

سند 31 – از چارلز پرایس در سفارت ایالات متحده در بریتانیا به وزارت امور خارجه

موضوع- ماموریت رامسفلد: ملاقات 20 دسامبر با صدام حسین ـ 21 دسامبر 1983

صدام حسین در ملاقاتی 90 دقیقه ای با دونالد رامسفلد مراتب “خشنودی آشکار” خود را از نامه ریگان که توسط رامسفلد تسلیم شد اعلام داشت. این دو شخصیت راجع به مسایلی چون لبنان، فلسطین، مخالفت با نتایج جنگ ایران و عراق که “نقش عراق را تضعیف کرده و یا منافع و جاه طلبی ایران را تقویت نموده” و تلاشهای ایالات متحده برای جلوگیری از فروش اسلحه به ایران به مذاکره پرداختند. رامسفلد می گوید که ایالات متحده بشدت راجع به تروریسم حساسیت دارد و معتقد است که مرکز تروریسم ایران، سوریه و لیبی می باشد و از سوی اتحاد شوروی پشتیبانی می شود. او از ترتیباتی حمایت می کند که بر اساس آن راه های دیگری برای ارسال نفت عراق در نظر گرفته شود که شامل خطوط لوله نفتی است که از عربستان می گذرد و از طریق بندر عقبه به اردن می رسد. وزارت امور خارجه این مذاکرات را “بسیار مثبت” می خواند.

سند 32 – از چارلز پرایس درسفارت آمریکا در بریتانیا به وزارت امور خارجه

موضوع – ملاقات تک نفره رامسفلد با معاون نخست وزیر عراق ـ 21 دسامبر 1983

دونالد رامسفلد، فرستاده رئیس جمهور آمریکا و طارق عزیز در ملاقاتی 2.5 ساعته موافقت می کنند که ایالات متحده و عراق منافع مشترک بسیاری دارند که شامل صلح در خلیج فارس، تمایل به از میان بردن ایران و سوریه و وارد کردن مجدد مصر به جرگه کشورهای عربی که پس ازبرقراری صلح با اسرائیل دچار انزوا شده است. رامسفلد با مذاکره در مورد صادرات نفت عراق، به تسهیلاتی در مورد احداث خطوط نفتی عراق اشاره می کند و ضمن مخالفت با تروریسم بین المللی، از صلحی عادلانه میان اعراب و اسرائیل حمایت بعمل می آورد. رامسفلد و طارق عزیز در زمینه “جزئیات” جنگ ایران و عراق به مذاکره پرداختن. رامسفلد می گوید که دولت آمریکا خواهان پایان جنگ است و آمادگی خود را “در تلاش برای رسیدن  به این هدف” اعلام می دارد. او پس از اشاره به سلاح های شیمیائی، احتمال گسترش جنگ در خلیج(فارس) و حقوق بشر به عنوان مانعی بر سر راه تمایل آمریکا در کمک به عراق، صحبت خود را به مخالفت نقش سوریه در لبنان می کشاند.

سند 33 ـ از ریچارد مورفی از اداره معاونت وزارت امور خارجه در امور خاور نزدیک و آسیای جنوبی به لارنس ایگلبرگر

موضوع- وام بانک صادرات و واردات به عراق به انضمام نامه لارنس ایگلبرگر به ویلیام دریپر مورخ 24 دسامبر 1983

وزارت امور خارجه در پیگیری سیاست دولت ریگان در افزایش حمایت از عراق از لارنس ایگلبرگر، معاون وزارت امور خارجه در امور سیاسی می خواهد تا بانک صادرات و واردات آمریکا را وادار کند تا امکانات مالی در اختیار عراق قرار دهد. ایگلبرگر با ارسال نامه ای به امضاء خود به بانک صادرات و واردات اشعار می دارد که از آنجا که صدام حسین با تقاضاهای ایالات متحده موافقت کرده است و اعلام داشته است که کمکهای خود را به گروههای عمده تروریستی که مورد نظر آمریکا هستند قطع کرده و ابونزال را اخراج کرده است؛ بنابراین مسئله تروریسم دیگر نباید مانعی برای بانک صادرات و واردات آمریکا در فروش مصنوعات آمریکایی به عراق باشد. وام مذبور نشاندهنده اعتماد آمریکا به قدرت اقتصادی آینده عراق است که می تواند تضمینی برای وجود بازار بزرگی در عراق باشد و حمایت عملی آمریکا را نشان می دهد.

سند 34 ـ از کنت دام از وزارت امور خارجه به سفارت آمریکا در اردن

موضوع – ماموریت رامسفلد: ملاقات با ملک حسین در لندن

دونالد رامسفلد سفیر سیار پرزیدنت ریگان در ملاقات با ملک حسین در لندن راجع به دورنمای پیشرفت و توسعه روابط ایالات متحده و عراق با وی به مذاکره می پردازد. رامسفلد در ملاقات با پادشاه اردن گزارشی از مذاکراتش با صدام حسین و طارق عزیز را تسلیم وی می کند و می گوید که “آنها در سطوح بیشتری با ما توافق داشتند تا مخالفت” وی همچنین راجع به وضعیت احداث خط لوله نفت عراق به بندر عقبه با ملک حسین مذاکره می کند.

ایالات متحده از اوایل تا اواسط دهه هشتاد تلاشهای بسیاری برای احداث چنین خط لوله ای بخرج داد. این خط لوله نفت عراق را از شمال این کشور به خلیج عقبه می رساند و تاثیر توقف جریان نفت عراق را که ناشی از حمله ایران به تاسیسات حمل و نقل نفت در خلیج فارس بود و نیز بستن یک خط لوله نفتی توسط سوریه که نفت عراق را به این کشور می رساند به حداقل رساند. پیشنهاد احداث چنین خط لوله ای ناشی از نگرانی شدید آمریکا در مورد تهدید عرضه جهانی نفت در نتیجه جنگ جاری ایران و عراق بود.

ایالات متحده بسیاری از شرکتهای چند ملیتی آمریکایی را در این پروژه سهیم نمود. بروس راپاپورت، یک وام دهنده بین المللی و ویلیام کیسی، رئیس سیا، شخصیت محوری این قرارداد بودند.

(گزارش نهایی دادستان مستقل آمریکا در مورد “اسلحه در مقابل گروگان ها”ی ایران ـ کنترا نشان می دهد که بانک راپاپورت در ژنو به طرز مرموزی مبلغ ده میلیون دلار از سلطان برونئی برای تامین مالی کنتراهای نیکاراگوئه دریافت کرد که این مبلغ بطور ناگهانی ناپدید شد. راپاپورت چنین گزارشی را انکار کرد؛ اما گزارش نهایی می گوید که این مسئله حل نشده باقی ماند. از وی دعوت شد تا در سال 1999 در کمیته بانکداری مجلس نمایندگان آمریکا شهادت دهد. این دعوت در رابطه با گزارشی صورت گرفت که حاکی از فساد در انتقالات مالی یک کمپانی روسی بود. راپاپورت در این جلسه شرکت نکرد) پروژه تاسیس خط لوله نفتی مذکور بسیار پیچیده بود و ضمانت امنیتی اسرائیل را لازم داشت، چرا که این خط لوله می توانست هدف حمله اسرائیلی ها قرار گیرد. اسرائیل متقابلا از آمریکا خواست تا تضمین کند که تاسیسات مربوط به این خط لوله آسیبی به محیط زیست وارد نیاورد.

تمام کشورهای درگیر در این پروژه منافع خاص خود را دنبال می کردند. از نظر عراق این پروژه در واقع نشانه ای از بهبود در روابط ایالات متحده وعراق بشمار می رفت. آنها خواستار کمک های مالی و غیرمالی هرچه بیشتر امریکا در این زمینه بودند. از نظر ایالات متحده این پروژه یک خروجی نفت مطمئن و آلترناتیو بشمار می رفت که می توانست منافع عراق را با منافع اردن و اسرائیل پیوند زند وهمآهنگ با طرح های امریکا درزمینه ایجاد کنسرسیومی از کشورهای عربی بود که با امریکا همکاری می کردند و مایل به حل مناقشه فلسطین و اسرائیل به روش امریکا بودند. اسرائیل می توانست از تاسیسات و امکانات نفتی درهمسایگی اش بهره گیرد و از سوی دولت ریگان نیز مورد حمایت قرار گیرد. همچنین براساس اسناد اداره “ادموند میس” از دوستان دولت ریگان و دادستان عالی ایالات متحده، وی بخاطر روابط نزدیک با اسرائیل می توانست تضمین هائی برای بازپرداخت وام های دولت این کشور و حزب کارگر آن مقرر دارد.

تلاش هائی که بمنظور توافق همه جانبه در مورد ایجاد چنین خط لوله ای صورت گرفته بود عقیم ماند تا اینکه چند شرکت خصوصی که از احداث خطوط لوله مذکور پشتیبانی می کردند در مورد انگیزه های طرف درگیر با سئوالاتی روبرو شد. با اینحال در سال2000 عراق به خاطر آنچه که منافع استراتژیک نام داشت این پروژه را بار دیگر مطرح کرد.

(از جمله دلائل حمله امریکا به عراق تاسیس همین خط لوله است- مترجم)

سند 35– از ویلیام ایگلتون از بخش حافظ منافع امریکا درعراق به وزارت امور خارجه امریکا

موضوع: پیگیری ملاقات رامسفلد با مقامات عراقی- 26 دسامبر 1983

برای پیگیری مذاکرات رامسفلد در بغداد، ویلیام ایگلتون با محمد الصحاف معاون وزارت امور خارجه عراق ملاقات کرد. ایگلتون در این ملاقات ضمن بحث راجع به تلاش های ایالات متحده در همآهنگی سیاسی اش در قبال جنگ ایران وعراق با کشورهای حوزه خلیج فارس، از مبارزات این کشور درتوقف فروش اسلحه به ایران صحبت کرده و اظهار امیدواری کرد که صادرات نفت عراق افزایش یابد. او از میزان علاقه و منافعی که در رابطه با وضعیت اقتصادی عراق مورد نظر ایالات متحده امریکاست صحبت می کند و تجدید نظر در سیاست رسمی امریکا که از سوی رامسفلد به اطلاع مقامات عراقی رسید را مجددا تکرار می کند.”

ایگلتون می گوید:” سفر رامسفلد روابط موجود میان ایالات متحده و عراق را به سطح تازه ای ارتقاء داده است. این تغییر از لحاظ سمبولیک مهم و از لحاظ عملی مفید می باشد.”

فاجعه آفرینان، کشور را تا کدام ورطه رهبری خواهند کرد؟
مثلث دیپلماسی پنهان
ایران- عراق- امریکا

ترجمه بایرام منصوری

سقوط برق آسای رژیم صدام حسین عبرت آموز است، به آن شرط که کسانی در جمهوری اسلامی، اگر موئی از عرق ملی بر تن دارند اهل عبرت باشند! حساب آن ها که چنین موئی برتن ندارند جداست!

بخش پایانی گزارش “اسناد دو دهه مناسبات پنهان امریکا با ایران”-  که تمرکز اصلی روی مسئله تولید و فروش سلاح به عراق است و بخش مربوط به ایران آن در اینجا بسیار ضعیف است- نشان می دهد که امریکا محرمانه ترین و گرم ترین مناسبات را با رژیم صدام حسین داشته است. آنچنان محرمانه که بندرت کسی در عراق از آن مطلع بوده و محرمانه چنان که تا مرز فروش مرگبارترین سلاح ها و مواد اولیه تولید این سلاح ها به عراق پیش رفته بود. همه این مناسبات برای امریکا( بی تفاوت نسبت به اینکه چه دولتی، از چه حزبی بر سر کار است) تا آن لحظه ایست که صدام حسین همسو با سیاست ها و منافع امریکا حرکت می کند. دیدیم که به محض تغییر این تناسب ـ چه در جنگ 1991 و چه در تهاجم اخیر- بسرعت می تواند دگرگون شود. دوستان امریکائی صدام حسین که از دیدار و مذاکره با وی با شادمانی در محافل سیاسی امریکایی یاد می کردند، به دشمنان آشکار وی تبدیل شدند و زمانی که عکس های او را در کاخ هایش در بغداد پائین می کشیدند، تنها به طلا کاری های اطراف آن  می اندیشیدند و آیه های قرآنی اطراف این قاب ها را که با طلا نوشته شده بود با خود به امریکا و انگلستان بردند تا آب کنند و پشتوانه اسکناس ملی شان!

صدام حسین سقوط کرده است، اما آن اندیشه جدا از مردم و طرفدار زدوبند پنهان برای باقی ماندن بر سر قدرت همچنان در کشورهای منطقه و از جمله در جمهوری اسلامی باقی است و اتفاقا خطر برای میهن ما از همین نقطه بر می خیزد. از این نقطه که بموجب طرح های پشت صحنه در کاخ سفید ایران را یکبار دیگر به کام جنگی مرگبارتر از جنگ 8 ساله با عراق بکشانند. جنگی که هاشمی رفسنجانی و رهبر کنونی جمهوری اسلامی فرماندهان اتاق جنگش بودند و امثال محسن رضائی استراتژیست نظامی آن و اکنون بموجب همین اسناد می بینیم که چگونه از پشت صحنه ادامه ابلهانه جنگ با عراق را به این ستادهای جنگی در جمهوری اسلامی تحمیل و انقلاب 57 و ملت ایران را با عوارض و عواقب آن درگیر کردند. همان اندیشه که می خواست جمهوری اسلامی را صادر کند و کمربند سبز بسته و چفیه عراقی به گردن می بست تا کربلا را فتح کند، امروز یکبار دیگر در قالب معاودان عراقی و امثال آیت الله شاهرودی می خواهد جمهوری اسلامی را جایگزین جمهوری عراق بعد از صدام کند. آنها که خواب جنگ مذهبی- منطقه ای و “عرب- عجم” و کشاندن ایران به این ورطه را در سر دارند، بسیار خوب می دانند و به تجربه جنگ با عراق بسیار خوب مجهزند و راه های کشاندن رهبری جمهوری اسلامی را به ورطه ای که روز به روز باید بیشتر نگران آن بود بلدند.

رهبران جنگی امروز امریکا، در آن سال ها هواپیماهای ویژه برای سفرهای شخصی صدام حسین در اختیارش می گذاشتند، عراق را تا آستانه تولید بمب اتمی و خوشه ای پیش بردند، محرمانه ترین مناسبات اطلاعاتی را با کاخ صدام حسین برقرار کردند و به ادامه جنگ دامن زدند.

در ایران، هرکس در این باره هشدار داد، ابتدا در نماز جمعه های تهران آماج حملات تبلیغاتی قرار گرفت و سپس سر از زندان در آورد و نابود شد. حتی هنوز رهبران نهضت آزادی ایران، از جمله به همین جرم در تیررس انواع اتهامات حکومتی اند. آن ها نیز مانند رهبران حزب توده ایران متهم اند که با ادامه جنگ مخالفت کرده و آن را علیه منافع ملی کشور می دانستند. دومی ها را در سال 67 قتل عام کردند و اولی ها، که ملی ـ مذهبی ها باشند فعلا بیش از زندان و بازجوئی تحت فشار روانی شامل حالشان نشده است.

بخش پایانی گزارش دو دهه مناسبات پنهان

میان امریکا- عراق و ایران

بخش چهارم

سند36

از بخش حافظ منافع امریکا در عراق- از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه

موضوع: “ملاقات با طارق عزیز: “گسترش تسهیلات صادرات نفت عراق”

طارق عزیر پس از گفتگوهایش با دانالد رامسفلد به ویلیام ایگلتون می گوید که صدام حسین از ملاقات با رامسفلد و فضای مثبتی که این ملاقات بوجود آورد خرسند است.

سند37

از بخش حافظ منافع امریکا درعراق- از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه

موضوع: تاسیس خط لوله نفتی عراق به اردن- 10 ژانویه 1984

ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه امریکا می گوید:” رهبری عراق از سفر رامسفلد به این کشور بشدت خشنود است. طاریق عزیز تا آنجا پیش رفت که رامسفلد را فردی… نامید.”

سند 38

از جورج شولتز وزیر امور خارجه به کنسولگری امریکا در اورشلیم

موضوع: پیگیری مسئله ایران و عراق- 14 ژانویه 1984

ایالات متحده ضمن تشدید تلاش های دیپلماتیک برای جلوگیری از فروش اسلحه به ایران، کنترل های بیشتری در مورد فعالیت های تروریستی این کشور به عمل می آورد. دراینمورد ایالات متحده هر گونه خرید نفتی از ایران را ممنوع اعلام می دارد.

ایالات متحده باترسیم طرح هایی سیاست صادراتی کالا به عراق را گسترش داد. این کشور با تجدید نظر در یک سری قوانین اجازه داد تا لوازم الکترونیکی برای آمبولانس های مسلح و نیز دیگر تجهیزات الکترونیک برای هواپیماهای شخصی صدام حسین به عراق صادر شود. دولت ریگان همچنان به تلاش هایش برای تشویق بانک صادرات و واردات امریکا به منظور اختصاص وام به عراق ادامه داد. به عقیده دولت ریگان موافقت بانک مذکور می تواند اعتبار مالی عراق را افزایش داده و به این کشور اجازه دهد تا از نهادهای مالی بین المللی وام هائی دریافت کند.

سند 39

از دیوید اشنایدر، اداره دستیار وزارت امور خارجه در مسایل خاور نزدیک و جنوب آسیا به جورج شولتز.

موضوع: “ایجاد تسهیلات صادراتی به عراق”- 30 ژانویه 1984

وزرات خارجه تسهیلاتی در زمینه صادرات ابزار مفید نظامی به عراق قائل می شود. این وزارتخانه بخصوص در زمینه صادرات کامیون هائی با امکانات استفاده دوگانه از خود نرمش بخرج می دهد. فروش چنین کامیون های سنگینی به عراق وایران پیش از این ممنوع اعلام شده بود. جورج شولتز فروش مجدد آنها را به عراق تصویب می کند.

سند 40

بانک صادرات و واردات امریکا. نامه بخش تحلیل گران این بانک به بانک صادرات و واردات ایالات متحده امریکا، خاورمیانه و هیات مدیره

موضوع: بازنگری و پیشنهاد در مورد برنامه های بانک

21 فوریه 1984

بانک صادرات و واردات امریکا عراق را بخاطر بدهی های کلان و همچنین عدم ثبات این کشور بخاطر جنگ با ایران، کشوری می داند که وام دادن به آن توام باخطر می باشد.

ضمیمه ای به این یادداشت نام شرکت هایی را ذکر می کند که در صورت معتبر بودن عراق از لحاظ مالی می توانند به این کشور صادرات داشته باشند، با شرکت هائی مثل وستینگهاوس، جنرال الکتریک، بکتل و هالی برتون.

سند 41

بخش حافظ منافع امریکا درعراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه

موضوع: “اخطار عراق در مورد تهاجم مجدد ایران”

22 فوریه 1984

در فاصله دو سفر رامسفلد به عراق برای دستیابی به راههایی به منظور توسعه روابط امریکا و عراق و نیز مشخص نمودن معیارهایی برای همکاری با تلاش های جنگی عراق، ارتش عراق بیانیه ای صادر می کند با این مضمون که “متجاوزین باید بدانند که برای هر حشره خطرناکی سمومی وجود دارد که با تنفس آن از میان خواهد رفت. تعداد این حشرات اهمیتی ندارد چرا که عراق دارای چنین حشره کش هایی می باشد.”

سند 42

از جورج شولتر در وزارت امور خارجه به بخش حافظ منافع امریکا درعراق

موضوع: “ارسال مواد شیمیائی امریکائی به عراق”

4 مارچ 1984

این سند گزارش می دهد که محموله ای به وزن 22 هزار پوند حاوی فلوراید فسفر به مقصد عراق در فرودگاه جان کندی نیویورک توقیف می شود. علت این توقیف” امکان استفاده عراق از این مواد برای ساختن سلاح های شیمیائی” ذکر شده است.

واشنگتن از بخش حافظ منافع خود در بغداد می خواهد تا به وزارت امور خارجه این کشور یادآور شوند که ایالات متحده شدیدا در مورد سلاح های شیمیائی حساسیت دارد و به آنها گوشزد نماید که این کشور علنا استفاده آنها در آینده نزدیک را محکوم خواهد کرد. بخش حافظ منافع باید تصریح کند که عراق نباید از سلاح های شیمیائی استفاده کند و اینک ایالات متحده مخالف تلاش های عراق در دستیابی به سلاح های شیمیائی است که مواد آن از ایالات متحده خریداری شده باشد.” هنگامی که ما از چنین تلاش هائی با خبر شویم با صادرات چنین مواد شیمیائی به عراق مخالفت خواهیم کرد.”

سند 43

اداره امور مربوط به خاورنزدیک و جنوب آسیا. از جیمز پلیک به جیمز ایلام

موضوع: محکومیت استفاده عراق از سلاح های شیمیائی توسط امریکا- 14 مارج 1984

وزارت امور خارجه متن یادداشتی مبنی بر محکومیت عراق در استفاده از سلاح های شیمیائی را در اختیار مطبوعات قرار میدهد. این بیانیه اظهار می دارد:” ایالات متحده ضمن محکومیت عراق در استفاده از سلاح های شیمیائی … معتقد است که رژیم ایران به مردود شمردن تلاش هایش در سرنگونی دولت قانونی کشور همسایه اش عراق، هنجارهای رفتاری پذیرفته شده در میان کشورها و اصول اخلاقی و مذهبی که ادعا می کند به آنها اعتقاد دارد را زیر پا می گذارد.”

سند 44

نامه وزارت امور خارجه به کنگره امریکا

موضوع: “آگاه کردن کنگره از فروش کامیون”- 5 مارچ 1984

وزارت امور خارجه به اطلاع کمیته خارجی مجلس نمایندگان می رساند که این وزارتخانه با فروش دو هزار کامیون سنگین به عراق که قطعات آن در ایالت های ایلینوی، ایندیانا، اوهایو، پنسیلوانیا، نیویورک و میشیگان ساخته شده است مخالفت به عمل نیآورده است. سیاست رسمی ایالات متحده براساس عدم فروش وسائل نظامی به ایران وعراق قرار دارد. وقتی که از نماینده وزارت امور خارجه سئوال شد که کامیون ها برای مقاصد نظامی بکارگرفته شده اند، وی پاسخ داد:” ما معتقدیم که این تصمیم عراق بوده است و ما چنین اجازه ای به این کشور ندادیم.”

سند 45

بخش حافظ منافع امریکا در عراق. از ویلیام ایگلتون به وزارت امور خارجه

موضوع: عکس العمل خشمگینانه عراق در مورد محکومیت استفاده از سلاح های شیمیائی توسط امریکا

این سند نشان می دهد که وزارت دفاع عراق محکومیت استفاده از سلاح های شیمیائی توسط عراق از سوی امریکا را بشدت رد می کند.

بخش حافظ منافع امریکا در عراق می گوید: “عراقی ها ظاهرا از محکومیت علنی توسط امریکا بهت زده شده اند.”

سند 46

سفارت امریکا در اطریش. از هلن دام به وزارت امور خارجه

یک زخمی ایران در اطریش- 13 مارچ 1984

سفیر امریکا در اطریش به وزارت امور خارجه اطلاع داده است که یک لابراتور بلژیکی به باقیمانده مواد گازهای سمی و میکوتوکسین در خون یک مجروح جنگی ایرانی که برای مداوای پزشکی به وین فرستاده شده یافته است.

سند 47

وزارت امور خارجه. از جورج شولتز به دفاتر خود در کشورهای اروپائی، سازمان ملل و دیگر سازمان های بین المللی

موضوع: کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل: بند 12: قطعنامه ایران در مورد استفاده عراق از سلاح های شیمیائی- 14 مارج 1984

وزارت امور خارجه به هیات نمایندگی خود در سازمان ملل دستور می دهد تا با جلب حمایت کشورهای اروپائی در راستای “عدم تصمیم گیری” در قبال پیش نویس قطعنامه ایران مبنی بر محکومیت عراق بخاطر استفاده از سلاح های شیمیائی عمل کند. در صورت عدم توفیق در این زمینه ایالات متحده در رای گیری شرکت نخواهد کرد.

ایالات متحده بر نکاتی تاکید خواهد کرد که اخیرا در کنفرانس مطبوعاتی به آن اشاره کرده بود. این که “دولت امریکا استفاده غیر قانونی و ممنوع شده از سلاح های شیمیائی را هر جا که رخ دهد، بطور یکسان محکوم می کند.”

سند 48

از جورج شولتز وزیر امور خارجه امریکا به سفارت امریکا در سودان

موضوع: یادداشت وزارت امور خارجه در مورد سفر رامسفلد به بغداد- 24 مارچ 1984

درارتباط با نگرانی مقامات عراقی از محکومیت علنی این کشور در استفاده از سلاح های شیمیائی. دولت امریکا معتقد است که “علیرغم اخطارهای مکرر که این مسئله دیر یا زود مطرح خواهد شد، عراق همچنان به استفاده از این سلاح ها ادامه خواهد داد.” بیشتر این یادداشت در برگیرنده علاقه دولت ریگان در اطمینان دادن به مقامات عراقی در این مورد است که تخصیص وام از سوی امریکا برای احداث خط لوله نفتی عراق به بندر عقبه در اردن و نیز در چارچوب منافع امریکا در منطقه ممکن است صورت گیرد. در این یادداشت آمده است که مقامات عراقی ” از استفاده امریکا از هر نوع وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود در منطقه” دچار سردرگمی شده اند.

سند 49

از دونالد چارلزسیدل، سفارت امریکا در بحرین به وزارت امور خارجه امریکا

موضوع: ماموریت خاورمیانه- تلاش های امریکا برای متوقف کردن ارسال اسلحه به ایران- 24 مارچ 1984

دانالد رامسفلد در چارچوب تهیه مقدمات سفر دوم خود به بغداد لیستی از کشورها تهیه کرده است تا آنها را مجبور به قطع ارسال اسلحه به ایران نماید.

سند 50

از جین کرک پاتریک نماینده امریکا در سازمان ملل به وزارت امور خارجه

موضوع: گزارش سازمان ملل در مورد استفاده از سلاح های شیمیائی در جنگ ایران وعراق: توجه شورای امنیت به این مسئله- 28 مارس 1984

این سند ضمن نشان دادن تلاش های بریتانیا و هلند در ارائه پیش نویس قطعنامه ای به سازمان ملل در محکومیت استفاده از سلاح های شیمیائی در جنگ میان ایران و عراق، به وجود مدارکی اشاره می کند که براساس آن عراق از سلاح های شیمیائی استفاده کرده است. در این سند نقطه نظر یک مقام رسمی سازمان ملل ذکر شده است که براساس آن ” اگر جوامع بین المللی عراق را محکوم نکنند، ایران ممکن است دست به تولید سلاح های شیمیائی بزند.”

سند 51

از الن اورمایر دراداره امور خاور نزدیک و جنوب آسیا به جیمزپلیک

موضوع: پاسخ شورای امنیت سازمان ملل به شکایت ایران در مورد سلاح های شیمیائی- 30 مارچ 1984

این سند گزارشی از شورای امنیت سازمان ملل در مورد پیش نویس قطعنامه پیشنهادی هلند در مورد سلاح های شیمیائی می باشد که به عنوان بیانیه رئیس شورای امنیت منتشر می شود.” این بیانیه شامل اصول سه گانه ایست که حمدون خواستار آن بوده است.”

سند 52

از جورج شولتز وزیر امور خارجه امریکا به سفارت این کشور در لبنان

موضوع: گزارش وزارت امور خارجه- 31 مارچ 1984

وزارت امور خارجه در این گزارش گفته است که کنترل هائی را بر روی صادرات به ایران و عراق در زمینه سلاح های شیمیائی اعمال کرده است. این گزارش پاسخی است به سئوال های مطبوعاتی در مورد سیاست خارجی امریکا در قبال جنگ ایران وعراق. یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه امریکا گفته است که استفاده عراق از سلاح های شیمیائی تاثیری در تلاش های امریکا بمنظور ایجاد روابط نزدیک تر با عراق نخواهد داشت.

سند 53

از رونالد ریگان

موضوع: اقداماتی به منظور بهبود وضعیت فعلی و آمادگی امریکا در واکنش نسبت به تغییرات آینده در جنگ ایران و عراق- 5 اپریل 1984

رونالد ریگان در این یادداشت می گوید که تمهیداتی به منظور افزایش قابلیت های نظامی امریکا و “کسب اطلاعات لازم” در خلیج فارس باید صورت گیرد. دراین رابطه از جورج شولتز وزیر امور خارجه، واین برگر وزیر دفاع و ویلیام کیسی رئیس سیا خواسته شده است تا برنامه ای تنظیم کنند تا از شکست عراق در جنگ با ایران جلوگیری شود. ریگان از شولتز می خواهد تا عراق را مطمئن سازد که محکومیت استفاده از سلاح های شیمیائی از سوی امریکا شفاف است و این درحالی می باشد که وی باید “در مورد نیاز فوری در بازداشتن ایران از ادامه تاکتیک های غیر انسانی و بیرحمانه ای که این کشور در حملات اخیر بکار گرفته است تاکیدی برابر داشته باشد.”

سند 54

از جورج شولتز وزیر امور خارجه به سفارت امریکا در اردن

موضوع: سلاحهای شیمیائی: ملاقات با مسئول عراقی- 6 اپریل 1984

دراین گزارش آمده است که جیمزپلیک معاون دستیار وزارت امور خارجه در تاریخ 29 مارچ با نزارحمدون نماینده بخش حافظ منافع عراق در امریکا راجع به پیش نویس قطعنامه سازمان ملل در مورد استفاده از سلاح های شیمیائی در جنگ ایران و عراق مذاکره کرده است. حمدون گفته است که عراق بیانیه رئیس شورای امنیت در مورد این قطعنامه را ترجیح می دهد. پلیک تاکید کرده که ایالات متحده پیشنهاد عراق را در گنجانیدن چند نکته در قطعنامه می پذیرد، به آن شرط که شورای امنیت آنرا تصویب کند. او گفته است که امریکا از همکاری دولت عراق” درجلوگیری از بوجود آمدن وضعیتی که اوضاع را در ارتباط با سلاح های شیمیائی پیچیده تر کند خوشحال خواهد شد” اما وی تاکید کرد که ایالات متحده نه تنها “مایل نیست این مسئله بر روابط متقابل دو کشور سایه افکند، بلکه نمی خواهد این موضوع منافع دو کشور را در پایان زود هنگام جنگ به مخاطره اندارد.”

سند 55

از ویلیام ایگلتون در بخش حافظ منافع امریکا در عراق به وزارت امور خارجه

موضوع: مذکره با کمپانی بل در مورد فروش احتمالی هلیکوپتر به عراق- 12 اپریل 1984

بخش منافع ایالات متحده در عراق از وزارت امور خارجه خواسته است تا پیشرفت مذاکرات موجود میان عراق و کمپانی بل هلیکوپتر تکسترون در مورد فروش هلیکوپتر به وزارت دفاع عراق را که “نمی تواند در موارد نظامی بکار گرفته شود” ارزیابی های لازم را صورت دهد.

سند 56

نامه ریچارد نیکسون به نیکلای چائوشسکو ( در مورد همکاری مشترک امریکا و رومانی برای فروش یونیفورم به عراق)- 3 می 1984

ریچارد نیکسون رئیس جمهور پیشین امریکا با ارسال نامه ای به نیکلای چائوشسکو رئیس جمهور رومانی از قراردادی که این کشور با کلنل جان برنان دستیار و رئیس سابق کارکنان کاخ سفید و نیز دادستان عالی سابق امریکا به نام جان میچل برای تهیه یونیفورم های نظامی ساخت رومانی و صدور آنها به عراق بسته است پشتیبانی به عمل آورد.

پس از حمله عراق به کویت تحقیقات جنائی در مورد شرکت هایی که تجهیزات نظامی به عراق فروخته بودند صورت گرفت. بسیاری از این شرکت ها با مقامات رسمی دولت پیشین امریکا رابطه داشتند.

سند 57

از دیک گرونت مشاور مخصوص وزیر امور خارجه امریکا در مورد سیاست های عدم گسترش سلاح های هسته ای و امور مربوط به انرژی اتمی به ریچارد کندی.

موضوع: “صادرات وسائل با امکانات استفاده دو گانه به عراق از سوی امریکا: اقدمات مشخص”( شامل سندی تحت عنوان صادرات وسایلی با امکانات استفاده دوگانه به عراق به تاریخ 27 اپریل)- 9 می 1984

نامه ای که در داخل وزارت امور خارجه امریکا منتشر شد نشان میدهد که دولت امریکا در حال بررسی سیاست”فروش محموله ای خاص از وسائل با امکانات استفاده دو گانه به “کارخانه های اتمی است. این بررسی به توسعه تجارت با عراق می انجامد که “شامل کارخانه های اتمی این کشور نیز می شود.”

سند 58

گزارش آزانس اطلاعاتی وزارت دفاع

موضوع: پیش بینی هایی در مورد عراق

آژانس اطلاعاتی وزارت دفاع ضمن ارزیابی شرایط سیاسی، اقتصادی و نظامی عراق پیش بینی می کند که این کشور قادر است به تولید سلاح های معمولی و شیمیائی ادامه دهد و “احتمالا سلاح هسته ای نیز تولید کند.” این گزارش اشعار می دارد که استفاده عراق از سلاح های شیمیائی بر علیه اسرائیل بعید بنظر می رسد زیرا در این صورت اسرائیل نیز به آن پاسخ خواهد داد و همچنین روابط امریکا و عراق در چارچوب سیاست های امریکا در خاورمیانه و از جمله کمک به عراق به مخاطره خواهد افتاد.

سند 59

بیانیه اداره امور سیاسی- نظامی وزارت امور خارجه

موضوع: استفاده غیر قانونی از سلاح های شیمیائی توسط عراق- 16 نوامبر 1984

در این بیانیه اشاره شده است که ایالات متحده مدت ها پیش به این نتیجه رسیده بود که عراق “از سلاح های شیمیائی تولید شده درداخل” در جنگ با ایران استفاده کرده است. به اعتقاد ایالات متحده این ” این سلاح ها بدون کمک کشورهای خارجی و در بعضی مواقع با کمک تعدادی از شرکت های اروپائی ساخته شده است.” اداره امور سیاسی- نظامی وزارت امور خارجه تصور می کند که عراق در پاسخ به اعتراض امریکا در نوامبر 1983 استفاده از سلاح های شیمیائی را متوقف و بار دیگر آنها را در فوریه 1984 بکار برد.

سند 60

از جورج شولتز وزیر امور خارجه به سفارت امریکا درعراق

موضوع: ملاقات وزیر امور خارجه امریکا با طارق عزیر در 26 نوامبر 1984- ساعت ده صبح 29 نوامبر 1984

بدنبال برقراری روابط رسمی دیپلماتیک میان ایالات متحده و عراق، جورج شولتز در ملاقات با طارق عزیر تاکید می کند که “ایالات متحده مایل است که این روابط براساس اصول برابری و احترام متقابل و عملکرد دو جانبه استوار باشد.” پس از آنکه طارق عزیر می گوید که برتری عراق در زمینه تسلیحات این کشور را قادر می سازد تا از خود در مقابل ایران دفاع کند، شولتز پاسخ می دهد” برتری اطلاعاتی باید فاکتور مهمی در دفاع عراق از خود بشمار آید، عزیز در جواب می گوید که این موضوع می تواند درست باشد.” ( ایالات متحده سالهای متمادی اطلاعات محرمانه ای را دراختیار عراق قرار می داد.)

جورج شولتز ضمن استقبال از شفایت موجود در مذاکرات امریکا و عراق تاکید می کند” عراق می تواند انتظار تداوم مخالفت های امریکا در استفاده و تولید سلاح های شیمیائی را داشته باشد. این موضع گیری بطور مشخص تنها در قبال عراق نیست…”

سند 61

استشهاد یک دادگاه محلی در فلوریدا

شاکی: ایالات متحده

متهم: کارلوس کاردوئن

اتهام: کمپانی تله راین بطور غیر قانونی ماده جایگزینی بنام زیرکونیوم را دراختیار صنایع کاردئون و کشور عراق قرار داده است- 31 ژانویه 1985

هاوارد میتچر، عضو شورای امنیت ملی دولت سابق ریگان می گوید که پس از آنکه رونالد ریگان سندی را به امضاء رساند که براساس آن امریکا می باید برای جلوگیری از شکست عراق درجنگ با ایران دست به هر کاری بزند. ویلیام کیسی رئیس سیا شخصا تلاش هائی را آغاز کرد تا عراق را مجهز به سلاح هائی از جمله بمب های خوشه ای نماید. علاوه براین وی با دراختیار گذاردن اعتبارات مالی و اطلاعات جاسوسی واطلاعات استراتژیک نظامی دراین راستا قدم های مهمی برداشت. سیا همچنین از طریق اسرائیل و مصر جنگ افزارهای نظامی در اختیار عراق قرار داد که می توانستند با سلاح های روسی مطابقت تکنیکی داشته باشند.

این استشهاد پس از حمله عراق به کویت دراختیار تعداد زیادی از دادستانها قرار گرفت که در آن ایالات متحده متهم شده بود که تجهیزات نظامی و وسائل با امکانات استفاده دوگانه ونیز در بعضی موارد در ارتباط با سلاح های هسته ای را بطور غیر قانونی تحویل عراق داده است.( در خصوص استشهاد فوق، تله راین متهم شده بود که ماده ای بنام زیرکونیوم را که در کارخانجات تولید مواد منفجره بکار می رود به شرکت شیلیائی کارلوس فروخته است. این ماده که در تولید بمب های خدشه ای به کار می رود دراختیار عراق قرار گرفته بود)

بسیاری از شرکت های درگیر فروش تسلیحات به عراق با این ادله از خود دفاع می کردند که تهیه تجهیزات نظامی برای عراق، اگرچه ممکن است مخفی بوده باشد، اما سیاست عملی دولت امریکا بوده است.

مطرح کردن این دعوی بسیار مشکل بود، چرا که تحقیقاتی که می بایست انجام شود با مسائل امنیت ملی در تقابل قرار می گرفت.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.