سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
بازگشت به گذشته یا حرکت به سوی آینده؟
تصور کنید که جمهوری اسلامی بالاخره به زبالهدان تاریخ پیوسته و دیگر اثری از آن در ایران نیست. در این میان، آقازادهها و وابستگان به رژیم که سالها از خون مردم تغذیه کردهاند، یکی پس از دیگری از کشور فرار کرده و به دنبال پناهگاهی در گوشههای مختلف دنیا هستند. اما مجتبی خامنهای، این فرزند خلف دستگاه ظلم و فساد، تصمیم گرفته است تا با بهرهگیری از ثروتی که از اموال عمومی به غارت برده، دوباره نام جمهوری اسلامی را زنده کند.
او با راهاندازی رسانههایی و تطمیع عدهای اوباش به اسم روزنامهنگار و کارشناس، سعی میکند از کارنامه سیاه و پر از جنایت جمهوری اسلامی و رهبر حقیرش دفاع کند. با نمایش کارتپستالهایی از برج میلاد، ایران مال، و راهآهن سراسری، او میخواهد تصویر دروغینی از پیشرفت و توسعه و رفاه ارائه دهد و مردم را به بازگشت به گذشتهای تاریک و پر از خون دعوت کند. این دقیقاً همان کاری است که امروز بقایای سلطنت پهلوی، و در راس آنان اسپرم سلطنت رضا پهلوی مشنگ در تلاش برای احیای رژیمی که تنها مایهٔ عقبماندگی و سرکوب بوده، انجام میدهد.
اما آیا مردم ایران باز هم فریب این نمایشهای دروغین را خواهند خورد؟ آیا آنها اجازه خواهند داد که تاریخ بار دیگر تکرار شود و دستهای خونین دیگری بر سرنوشتشان چنگ بزند؟
خیر حضرات! تاریخ پر از جنایت جمهوری اسلامی و سلطنت را نمیتوان با کارتپستالهای زیبا و حرفهای پر زرق و برق و کلیپهای سیثانیهای اینستاگرامی پوشاند.
تهیدستان شهر و روستا، کارگران وزحمتکشان ایران به خوبی میدانند که آیندهٔ آنها در گرو آزادی و عدالت اجتماعی است، نه بازگشت به گذشتهای تاریک و پر از ظلم.
و این پیام را در جریان قیام ۱۴۰۱ در شعارهایشان بارها و بارها فریاد زدند.
یک از آن شعارها “سلطنت، ولایت، یکصد سال جنایت”، است این جمله کوتاه، اما پرمعنا، بیانگر سالها درد و رنجی است که مردم در زیر سایه استبداد و سرکوب تحمل کردهاند. بیش از صد سال است که دستهای پنهان و آشکار قدرت، عدالت و آزادی را از صاحبان واقعی این سرزمین گرفتهاند و به نام دین ، تمدن و خزعبلاتی از این دست، ظلم و جنایت را توجیه کردهاند.
در خیابانهای کشور، از تهران تا تبریز، از شیراز تا مشهد، از کوردستان تا بلوچستان و اهواز و خوزستان طنین این شعار گوشها را پر کرد. این صداها، صدای نسلی است که از جنگ و فقر و فساد به ستوه آمده و دیگر نمیخواهد در سایه سایهروشنهای شاه و شیخ، زندگی خود را به تماشای ظلم و بیعدالتی سپری کند.
شعار “سلطنت ولایت، یکصد سال جنایت”
اتمام حجت با شاه و شیخ است،
امید به آیندهای روشن و آزاد است. آیندهای که در آن تودههای رنج وکار بتوانند بدون ترس از سرکوب و قتل، در فضایی آزاد و عادلانه زندگی کنند و سرنوشت خود را به دست گیرند. این شعار، پژواک صدای نسلی است که برای آزادی، عدالت، و کرامت انسانی به پا خاسته و در برابر ظلم و استبداد، ایستادهاند.