آزادی بیان از دیدگاه ما

آزادی بیان از دیدگاه ما

در جواب به مباحثی که بین خوانند گان نشریه در شماره قبل درگرفت دراینحا من

قصد  جواب دادن به دلیلی را دارم، که اکثر مخالفین آزادی بیان به آن استناد کرده اند

“این رو برای آقای سردبیر  می نویسم

من کاملا به آزادی بیان معتقدم و می گم همه باید عقایدشون رو بدون توهین به هم بنویسن و بگن ولی این خانم(ترانه ای از شمیم مندرج در شماره قبل نشریه) داره به عقاید ما توهین می کنه در واقع شما هم که دارید این مطالب رو در نشریه میذارید و بعنوان هدیه برای ما گذاشتید دارید به ما توهین می کنید “

پاراگراف بالا نظر یکی از خوانندگان نشریه بود که کل مخالفان آزادی بیان، به آن استناد می کنند و آزادی بیان را این گونه مشروط می کنند.

اما آزادی بی قید و شرط چیست؟

جواب این سوال  در دنیای مدرن امروزی بسیار ساده است و حتی یک دانش آموز ابتدایی هم می تواند به آن پاسخ دهد! در حالی که آزادی بیان در کشورهای  استبداد زده و دینی تعابیری بسیار ناشیانه و غیر دمکراتیک دارد که آن  توسط  جامعه ، مدرسه و میدیا به خورد مردم داده می شود.در دنیای مدرن، آزادی بیان تنها انسان را در نظر می گیرد و تا زمانی که تبلیغی برای یک عمل غیر انسانی مثل ترور در آن نشود محدودیتی ندارد. این اساس و پایه اصلی آزادی بیان از دیدگاه ما حکمتیست ها نیز است. محدود کردن آزادی بیان به بهانه احترام به عقاید مختلف، قیچی کردن آن و راه را باز کردن برای هزاران تعبیر و تفسیری است که اکنون در کشورهای مذهبی از آن می شود. نمونه بالا خط حاکم بر این نوع تفکر مذهبی و عقب افتاده از آزادی بیان است.

عقاید انسانها محترم نیستند، حتی بعضی از آنها تهوع آور و بسیار غیر انسانید. این خود انسان است که محترم است و باید حرمت آن حفظ شود نه عقاید ش.

آیا بنظر شما عقیده به فاشیسم و طرفداری از هیلتر محترم است؟! طرز فکری که عقیده دار د باید یهودی ها را در کوره های آدم سوزی، سوزاند و غیر ژرمنی ها نژاد های پست تری هستند و… بنظر ما محترم نیست، کثیف  و غیر قابل تحمل است. اما کسانی که چنین عقایدی دارند در جامعه آزادند و تا زمانی که نخواهند کاری علیه دیگر اقشار جامعه انجام دهند می توانند مانند دیگر شهروندان جامعه از آزادی و برابری کامل برخوردار باشند.

همچنین، مسلمان بودن جرم نیست، یک عقیده است، که خیلی ها آگاهانه یا غیر آگاهانه به آن معتقدند. در جامعه ای آزاد، آنها می توانند مثل بقیه مردم زندگی کنند، نماز بخوانند روزه بگیرند و….. اما زمانی که آخوندی در مسجد محل فتوای کشتن بی حجابان را صادر میکند! دیگر آزادی بیان نیست، دستور قتل است ، تجاوز به حریم خصوصی افراد و دست درازی به آزادی پوشش دیگران است. باید علیه آن مبارزه کرد و این تریبون را از او گرفت و به او گفت که برود شغل شرافتمندانه ای برای خود دست وپا کند. این شامل مسائل دیگر  مانند حجاب نیز می شود. انسانهایی که به سن بلوغ رسیده اند می توانند انتخاب کنند که محجبه باشند یا بدون حجاب در جامعه ظاهر شوند . اما زمانی که برسر یک کودک 9 ساله حجاب می کنند!دیگر جرم است،غیر انسانی و ظالمانه است. کودکی که هنوز قدرت تشخیص ندارد، کودکی که نمی داند حجاب را برای چه سرش می کنند و در حقیقت فقط به جرم مسلمان زاده بودن محجبه اش کرده اند! دیگر ربطی به آزادی ندارد این محدود کردن آزادی مظلوم ترین قشر بی دفاع جامعه یعنی کودکان است.بیشترین مخالفت با ازادی بیان را مسلمانان دارند. چرا که آزادی بیان را مشروط بر این می کنند که  به عقاید آنها توهین نشود. که از جمله عقاید آنها می توان به نابرابری زن ومرد ، بریدن دست دزد، سنگسار و دار زدن ها اشاره کرد.  زمانی که علیه این توحش قلم بدست بگیری وانها زورشان نرسد که فرمان قتلت را صادر کنند،  به شیوه دمکراتیک ظاهر شده  و داد و بیداد می کنند که وای این آزادی بیان نیست! توهین به عقاید است. کدام عقاید؟عقاید ضد ازادی ، ضد زن ، ضد کودک وضد انسانی که در بالا به آن اشاره کردم برای من محترم نیستند، وحشیانه و غیر انسانی هستند. شما هم می توانید چنین نظری در مورد عقاید من داشته باشید و این هیچ کدام از ما را ملزم نمی کند که علیه طرف مقابل دست به اسلحه برده ،فتوای کشتن صادرکرده و یا قلمهارا بشکند.

هر جامعه ای  که بشود این انسانیت و این آزادی بیان را در آن حاکم کرد، خواسته یا ناخواسته بسوی یک دمکراسی واقعی پیش خواهد رفت و انسانهایی چنین آزاد، یقینا زیر بار هیچ نوع ظلمی چه قدیمی و چه مدرنش نخواهند رفت.