اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

چاره‌ی کارگران در وحدت و تشکیلات است، تنها یک شعار نیست

تلاش برای متحد شدن جنبش‌های اجتماعی جاری در ایران، گامی اساسی در راستای سازمان‌دهی و هدایت مبارزات توده‌های زحمتکش به سوی تغییرات بنیادین در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است. این تلاش بر این مبنا استوار است که تمامی جنبش‌های طبقه زحمتکش، اعم از کارگران، زنان، جوانان، اقلیت‌های ملی ، و دیگر گروه‌های اجتماعی تحت ستم، در چارچوب جبهه‌ای متحد چپ و انقلابی گرد هم آیند. هدف این جبهه، سرنگونی انقلابی رژیم حاکم و پایه‌ریزی ساختاری مبتنی بر شوراها و تغییرات از پایین است که بتواند نیازهای اقتصادی و اجتماعی اکثریت جامعه را پاسخ دهد.

در این میان، طبقه کارگر ایران، به عنوان نیرویی هژمون در این جبهه، نقشی بی‌بدیل دارد. تجربه‌های تاریخی و مبارزات جاری این طبقه نشان داده است که توانایی رهبری و سازمان‌دهی مبارزات وسیع توده‌ای را داراست. با این حال، برای ایفای نقش پیشرو خود، طبقه کارگر نیازمند غلبه بر ضعف‌هایی همچون عدم تشکل‌یابی، نبود حزب انقلابی، استقلال طبقاتی، و ارتقای آگاهی سوسیالیستی است. این چالش‌ها با ورود فعالانه در مبارزات اجتماعی و اتحاد با دیگر نیروهای متحدین خود  قابل حل هستند.

یکی از کلیدهای اساسی در پیشبرد این مسیر، تحلیل مشخص از شرایط مشخص است. تنها از طریق درک عمیق از وضعیت عینی و وارد شدن به مبارزات عملی طبقه کارگر و دیگر گروه‌های زحمتکش می‌توان به ترویج گفتمان سوسیالیستی و ایجاد پیوندهای سازمانی لازم دست یافت. این تحلیل نه‌تنها به شناسایی نقاط قوت و ضعف موجود کمک می‌کند، بلکه راهبردهای عملی برای سازمان‌دهی و پیشبرد مبارزات را نیز ارائه می‌دهد.

در شرایط کنونی، پراکندگی‌های موجود در جنبش‌های اجتماعی و طبقه کارگر از یکسو، و شدت گرفتن تعرضات سرمایه‌داری از سوی دیگر، نیاز به وجود حزبی انقلابی و سازماندهی جبهه‌ای انقلابی را به ضرورتی تاریخی تبدیل کرده است. این نیروی  انقلابی باید قادر باشد که نه‌تنها طبقه کارگر، بلکه تمامی نیروهای اجتماعی تحت ستم را در مبارزه علیه نظام سرمایه‌داری بسیج کند.

پیروزی طبقه کارگر و زحمتکشان در نبرد علیه جمهوری سلامی و سرمایه‌داری در ایران تنها با اتکا به قدرت سازمان‌یافته و هژمونیک آنان ممکن خواهد بود. این پیروزی نه تنها به معنای پایان دادن به ستم و استثمار سرمایه‌داری، بلکه آغاز فرایندی نوین برای ساختن جامعه‌ای برابر، آزاد و مبتنی بر شوراهای انقلابی خواهد بود. وظیفه نیروهای انقلابی در این شرایط، نه‌تنها سازماندهی و هدایت مبارزات است، بلکه ایجاد چشم‌اندازی است که بتواند الهام‌بخش طبقه کارگر و تمامی نیروهای تحت ستم برای مبارزه‌ای متحد و هدفمند باشد.

چاره‌ی کارگران در وحدت و تشکیلات است، تنها یک شعار نیست، چرا که تنها از طریق همبستگی و سازماندهی است که کارگران و زحمتکشان می‌توانند صدای خود را در برابر ستم طبقاتی و استثمار به گوش رسانده و برای حقوق خود مبارزه کنند. پراکندگی و انفراد، قدرت را از آنان می‌گیرد و آن‌ها را در برابر سرمایه‌داری و دولت‌های حامی آن ناتوان می‌سازد. اما با ایجاد تشکل‌های مستقل و متحد، کارگران قادر خواهند بود نه تنها از منافع خود دفاع کنند، بلکه برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌ نیز گام بردارند. قدرت واقعی در اتحاد است و تنها از این طریق می‌توان به آینده‌ای روشن‌تر امید داشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.