اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

حماسه سیاهکل؛ پیوند تئوری و عمل در مسیر مبارزه طبقاتی

در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، گروهی از انقلابیون کمونیست، سرشار از ایمان به طبقه کارگر و آرمان‌های والای آن، با حمله مسلحانه به پاسگاه سیاهکل، نبردی حماسی را علیه دشمن طبقاتی آغاز کردند. این رویداد نقطه عطفی در جنبش کمونیستی ایران بود و راهی نو برای مبارزه انقلابی گشود. تاکنون درباره اهمیت تاریخی، نقاط قوت و ضعف این حرکت سخن بسیار گفته شده، اما در شرایط امروز، بیش از هر چیز، باید بر نقش بنیان‌گذاران این حرکت در پیوند تئوری و عمل انقلابی تأکید کرد.

سیاهکل: تجلی پیوند میان نقد نظری و اقدام عملی

درک مارکسیستی پیشرو بر این اصل استوار است که نقد نظری به‌تنهایی کافی نیست، بلکه باید با اقدام عملی همراه شود. سیاهکل نه‌تنها یک کنش فداکارانه و قهرمانانه بود، بلکه تجلی اراده برای تغییر وضعیت موجود از طریق عمل انقلابی نیز محسوب می‌شد. در آن زمان، جنبش در رکود، پراکندگی، بلاتکلیفی و انفعال گرفتار بود. حزب توده، در پی سیاست‌های اپورتونیستی و انحرافی خود، نه‌تنها کمکی به جنبش نکرد، بلکه بر بحران آن افزود. سایر گروه‌های مخالف حزب توده نیز از ارائه پاسخی شایسته به نیازهای مبارزه عاجز بودند. بسیاری از روشنفکران نیز، به‌جای مداخله در مبارزه واقعی، به مباحث انتزاعی و فلسفه‌بافی در اتاق‌های دربسته مشغول بودند.

در برابر دیکتاتوری و سرکوب، ضرورت سازمان‌دهی و اقدام

رژیم شاه، با تشدید اختناق و سرکوب، می‌کوشید توهم “قدرقدرتی” خود را در جامعه گسترش دهد و امکان هرگونه مبارزه را از میان ببرد. نیروهای انقلابی پیش از آنکه بتوانند اقدامی جدی انجام دهند، در همان مراحل ابتدایی سرکوب می‌شدند. میان نیروهای مارکسیست-لنینیست نه پیوندی مستحکم وجود داشت، نه سازمانی کارآمد که بتواند مبارزه را استمرار بخشد. در چنین فضایی، پرسش “چه باید کرد؟” بیش از هر زمان دیگری مطرح بود:

  • چگونه باید گروه‌های مارکسیستی را گرد هم آورد و سازمانی مستحکم و ادامه‌دار ایجاد کرد؟
  • چگونه باید مرز میان رفرمیسم و مارکسیسم-لنینیسم انقلابی را ترسیم نمود؟
  • چگونه می‌توان ارتباط میان طبقه کارگر و پیشاهنگ را برقرار ساخت؟
  • چگونه باید باور شکست‌ناپذیری رژیم را در ذهن توده‌ها در هم شکست و اعتماد را به مبارزه بازگرداند؟

سیاهکل پاسخی عملی به این پرسش‌ها بود. بنیان‌گذاران این حرکت، نه‌تنها تحلیل مشخصی از شرایط ایران ارائه کردند، بلکه نقشه‌ای نو برای مبارزه طراحی کردند. آن‌ها شیوه‌های مبارزه سنتی و بی‌ثمر را کنار گذاشتند و راهی تازه را در پیش گرفتند. مهم‌تر از همه، در مرحله تئوری متوقف نماندند، بلکه وارد عرصه عمل شدند و نشان دادند که تغییر تنها از طریق اقدام انقلابی ممکن است.

میراث سیاهکل و مبارزه امروز

از آن زمان تاکنون، سازمان‌های انقلابی مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته‌اند و امروز با چالش‌هایی جدید مواجه‌اند. اما عصاره حماسه سیاهکل – یعنی ضرورت مداخله فعال در مبارزه طبقاتی و تداوم عمل انقلابی – همچنان راهنمای راه است. این مسئله امروز، در شرایطی که جنبش انقلابی ایران از ضربات سنگین، سرکوب، و تفرقه آسیب دیده است، بیش از پیش اهمیت دارد.

در دوره‌هایی از رکود و اختناق، تردید، بی‌اعتمادی و انفعال در میان برخی نیروها افزایش می‌یابد. اما مرز میان عناصر متزلزل و انقلابیون واقعی روشن است. کمونیست انقلابی کسی است که، صرف‌نظر از شرایط، به طبقه کارگر و پیروزی آن ایمان دارد و به مبارزه ادامه می‌دهد. نه سرکوب، نه پراکندگی، و نه خیانت‌های گذشته نمی‌توانند او را از مسیر انقلابی منحرف کنند.

حقیقت آن است که نیروهای انقلابی، به دلیل برخی اشتباهات و ضربات مستمر، در دوره‌هایی از مداخله فعال بازماندند. اما با درس گرفتن از گذشته و تمرکز بر سازماندهی در میان طبقه کارگر و زحمتکشان، می‌توانیم راه سیاهکل را ادامه دهیم. پیوند ناگسستنی میان تئوری و عمل، باور به نیروی کارگران و زحمتکشان، و اراده برای تغییر بنیادین، همچنان باید راهنمای ما باشد. سیاهکل فقط یک حماسه یا رویدادی در گذشته نیست؛ بلکه آموزه‌ای است برای امروز و آینده.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.