سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
جهانی شدن تکنولوژی سرکوب: از واشنگتن و پکن تا تهران و آنکارا، از تلآویو تا پاریس

روند فزایندهی پیوند تکنولوژی، امنیت و سرمایه، چهرهای نگرانکننده از آیندهی نظارت و کنترل را به نمایش میگذارد. نمونهی اخیر، ربات کروی گشتزن ساخت یک شرکت چینی است که بنا بر گزارش روزنامهی گلوبال تایمز،
جهت استفاده در حوزههای «امنیت عمومی» و «دفاع ملی» طراحی شده، دو عبارتی که در عمل، به معنای سرکوب مخالفان، کنترل فضاهای عمومی و اعمال نظم پلیسی – نظامیاند.
در این میان، تکنولوژی نه بهمثابهی ابزاری برای رهایی، بلکه همچون کالایی سودآور عمل میکند؛ کالایی که از دل مازاد سرمایه در اقتصادهای در حال گسترش بیرون آمده و در خدمت تقویت سازوکارهای سرکوب، بهکار گرفته میشود.
اکنون این تکنولوژی جذاب، مورد توجه کشورهایی مانند امارات متحده عربی قرار گرفته است. این ربات که «تومبلینگ ربات» نام دارد، از توانایی تحرک بالا، دوربینهای هوشمند و قابلیت تحلیل دادههای محیطی برخوردار است و با هدف گشتزنی، نظارت دائمی و مهار بحرانهای شهری عرضه میشود.
اما این تنها یک نمونه از روند گستردهتری است که در سطح جهانی در حال شکلگیری است: روندی که در آن، فناوریهای نوین از هوش مصنوعی و رباتیک گرفته تا دادهکاوی و پهپادهای نظارتی، بهجای خدمت به رفاه انسان، در خدمت تثبیت قدرت، گسترش کنترل اجتماعی و سرکوب اعتراضها بهکار گرفته میشوند. تکنولوژی، که زمانی امید به رهایی انسان از محدودیتهای مادی بود، اکنون در بسیاری از نقاط جهان، ابزار سازمانیافتهی سرکوب شده است.
در ترکیه نیز، همزمان با اعتراضات اخیر در آنکارا، دولت اردوغان با اتکا به فناوریهای نوین امنیتی، به سرکوب گستردهی مخالفان روی آورده است. پلیس با بهرهگیری از سیستمهای تشخیص چهره، پهپادهای شهری، پایش تصاویر شبکههای اجتماعی و ابزارهای تحلیل داده، موفق شده است بسیاری از معترضان را شناسایی و بازداشت کند. تصاویری که در رسانهها منتشر شده، نشان از خشونتی سازمانیافته با تکیه بر ابزارهای تکنولوژیک دارد؛ آنکارا اکنون نهتنها پایتخت سیاسی ترکیه، بلکه یکی از صحنههای کلیدی تجربهی زندهی سرکوب فناورانه در جهان معاصر است.
در ایالات متحده، شرکتهایی مانند Palantir و Clearview AI در طراحی و اجرای پروژههای بزرگ نظارتی با دولت و پلیس همکاری میکنند. دادههای بیوقفهای که از رفتار آنلاین و فیزیکی شهروندان گردآوری میشود، برای تحلیل رفتاری و پیشبینی اعتراضها مورد استفاده قرار میگیرد. در جریان جنبش «جان سیاهپوستان اهمیت دارد»، بسیاری از فعالان از طریق این فناوریها شناسایی و بازداشت شدند.
در فرانسه، استفاده از پهپادهای نظارتی در جریان اعتراضات گسترده علیه سیاستهای ریاضتی دولت ماکرون و قانون بازنشستگی، واکنش شدید نهادهای حقوق بشری را برانگیخت. در آلمان و بریتانیا نیز، استفاده از فناوریهای تشخیص چهره در فضاهای عمومی، تحت عنوان مقابله با تروریسم یا حفظ نظم، به تدریج به رویهای دائمی برای مهار فعالیتهای اجتماعی بدل شده است. حتی در کشورهای اسکاندیناوی که به دموکراسی پایدار شهرهاند، روند خزندهی گسترش نظارت دیجیتال، بهویژه پس از بحران کرونا، قابل مشاهده است.
جمهوری اسلامیهم از قافله عقب نمانده و با تکیه بر همکاریهای فناورانه با شرکتهای چند ملیتی شرق و غرب سامانههای نظارتی پیشرفتهای را برای کنترل مخالفان راهاندازی کرده است. پس از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، گسترش زیرساختهای شنود، ردیابی و تحلیل کلانداده به اولویت دستگاههای امنیتی بدل شد. وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و پلیس فتا اکنون با بهرهگیری از هوش مصنوعی و تحلیل شبکههای اجتماعی، کاربران را طبقهبندی کرده و شبکههای ارتباطی میان کنشگران را بازسازی میکنند. استفاده از دوربینهای هوشمند شهری و پایش دائمی فضای مجازی، شهروندان را در وضعیت نظارت دائمی قرار داده است.
در اسرائیل نیز، استفاده از فناوری برای قتلعام و سرکوب فلسطینیان، سابقهای طولانی و ساختاریافته دارد. از دهه ۱۹۹۰، انفجار پیجرهای فلسطینی با ارسال امواج از راه دور، و نمونه تکامل یافتهتر آن در لبنان، به یکی از ابزارهای مخوف ارتش اسرائیل بدل شده بود. امروز، رژیم اسرائیل با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته نظارت، غزه و کرانه باختری را به آزمایشگاهی واقعی برای تکنولوژی سرکوب بدل کرده است. پهپادهای دائمی، دوربینهای تشخیص چهره، سامانههای تحلیل صوتی و تصویری و الگوریتمهایی که «رفتار مشکوک» را در میان کودکان و نوجوانان شناسایی میکنند، بخشی از زیرساختی است که نهتنها برای مهار مقاومت و سرکوب فلسطینیها بلکه برای صدور این تکنولوژی به دیگر کشورها نیز طراحی شده است.
شرکتهایی مانند NSO Group، که نرمافزار جاسوسی Pegasus را ساختهاند، در این میان نقش کلیدی ایفا کرده و فناوری خود را به دولتهای ارتجاعی و سرکوبگر در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین فروختهاند.
وجه اشتراک این کشورها، صرفنظر از تفاوتهای سیاسی یا سطح توسعهی اقتصادیشان، یک نکته است: مازاد سرمایه و نیاز به کنترل اجتماعی. شرکتهای بزرگ فناوری در جهان امروز با انباشت سرمایهای روبهرو هستند که دیگر بازار مصرف داخلی برای جذب آن کافی نیست. از همینرو، بازار امنیت و نظارت به عنوان حوزهای دائمی و روبهرشد، جایگزین سرمایهگذاریهای مصرفمحور پیشین شده است. امارات متحده عربی، عربستان سعودی، هند، برزیل و کشورهای اروپای، اکنون به مشتریان اصلی این «سرمایهی سرکوب» بدل شدهاند.
آنچه ما با آن روبهرو هستیم، جهانی شدن ابزارهای سرکوب است: جهانی که در آن، تکنولوژی به جای شکستن مرزهای نابرابری، به تقویت سازوکارهای سرکوب طبقاتی، نژادی و سیاسی یاری میرساند.
جهانیشدن تکنولوژی سرکوب، نه صرفاً پدیدهای فناورانه، بلکه ساختاری عمیقاً سیاسی و اقتصادی است. در جهانی که تضاد طبقاتی، تبعیض نژادی و جنبشهای اعتراضی رو به افزایشاند، نخبگان حاکم، بهجای پاسخ به مطالبات اجتماعی، مسیر تقویت ابزارهای مهار و کنترل را در پیش گرفتهاند.
صدای فدائی