سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
آیا تاریخ چیزی جز تاریخِ مبارزهی طبقاتی است؟
اگر بخواهیم حقیقت تاریخ را در یک جمله که همچون آینهای، تصویر تحولات جوامع بشری را در آن ببینیم، خلاصه کنیم، شاید هیچ عبارتی بهاندازه این جمله مانیفست حزب کمونیست گویا نباشد:
«تاریخ جوامع تا کنونی، تاریخ مبارزه طبقاتی است.»
این جمله نهتنها کلید فهم گذشته است، بلکه دروازهای به سوی درک جهان امروز و آینده نیز میگشاید. از دل تاریخ تا زندگی روزمره، روابط میان انسانها همواره با کشاکش نیروهای اجتماعی و طبقاتی شکل گرفته است؛ از بردگان در برابر اربابان تا دهقانان در برابر فئودالها، و امروز کارگران در برابر سرمایهداران.
این جمله ساده، به زیبایی پیچیدگی تاریخ را برای ما آشکار میکند. تاریخ جوامع بشری صرفاً داستان پادشاهان و جنگها و کشورگشائیها نبوده است، بلکه میدان نبردی است میان کسانی که تولید میکنند و کسانی که حاصل تولید را تصاحب میکنند. این مبارزه، موتور محرکه هر تغییر اجتماعی بوده و نیرویی است که انقلابها و تحولات بنیادین را به جلو رانده است.
اما آیا این جمله تنها به گذشته اشاره دارد؟ خیر! امروز هم که در جهانی مملو از نابرابری، استثمار، و شکافهای طبقاتی زندگی میکنیم، این حقیقت همچنان زنده و حاضر است. در عصر سرمایهداری جهانی، مبارزه طبقاتی شکلی نوین به خود گرفته است: اعتراضات کارگران، اعتصابات، مقاومت علیه استثمار، و مبارزه برای عدالت اجتماعی. اینها همگی ادامه همان خط سیر تاریخی هستند که در مانیفست بهروشنی ترسیم شده است.
برای درک این جمله، بیایید اول ببینیم منظور از طبقات چیست.
طبقات چیستند و چرا به وجود آمدند؟
طبقات اجتماعی، گروههایی از انسانها هستند که نقشهای متفاوتی در تولید ثروت ایفا میکنند. این نقشها معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند:
- کسانی که تولید میکنند: مانند کشاورزان، کارگران، و پیشهوران.
- کسانی که از حاصل کار دیگران بهرهمند میشوند: مانند اربابان، فئودالها، و سرمایهداران.
طبقات زمانی به وجود آمدند که انسانها توانستند بیش از نیاز خود تولید کنند. در گذشتههای بسیار دور، همه چیز به صورت اشتراکی استفاده میشد و هیچکس مالک زمین یا ابزار تولید نبود. اما وقتی تولید مازاد (بیش از نیاز) شکل گرفت، عدهای از این مازاد بهرهبرداری کردند و به جای تولید، مالک زمین، ابزار یا سرمایه شدند. اینجا بود که طبقات اجتماعی ایجاد شدند:
- بردهداران و بردگان
- فئودالها و دهقانان
- سرمایهداران و کارگران
مبارزه طبقاتی چیست؟
مبارزه طبقاتی، کشمکش دائمی بین این گروهها است. طبقهای که تولید میکند، همیشه به دنبال بهبود زندگی خود است، در حالی که طبقهای که ثروت را تصاحب میکند، میخواهد قدرت و ثروتش را حفظ کند. این کشمکش در طول تاریخ به شکلهای مختلف بروز کرده است.
مثالهایی از مبارزه طبقاتی:
- بردگان در برابر اربابان: در دنیای باستان، بردگان که مجبور به کار برای اربابان بودند، علیه شرایط سخت شورش میکردند. مثلاً شورش معروف اسپارتاکوس در روم باستان یکی از بزرگترین نمونههای مبارزه طبقاتی در آن دوران است.
- دهقانان در برابر فئودالها: در قرون وسطی، دهقانانی که مجبور بودند بخش بزرگی از محصولاتشان را به اربابان فئودال بدهند، بارها علیه این نظام ناعادلانه قیام کردند. انقلابهای کشاورزی در اروپا، نمونههایی از این مبارزهاند.
- کارگران در برابر سرمایهداران: با آغاز انقلاب صنعتی، کارخانهها و صنایع بزرگ شکل گرفتند. کارگران که با دستمزدهای پایین و شرایط سخت کار میکردند، به اعتراض و اعتصاب روی آوردند. جنبشهای کارگری در قرن نوزدهم و بیستم، از نتایج این مبارزهاند.
امروز این مبارزه چگونه ادامه دارد؟
در جهان امروز، مبارزه طبقاتی همچنان ادامه دارد.
- وقتی کارگران در کارخانهها اعتصاب میکنند تا حقوق بیشتری بگیرند، در واقع علیه سرمایهداران مبارزه میکنند.
- وقتی مردم علیه نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی اعتراض میکنند، این مبارزه طبقاتی است.
- وقتی جنبشهایی مانند جنبشهای ضدریاضتی یا اعتراضات علیه استثمار زنان و کارگران شکل میگیرد، ما شاهد ادامه همین کشمکش تاریخی هستیم.
چرا این جمله اهمیت دارد؟
این جمله از مانیفست حزب کمونیست، نشان میدهد که تمام تحولات بزرگ تاریخ، از همین مبارزه طبقاتی ناشی شده است. انقلابها، جنبشها، و حتی تغییر نظامهای اجتماعی، همگی نتیجه تلاش طبقات فرودست برای رهایی از ظلم و استثمار بودهاند.
آیا میتوان مبارزه طبقاتی را پایان داد؟
پایان مبارزه طبقاتی تنها زمانی ممکن است که جامعهای بدون طبقه ایجاد شود؛ جامعهای که در آن هیچکس ابزار تولید و ثروت را در انحصار خود نداشته باشد و همه بتوانند به صورت برابر از تولیدات بهرهمند شوند.
این جمله نهفقط یک تحلیل تاریخی، بلکه دعوتی است به بازاندیشی در نظم امروز جهان و تلاش برای ساختن آیندهای که در آن، انسانها از زنجیرهای نابرابری و استثمار آزاد باشند.
تاریخ، درسهایش را به ما میآموزد؛ اما این ما هستیم که باید آینده را رقم بزنیم.