سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
بار دیگر اقدامی ضد مردمی توسط رژیم منجر به اعتراض توده های مردم در کشور شد. ولی اینبار دولت بر خلاف دولت قبل، پیش از اقدام به گرانی مبالغی ناچیز میان مردم توزیع کرد تا مثلا از قیام آنها جلوگیری کند. اما افزایش نجومی و سرسام آورِ قیمتها که تنها کمتر از 48 ساعت پس از این تصمیم اعمال شد، همانطور که پیش بینی میشد صدای اعتراض توده ها را برانگیخت. باید گفت اساس توزیع یارانه ها به این شکل سراپا اشکال است و قطعا باید دهک بندی جامعه بسیار دقیقتر انجام شود تا طبقات زیرین جامعه به مراتب از سوبسید و حمایتهای بیشتری برخوردار شوند، در این روش احمقانه دولت به سه دهک پایین، هر نفر چهارصد هزار تومان و به شش دهک بعدی هر نفر سیصد هزار تومان یارانه پرداخت کرده و مبلغی به دهک آخر که مرفه ترین قشر کشور است داده نشده، یعنی تفاوت پرداخت یارانه به پایین ترین و محرومترین طبقه ی کشور تا دهک دوم که از مرفه ترین اقشار جامعه است تنها صد هزار تومان است!
اما از فرمول غلط دولت برای پرداخت یارانه ها که بگذریم به مشکل اساسی تری میرسیم و آن اینکه این مبالغ در مقابل افزایش هنگفت بهای کالاهای فوق اساسی نه تنها کم بلکه بسیار ناچیز و فرومایه است. افزایش چندین برابری بهای روغن، شیر، مرغ، تخم مرغ و به تبع آنها بسیاری دیگر از اقلام خوراکی(اگر نگوییم همه) از جمله هرآنچه که با روغن طبخ میشود نظیر غذاهای فست فودی و ساندویچی ها تهیه غذاها و رستورانها، تمام شیرینی جات، تمام فرآورده های لبنی همچون: ماست، پنیر و دوغ و بسیاری دیگر از کالاها خواهد شد. همین موضوع سبب شد در نخستین ساعات اعلام خبر گرانی اجناس اعلام شده شاهد هجوم بی امان مردم به فروشگاه ها برای خرید کالا باشیم تا بار دیگر صحنه هایی از قحطی بزرگ در جنگ جهانی برایمان تداعی شود. ساعات بعدی نیز با صف آرایی مردم در مقابل مرغ فروشی ها و فروشگاه های زنجیره ای گذشت تا شاید بتوانند چند قلم از این کالاها را به همان قیمت سابقش تهیه کنند! اما خیزش شبانه ی چند شهر کشور مهمترین و ترسناک ترین خبر برای رژیم بود و سبب شد بار دیگر شاهد جو شدید امنیتی-پلیسی باشیم و باز هم با قطعی، کندی شدید و اختلال در اینترنت و آنتن دهی مواجه شویم. صدا و سیما هم کما فی السابق با سانسوری گسترده همه چیز را عادی و کشور را گل و بلبل نشان داد.
اما با این همه تقریبا همه ی مردم میدانند وضعیت کشور اصلا خوب نیست، زندانی کردن معلمان و فرهنگیان، سانسور شدید مطبوعات و رسانه ها، زن
ستیزی، برخورد شدید و کشتار زحمتکشان از جمله کولبران و سوخت بران، جو امنیتی در دانشگاه ها و برخورد شدید و حبس طولانی برای دانشجویان، گرانی های افسار گسیخته، تورم شدید، بیکاری گسترده، هزینه های سرسام آور درمان، افزایش بی سابقه ی فاصله ی طبقاتی، آمار بالای فساد و فحشا، رشوه خواری مسئولان و بسیاری معضلات دیگر همه و همه باعث چیزی میشود که لنین و بعدها رفیق بیژن جزنی از آن به عنوان شرایط انقلابی یاد کردند. شرایط انقلابی همان چیزی است که منجر به تغییر اساسی، سرنگونی یا همان انقلاب میشود، زمان دقیقش را نمیتوان مشخص کرد اما اگر جامعه را به انبار باروتی تشبیه کنیم که با هریک از معضلات اتفاق افتاده هربار پر تر میشود در نهایت به جایی خواهد رسید که دیگر جایی نخواهد داشت و در نهایت با جرقه ای منجر به انفجاری بزرگ خواهد شد.نکته ی اساسی و فوق العاده مهمی که نباید فراموش کنیم این است که از همین حالا باید به فکر باشیم تا بار دیگر همچون انقلاب 57 ، مسیر انقلاب به کژراهه نرود و به اصطلاح نگذاریم. عده ای خاص انقلاب را مال خود کرده و بدزدند! هرچند در بسیاری از موارد، فیلمهای پخش شده از اعتراضات و قیام مردم در رسانه های به اصطلاح اپوزیسیون صداگذاری شده یا گزینشی اند ، اما باید پذیرفت هنوز بسیاری از مردم به سبب تبلیغات 24 ساعته ی شبکه های ماهواره ای سلطنت طلب، تریبون جدی نداشتن چپ و نیز مشکلات بسیاری که در رژیم آخوندی موجود تجربه کرده اند فکر میکنند تنها راه رهایی بازگشت پهلوی هاست و با آمدن فرزند شاهنشاه، بهشت موعود را روی زمین را تجربه خواهند کرد! شعارهای رضا شاه روحت شاد این جریان ارتجاعی را به خوبی نشان میدهد. اما وظیفه ی مبرم و از هر چیز اساسی تر ما و تمام نیروهای چپ مترقی آن است در این شرایط با آگاه سازی توده ها، روشن کردن حقایق تاریخی و نیز تشکیل صفوف گسترده ی انقلابی پیشتازان این جنبش مردمی و هر جنبش، اعتراض و اعتصابی برای رهایی از دیکتاتوری موجود باشیم.
اما این مهم به دلیل پراکنده بودن احزاب و سازمانهای چپ ایران به تنهایی و به سادگی ممکن نیست و به نظر ائتلاف، همکاری و نزدیک شدن هر چه بیشتر جنبشهای چپ تنها راهیست که میتواند منجر به مقابله با خرده بورژوازی به اصطلاح برانداز و نیز آگاه سازی توده های زحمتکش اما گمراه جامعه شود. وقت آن است بار دیگر فعالیتهای انقلابی را افزایش دهیم و جامعه را در فضای انقلابی نگه داریم، وقت آن است از حداکثر امکانات بهره ببریم، از شب نامه و شعار نویسی مشخص و هدف دار تا فعالیت مجازی حداکثری برای مقابله با دیکتاتورهای سابق و کنونی! حالا زمانش رسیده در عمل نشان دهیم آنچه اهمیت دارد سوسیالیسم و جامعه ای عدالت محور است نه اشخاص و گروه ها. اختلافات جزئی و اندک تفاوتهای ایدئولوژی را برای آینده ای دیگر بگذاریم و نگذاریم توده های زحمتکش و فرودست جامعه فرصت طلایی رهایی از چنگ دیکتاتوری ظلم و زور را به خاطر غرور ما از دست بدهد. فعالیتهای شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست را افزایش بدهیم و نیز احزاب و افراد جدید را پذیرا باشیم و در کف جامعه، دانشگاه، کارخانه ها و هر مکانی افراد جدید را به آرمانمان و راهمان آگاه و دعوت کنیم. از اعتراضات و اعتصابات حمایت کنیم و در هر دو جبهه ی تئوریک و پراتیک به مبارزه با دیکتاتوری بورژوازی از هرنوع و شکلش بپردازیم…
زنده باد ائتلاف نیروهای مترقی چپ
زنده باد اعتصاب کارگران و زحمتکشان
زنده باد انقلاب گرسنگان