سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
اخراج کارگران آیتیامسی: پیامدهای خصوصیسازی و ضرورت مبارزه برای تأمین اجتماعی همگانی
خبر کوتاه اما دردناک است: نزدیک به ۴۰ کارگر کارخانجات مخابراتی ایران (آیتیامسی) که از ابتدای سال جاری با پایان قراردادهای کاریشان اخراج شدهاند، همچنان در بلاتکلیفی کامل بهسر میبرند و خواستار بازگشت به کار هستند. این اخراجها نه اولیناند و نه آخرین، بلکه تنها یکی از هزاران نمونهی قربانیشدن کارگران در پی سیاستهای گستردهی خصوصیسازی، تعدیل ساختاری و فقدان حمایتهای اجتماعی مؤثر از سوی دولت است.
در دهههای گذشته، واگذاری صنایع به بخش خصوصی به یکی از اصلیترین سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی بدل شده است. این سیاست، که در ظاهر با هدف «افزایش بهرهوری»، و «توانمندسازی بخش خصوصی» معرفی میشد، در عمل به معنای رهاسازی نیروی کار در دل بازاری بیثبات و سرمایهدار هار، حذف تدریجی قراردادهای رسمی، کاهش امنیت شغلی، و فروپاشی شبکههای حمایتی کارگران بوده است.
کارخانجات مخابراتی ایران، بهعنوان یکی از صنایع کلیدی در حوزهی زیرساختهای ارتباطی، نیز از این روند مستثنی نبوده است. بر اساس گزارشهای منتشرشده، از زمان واگذاری این مجموعه به بخش خصوصی، قراردادهای موقت، تأخیر در پرداخت دستمزدها، نبود امنیت شغلی، و حالا نیز اخراج دستهجمعی کارگران، به امری رایج بدل شده است.
اما آنچه شرایط را بحرانیتر میکند، نه فقط اخراج این کارگران، بلکه نبود حداقل حمایتهای اجتماعی برای زندگی پس از اخراج است. بیمههای بیکاری که باید همچون سپری در برابر بحرانهای معیشتی عمل کنند، نهتنها ناکارآمد، بلکه اساساً پوششدهندهی درصد بسیار کوچکی از کارگراناند. بسیاری از کارگران قراردادی یا شاغل در کارگاههای کوچک و غیررسمی، هیچگاه به دایرهی شمول این بیمهها راه نمییابند. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، بیمه بیکاری، تأمین اجتماعی و حقوق پایهی زندگی در نتیجه مبارزات مداوم طبقه کارگر به طبقه حاکم تحمیل شده و بخش جداییناپذیری از حقوق شهروندی است.
واقعیت آن است که بدون سازمانیابی طبقاتی و مبارزهی متحد کارگران، نمیتوان در برابر این موج اخراجها و بیثباتیهای اقتصادی ایستاد. مبارزه برای بازگشت به کار این ۴۰ کارگر و سایر کارگران که در وضعیت مشابه هستند، تنها وقتی به نتیجه خواهد رسید که در پیوند با جنبشی بزرگتر برای دستیابی به نظامی همگانی و فراگیر از بیمههای بیکاری، درمان رایگان، و امنیت شغلی قرار گیرد.
کارگران، تشکلهای مستقل و نهادهای همبستگی مردمی باید خواستهایی چون: تأمین بیمهی بیکاری فراگیر را برای همهی کارگران صرفنظر از نوع قرارداد یا محل اشتغال و و تامین اجتماعی همه شمول به یکی از مطالبات محوری خود بدل کنند.
سرنوشت این ۴۰ کارگر، سرنوشت ماست. این اخراجها را نباید فقط بهمثابه تصمیم یک کارفرمای خصوصی دید، بلکه بخشی از سیاستهای ضدکارگری کلان هستند که زندگی میلیونها نفر را به ورطهی فقر و ناامیدی کشاندهاند. تنها راه مقابله با این وضعیت، شکلدادن به جبههای متحد و سراسری از کارگران، معلمان، پرستاران، بیکاران و بازنشستگان است که بتواند بر سر حداقلهای انسانی برای زیستن مبارزه کند.
صدای فدائی