سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
سرود آفتابکاران و حماسه سیاهکل: صدای جانبخش یک انقلاب
سرود «آفتابکاران جنگل»، یا «سر اومد زمستون» با محتوای عمیق و گیرای خود، بهخوبی با مرحلهای خاص از جنبش انقلابی ایران برای آزادی و سوسیالیسم و مطالبات عمیقاً دموکراتیک جامعه انطباق دارد. «آفتابکاران جنگل»، یکی از برجستهترین سرودهای انقلابی ایران است که در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران منتشر شد. این سرود با شعری از سعید سلطانپور و با الهام از ترانه فولکلور ارمنی «ساری سیرون یار» (یار زیبای کوهستان) ساخته شده است. سرود، با استفاده از نمادهایی چون پایان زمستان و شکفتن بهار، بهطور استعاری به پایان سرکوب و آغاز دورهای نوین از آزادی و عدالت اشاره میکند. همچنین، با بهکارگیری تصاویری از کوهستان و لالهها، به مقاومت و پایداری مبارزان در برابر استبداد پرداخته و نقش آنها را در پیشبرد اهداف انقلابی برجسته میسازد. این سرود، با تلفیق عناصر موسیقایی و شعری، توانسته است تأثیری عمیق بر مخاطبان خود بگذارد و بهعنوان یکی از نمادهای فرهنگی و هنری جنبش انقلابی ایران شناخته شود.
زمستانی که سر آمد
با نخستین واژههای این سرود، “سر اومد زمستون، شکفته بهارون”، شاعر نوید بهاری را میدهد که از دل سیاهی زمستان سر بر میآورد. این تصویر شاعرانه، استعارهای از پایان سرکوب و خیزش آزادی است. زمستان، نماد شبهای یخزدهای است که خون آزادیخواهان در آن جاری شده، اما بهار، وعده زایش دوبارهی امید و شکفتن گل سرخ خورشید است؛ خورشیدی که با تابش خود، شب را میراند و چهرهی حقیقت را عیان میسازد.
دلهای بیدار در کوهها
“تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو میکارن”؛ این تصویر درخشان، یادآور حماسه سیاهکل و مبارزانی است که در دل جنگلهای شمال، آتش قیام را شعلهور ساختند. این کوهها و جنگلها، نه فقط پناهگاه، بلکه صحنهی نبردی شدند که در آن گلهای آزادی کاشته شد. گلهایی که هرچند خونآلود، بوی زندگی و امید داشتند. در این سرود، جنگل و کوهستان، نماد پایداری و مقاومت است؛ جایی که تفنگ، گل و گندم، سهگانهای از نبرد، زندگی و عدالت را معنا میبخشد.
تلاقی شعر و سیاست
“تفنگ و گل و گندم”، این سهگانه، عمیقترین لایههای سیاسی و اجتماعی این سرود را بازگو میکند. تفنگ، نماد مبارزه است؛ گل، نمایندهی عشق و زیبایی؛ و گندم، یادآور عدالت، کار و نان. این ترکیب، آرمان مبارزانی را نشان میدهد که برای زیبایی و عدالت، اسلحه به دست گرفتند و حاضر شدند جان خود را در این راه نثار کنند. این سرود، پژواکی از نبرد طبقاتی و خواست عدالتطلبانهای است که در دل جامعهی نابرابر ایران آن زمان جاری بود و همچنان توسط فرزند خلف رژیم سابق ادامه دارد.
جنگل ستاره دارد
تصویر “جنگل ستاره دارد”، اوج خیالپردازی شاعرانهی سلطانپور است که واقعیت تلخ مبارزه را با رویایی زیبا میآمیزد. ستارهها در اینجا نماد امید و راهنماییاند؛ نشانهای که حتی در تاریکترین شبها، مسیر آزادی را روشن میکنند. این تصویر، نشان از ایمان عمیق مبارزان به آیندهای روشن دارد، حتی اگر این ایمان از میان سختترین لحظات برخیزد،
امروز که هنوز در بسیاری از نقاط جهان، به مانند ایران جمهوری اسلامیزده، زمستان استبداد سایه افکنده و مردم برای عدالت و آزادی میجنگند، آفتابکاران، همچنان پیامآور است. این سرود، یادآور ضرورت امید، مقاومت، و ایستادگی است.
سرود آفتابکاران، فراتر از یک اثر هنری، سندی است تاریخی از تلاش انسانها برای رهایی. صدای آن، همچون طنین قدمهای مبارزان سیاهکل، در دل تاریخ میماند و زمزمهای خواهد بود برای هر نسلی که به دنبال روشنایی است.