اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

چرا سوسیالیسم در خلأ ساخته نمی‌شود؟

لنین در سخنرانی تاریخی که در جریان گزارش به دومین کنگره اتحادیه‌های کارگری سراسری روسیه در ژانویه 1919 ایراد شد، به یکی از مهم‌ترین مسائل پیش روی انقلاب و ساختن جامعه سوسیالیستی می‌پردازد: چگونگی عبور از جامعه سرمایه‌داری و ساختن جامعه‌ای نوین در حالی که انسان‌ها و به‌ویژه طبقه کارگر هنوز در بستر و فرهنگ جامعه کهنه زندگی می‌کنند. او با دیدی ماتریالیستی و واقع‌گرایانه، به پیچیدگی‌ها و تناقضات این فرآیند اشاره می‌کند و خوش‌بینی سطحی یا ایده‌آلیسم در مورد تغییرات اجتماعی را به نقد می‌کشد.

«میان کارگر و جامعه کهنه هیچگاه دیوار چین فاصله نبود. بسیاری از روحیات سنتی جامعه سرمایه‌داری در کارگر باقی مانده است. کارگران جامعه نوینی می‌سازند بدون آنکه خود به انسان‌های نوین منزه از آلودگی‌های دنیای کهنه تبدیل شده باشند، برعکس هنوز تا زانو در این لجنزار فرو رفته‌اند. پاک شدن از این آلودگی‌ها فعلاً فقط در عالم اندیشه میسر است. پنداری عمیقاً واهی است اگر فکر کنیم که این کار را می‌توان فوراً عملی ساخت. این پندار واهی در عمل استقرار سوسیالیسم را فقط به دنیای سماوی موکول خواهد کرد.

نه، ما این طور به ساختمان سوسیالیسم نمی‌پردازیم. ما سوسیالیسم را بنا می‌کنیم درحالی که بر زمینه جامعه سرمایه‌داری ایستاده‌ایم، درحالی که علیه همه آن ضعف‌ها و معایبی مبارزه می‌کنیم که دامن زحمتکشان را نیز گرفته است و پرولتاریا را به سقوط می‌دهد.»

  « گزارش به دومین کنگره اتحادیه‌های کارگری سراسری روسیه » لنین
(20 ژانویه 1919)

این سخنان در زمانی بیان شد که انقلاب اکتبر تازه پیروز شده بود و دولت شوروی در شرایط بسیار دشوار داخلی و بین‌المللی تلاش می‌کرد مبانی یک جامعه سوسیالیستی را بنیان بگذارد. از این رو، لنین با تأکید بر واقعیات اجتماعی و روانی جامعه روسیه، به ضرورت مبارزه هم‌زمان با بقایای فرهنگ و عادات سرمایه‌داری در درون طبقه کارگر و جامعه نوین اشاره می‌کند. این نگاه، نه تنها به‌عنوان یک هشدار برای پرهیز از ساده‌انگاری، بلکه به‌عنوان راهبردی برای ساختن جامعه‌ای پایدار و واقع‌گرا در مسیر سوسیالیسم مطرح می‌شود.
او معتقد است که میان کارگران و میراث جامعه سرمایه‌داری یک دیوار غیرقابل نفوذ وجود ندارد. در واقع، بسیاری از کارگران، هرچند به‌عنوان نیروی پیشرو در مبارزه برای سوسیالیسم نقش دارند، اما همچنان از روحیات و ارزش‌های جامعه کهنه متأثر هستند. این تأثیر، که لنین از آن به‌عنوان «لجنزار» جامعه کهنه یاد می‌کند، تنها در سطح ذهن و اندیشه قابل شست‌وشو است و نمی‌توان انتظار داشت که این تغییرات به‌صورت فوری و کامل در رفتار و ساختارهای اجتماعی تحقق یابد.
نکته کلیدی دیگر در این متن، نقد لنین به نگرشی است که استقرار سوسیالیسم را به دنیایی آرمانی و خارج از زمان و مکان مادی موکول می‌کند. او این دیدگاه را «پنداری عمیقاً واهی» می‌داند و تأکید می‌کند که مبارزه برای سوسیالیسم نه در یک وضعیت خالص و ایده‌آل، بلکه در بستر واقعی جامعه سرمایه‌داری انجام می‌شود. به همین دلیل، این مبارزه باید هم‌زمان با ایجاد تغییرات ساختاری، علیه ضعف‌ها و کاستی‌هایی که طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان را تهدید می‌کند نیز پیش برود.
لنین در اینجا به نوعی «ماتریالیسم تاریخی» در عمل اشاره می‌کند: ساختمان سوسیالیسم از دل تناقضات و معایب جامعه سرمایه‌داری و از طریق مبارزه مداوم با این تناقضات شکل می‌گیرد. او بر ضرورت خودآگاهی کارگران و سازمان‌یابی آن‌ها در مواجهه با این موانع تأکید دارد، چرا که تحقق سوسیالیسم یک فرآیند تدریجی و مبارزه‌ای پیوسته است، نه جهشی آنی یا تغییری معجزه‌آسا.
این دیدگاه لنین، امروز نیز برای هر جنبش انقلابی اهمیت دارد، چرا که بر واقع‌بینی، پرهیز از آرمان‌گرایی صرف، و تمرکز بر فرآیندهای تاریخی و اجتماعی در مبارزه برای تحول تأکید می‌کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.