اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

رهایی زن از منظر کمونیستی و وظایف ما

هیوا کلهر / مسعود موسوی – منتشر شده در نشریه راه سرخ شماره 13

 پرداختن به مسئله زنان و حقوقشان به عنوان نیمی از جامعه انسانی از مبرمترین و کلیدی ترین مباحثی است که همواره در سطح جهان مطرح بوده و همواره  پاسخ درستی به آن داده نشده . در این مقوله هر کس از ظن خود شد یار و هرنیرو و جریانی برحسب ماهیت طبقاتی و باورمندی های خود به آن پرداخت . از نگاه ما کمونیستها که براین باوریم به تمامی مقولات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی میبایست دیدی طبقاتی داشت و تمامی پدیده ها را با نگاهی طبقاتی مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد طبیعتا مسئله زنان هم از این قائده مستثنی نیست . دیالکتیک به ما آموخته تمامی پدیده ها میبایست در ارتباط با هم تحلیل و تبیین گردد و بی شک پرداختن به حقوق زن به شکل انتزاعی و مجرد اساسا غیر علمی و غیر مارکسیستی است چرا که به قول انگلس ” رهایی زنان و برابری آنان با مردان منوط به تغییرات اجتماعی است ” ، چرا که وقتی بر این باوریم که تنها یا برچیدن مناسبات طبقاتی و الغای مالکیت خصوصی رهایی انسان یعنی رهایی زنان و مردان محقق خواهد شد پس الزاما میبایست نگاهی دیگر گون داشته باشیم بنا نیست که همان گفتمانی را که بورژوازی پیرامون حقوق زن به راه انداخته تکرار کنیم و عملا در دور باطل بورژوازی ساخته گرفتار شویم بلکه میبایست به کرات درک و تعریف کمونیستی از حقوق زن را توضیح و اشاعه دهیم . { قدم اساسی برانداختن مالکیت خصوصی بر زمین ، کارگاه و کارخانجات میباشد این است و تنها همین است که راه آزادی زن را باز مینماید – لنین } . وقتی بر این باوریم که با برچیدن طبقات و استقرار دیکتاتوری پرولتاریا آزادی انسان تحقق میابد ، انسان فارغ از جنسیت و در عین حال دربرگیرنده هر دو جنس انسانی ، با این پیش درآمد قطعی ، طبعا طرح این موضوع که زنان میبایست با ایجاد تشکلهای مستقل برای تحقق خواسته هایشان به مبارزه برخیزند به غایت غیر انقلابی یا بهتر بگوییم ضد انقلابی است چرا که { سازمانهای زنان بورژوایی کوشش میکنند زن از مبارزه طبقاتی دور بماند و او رابه راه نادرست مبارزه میان دو جنس میرانند – لنین  } . توصیه به ایجاد تشکلهای مستقل زنان عملا صف انقلاب و طبقه کارگر بخشی از نیروی بالقوه و بالفعل خود را از دست میدهد و این خواست قلبی بورژوازی است آنهم در شرایطی که به قول لنین ” انقلاب سوسیالیستی بدون حضور زنان نمیتواند وجود داشته باشد ” ، بالطبع گفتمانی موسوم به فمنیسم و ایضا فمنیسم مارکسیستی ( که رویکردی انحرافی بوده و اگر چه مبارزات طبقاتی و انقلاب کمونیستی را اولویت میداند اما نقطه آغاز ستم به زنان را به کمونهای اولیه و حتی پیش از وجود اولین سیستم اقتصادی مبتنی بر مالکیت خصوصی دانسته و به طرق مختلف سعی در تخطئه آرای انگلس دارند و از این منظر به طور ضمنی با ایجاد تخاصم جنسیتی در صفوف مبارزات پرولتری به بقای زنان به نحو مستقل حتی پسا انقلاب نیز قائل هستند ) به شدت غیر کمونیستی و غیر انقلابی است . به فهم ما کار ما دگرگونی و برچیدن مناسبات طبقاتی ارتجاعی موجود است نه تعدیل و ترمیم شرایط موجود ، امری که فمنیسم پیگیر آن است . فمنیسم به عنوان یک گرایش عملا بورژوایی در دوره های مختلف ظهور خود ، آنجا که به عنوان فرهنگ طبقه بورژوا معیارهای اخلاقی به غایت ارتجاعی فئودالیسم را به چالش کشید و به دنبال دست یابی یه حق رای و برابری اجتماعی و قانونی و انواع رفرم رادیکال بود ، قابل دفاع و همراهی بود ولیکن اکنون به عنوان گرایشی برای بزک کردن و تلطیف چهره دریده و افسار گسیخته مناسبات نهلیستی و نئولیبرالیستی بورژوایی که چندین دهه است ترویج آن را در دستور قرار داده ، وارد عمل شده ، فعالیت فمنیستها این واقعیت را که مناسبات سرمایه داری بزرگترین عامل به بندگی و بردگی کشاندن  زنان و به کالا تبدیل کردن آنهاست ، تخطئه میکند . ” می تو ” آخرین تاکتیک پیشبرد این سیاست است ، می تو اقدامی در راستای احقاق حق زنان نیست بلکه حرکتی با داعیه اخقاق حقوق زن از طریق طرح دعوی در دادگاههای نمایشی رسانه های جمعی بورژوایی با پذیرش تمام و کمال ضعف جنسیتی زنان و حقارت جنسی، برای تخریب و مبارزه جنسیتی علیه کلیت جنس مرد است که همانطور که شاهدیم می تو اساسا مسائله ستم مضاعف بر زنان فرودست را (که زنان کارگر، یکبار توسط کارفرمایان بورژوای زن و مرد استثمار میشوند و یکبار هم از طریق مردان خانواده خود و جامعه به سبب زن بودن و نگاه مالکیتی بر زن)، حذف نموده و حتی گوشه ای از ستم دهشتناکی را که به زنان طبقه کارگر و زحمتکش و دختران کودک کار یا زنانی که از طرف بورژواها و کارفرمایان در محلات کار به مثابه

کالا قلمداد شده و بدین واسطه یا به بردگی جنسی کشیده میشوند و یا از محیط های کار ترد میشوند و هزاران نمونه این چنینی طبقاتی….را مورد اشاره گذرا هم قرار نمیدهند

نمونه دیگر از دلایل  انحرافی بودن فمنیسم بورژوایی، تاکتیک دیگر بسیاری فمنیستهای فعلی در شکستن هنجارها و نورمهای اخلاقی ، ترویج گفتمان هرزه نگاری و هرزه نمایی و در امتداد ابقای اخلاقیات بورژوایی یعنی بی بند و باری و لاقیدی جنسی ، برای مثلا مبارزه با کلیشه های جنسیتی موجود بوده که تمامی رسانه های مجازی و غیر مجازی بورژوایی به جد پیگیر آن هستند . اخیرا bbc  فارسی حتی اقدام به معرفی سایت ماهیتا پورن ” بامبل ” به عنوان سایت دوست یابی مورد استقبال زنان ایرانی کرده است . به قول لنین بزرگ ”  { زن } قربانی نگون بخت جامعه بورژوایی ، اول قربانی سیستم نفرین شده مالکیت خصوصی و دوم قربانی اخلاقیات ریاکارانه آن { است } ” .

وظیفه ماست با برخورد سریع و صریح با پدیده ها و رخدادهای اجتماعی و فرهنگی به خصوص مسائل مربوط به زنان مانند جریان می تو ، چهارشنبه های سفید ، دختران خیابان انقلاب ، ….. فضای لازم برای جولان جریانات فرصت طلب بورژوایی و خرده بورژوایی که میکوشند یا هیاهو برای خود وجهه ای بتراشند ، را بگیریم .

هیوا کلهر / مسعود موسوی

 

 

 

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »