اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

آزادی سروده هایی از محسن رجب زاده

آزادی

بر فراز کوهساران صخره ها یک شاه باز

بهر روزی کرده بودش پرواز

درمیان اوج پرواز خویش

تکه رانی بر درخت اویخته دید

شیرجه زد اوسوی طعمه رو نمود

با عملکردش به سرعت نیز فزود

تا که بر ران امدش ناگه فرود

یک رسن افتاد رسن هایی فزود

در میان تور خود را بدید

این مصیبت بهر روزیش امد پدید

از غمش هیچ سوی طعمه نرفت

کین بلا ازبهر ان بر وی برفت

این سو ان سو درون تور پرید

در میان دست صیاد خود بدید

در میان دست صیاد خویش

این سخن گفت با غم ویک دل ریش

جان شیرین است و ان طعمه لذیذ

لیک ازادی گواراتر عزیز

لیک ازادی گواراتر عزیز

محسن رجب زاده 27/5/95

……………………………………..

گر مرد رهی چوسان چون باید رفت

عیار وار حلاج گون باید رفت

چون مزدک و یاران دلیر

از پای فتاده واژگون باید رفت

محسن رجب زاده 30/5/82

……….

یابنده گل از نیش سر خار نترسد

عاشق به عدالت از سوزش شلاق نترسد

انکس که شود پیرو پویان

از اتش تیر یا که گل دار نترسد

محسن رجب زاده سالگرد کشتار زندانیان سیاسی

25/5/95

…………

 

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »