اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

مقاومت در برابر تبعیض: گلرخ ایرایی از بند زنان زندان اوین می‌نویسد

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با انتشار نامه‌ای به‌شدت از نامه اخیر فائزه هاشمی درباره شرایط بند زنان زندان انتقاد کرده و آن را شبیه به ندامت‌نامه دانسته است. ایرایی در این نامه، که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شد، نوشته است: “ما در ندامت‌نامه کسی محکوم شدیم که از رانتی وسیع در زندان برخوردار است و در شرایطی غیرعادلانه نسبت به ما زیست می‌کند.” او با اشاره به تضادهای ایدئولوژیک و طبقاتی میان خود و هاشمی، اضافه کرد که با این وجود، در بند زنان زندان اوین همواره با او مدارا شده است.
گلرخ ایرایی شرایط سخت زندان را چنین توصیف می‌کند: «ما تنی واحدیم که همواره رنج میبرد از دردهای هم بندی مبتلا به تومور مغزی، مبتلا به ام اس، بیمارانی با ریسک بالای حمله‌ی قلبی، مبتلایان به صرع که یکیشان باردار است… .»

نامه‌ی گلرخ ایرایی از بند زنان زندان اوین در پاسخ به فائزه هاشمی رفسنجانی، سندی است گویا از مقاومت زندانیان سیاسی در مقابل فشارهای سیستماتیک و نابرابری‌های داخلی زندان، که نشان از پیچیدگی مبارزه‌ای دارد که با مقاومت و استقامت در برابر سیستم سرکوب‌گرانه حکومت ادامه دارد. این نامه، علاوه بر افشای تبعیض‌های موجود در زندان، به‌ویژه برخورداری فائزه هاشمی از رانتی خاص به عنوان یک آقا‌زاده و فرزند یک خانواده صاحب‌نفوذ، نقش مهمی در نشان‌دادن ابعاد مبارزه زندانیان سیاسی با استبداد و دیکتاتوری ایفا می‌کند.

یکی از نقاط کلیدی که ایرایی در نامه‌ی خود به آن اشاره می‌کند، تفاوت آشکار در برخورد با زندانیان سیاسی مختلف است. او به تفصیل از وضعیت دشوار و محرومیت‌هایی که بسیاری از هم‌بندیانش، از جمله بیماران و افرادی که نیاز مبرم به درمان دارند، سخن می‌گوید. در حالی که بسیاری از این افراد حتی برای یک ویزیت ساده با مشکلات عدیده‌ای روبرو هستند، فائزه هاشمی با بهره‌گیری از رانت خانوادگی، از امتیازات ویژه‌ای همچون ملاقات‌های خصوصی و مرخصی‌های مکرر برخوردار است. ایرایی با اشاره به این نابرابری‌ها می‌نویسد: «رانت یعنی هر روزی که قوطیِ قرص‌های ویتامین خالی شد، خانواده بتوانند اقلام مورد نیاز را به سرعت مهیا و در روزِ، تاکیدا روزِ مطالبه تحویل بدهند.»

گلرخ ایرایی با انتقاد شدید از فائزه هاشمی که در نامه‌اش علیه زندانیان چپ و فعالان اجتماعی در زندان است، این حرکت او را «ندامت‌نامه» خطاب می‌کند. او می‌نویسد که هاشمی، با استناد به خطرات امنیتی و ادعای تهدید به قتل توسط هم‌بندیانش، اتهاماتی جدی را علیه زندانیان سیاسی مطرح کرده و آن‌ها را «دیکتاتورهای کوچک» نامیده است. ایرایی با صراحت به دفاع از هم‌بندیانش برمی‌خیزد و تاکید می‌کند که علی‌رغم تضادهای ایدئولوژیک و طبقاتی، همگی در برابر ظلم و سرکوبی که از سوی حکومت اعمال می‌شود، متحد هستند.

بخشی از این نامه به شرح چگونگی خودمدیریتی بند زنان اوین می‌پردازد؛ روشی دموکراتیک که طی سال‌ها توسط زندانیان سیاسی شکل گرفته است. ایرایی با اشاره به جلسات دوره‌ای برای انتخاب وکیل‌بند و اعضای شورا، این شیوه را نمادی از مقاومت در برابر دیکتاتوری و کنترل‌های امنیتی زندان می‌داند. او توضیح می‌دهد که چگونه این زنان، بدون دخالت زندان‌بان، موفق به اداره بند و حتی پیگیری حقوق خود شده‌اند. او این تلاش‌ها را در مقابل سیاه‌نمایی فائزه هاشمی قرار می‌دهد و تاکید می‌کند که این خود مدیریتی نه تنها نمادی از دموکراسی است، بلکه بخش مهمی از مبارزه علیه سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی است.

ایرایی در ادامه نامه، به روشنی به اتهامات فائزه هاشمی پاسخ می‌دهد. او ادعاهای مطرح شده درباره دیکتاتوری و انحصارگرایی در بند زنان را بی‌اساس می‌داند و به نقش محوری زندانیان سیاسی در ترویج همبستگی و مبارزه علیه استبداد تاکید می‌کند. او با اشاره به تاریخچه‌ی مبارزات زندانیان سیاسی و اعتصاب‌های غذا، بیان می‌کند که آن‌ها با هر ابزاری که در اختیار دارند، از مبارزه دست نکشیده‌اند و بر اصول و باورهای خود استوار مانده‌اند: «تبعاتِ هیچ فشار و تهدیدی ما را از «باور»ی که داریم دور و جدا نخواهد کرد. چرا که ما «باور»ی داریم که شاکله و اساسِ مبارزه است و حیاتِ سیاسی‌مان را رقم می‌زند.»

یکی دیگر از نقاط برجسته این نامه، نقد شدید ایرایی از فعالیت‌های سیاسی فائزه هاشمی و کسانی است که در حالی که خود را مخالف حکومت معرفی می‌کنند، در نهایت در خدمت سیستم سرکوب‌گر قرار می‌گیرند. ایرایی به شکلی تند و صریح، می‌نویسد که فائزه هاشمی که با استفاده از رانت خانوادگی و بدون اعلام برائت از گذشته‌اش، به دنبال بازگشت به قدرت است و نامهٔ اخیر او چیزی جز تلاشی برای جلب توجه حکومت نیست.
او در بخشی دیگر از نامه‌اش به خبر اعدام‌محسن شکاری اشاره می‌کند و‌می‌نویسد:

«این گوشه‌ای از «ما» و روزمره‌گی‌هامان است.
مایی که در کنار شنیدن اخبار هولناک، تحلیل‌های هولناک‌تری را می‌شنویم.

ساعت ۹ صبحِ ۱۷ آذر ۱۴۰۱ به دار آویخته شدن محسن شکاری از شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی اعلام شد.
صدای فائزه هاشمی رفسنجانی هم‌بندی افشاگر! از یاد نمی‌رود که بعد از خبر گفت: «خب اینا که معترض نیستن. اینا خطرناکن. اگه نکشن‌شون چه‌کار کنن باهاشون…»

نامه‌ی گلرخ ایرایی در پاسخ به فائزه هاشمی، بیش از هر چیز نمادی است از مقاومت سرسختانه و ایستادگی زنان زندانی سیاسی در برابر ظلم و تبعیض. او با شجاعت تمام، پرده از تبعیض‌ها و نابرابری‌های موجود در زندان اوین برداشته و با دفاع از هم‌بندیانش، تصویر واقعی از زندگی و مبارزه در زندان‌های جمهوری اسلامی ارائه می‌دهد. ایرایی این نامه را با این جمله به پایان می‌برد که «ساده پنداشتنِ آن‌چه در حالِ وقوع است و هم‌سو با اهدافِ امنیتی، «مقاومت» و «مبارزه» را هدف قرار دادن، خیانت می‌دانیم.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »