اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

قطعنامه درباره شرایط مشخص کنونی و مبارزات طبقه کارگر، خطرات پیش روی و وظائف ما

  1. مشخصه وضعیت کنونی  تلاش  طبقه حاکم ثبات بخشیدن به نظام سیاسی در دراز مدت است . این امرمستلزم  مهار تنش های داخلی وخارجی از یکسو و حل پیچیدگی هائی است  که از تناقضات وعملکرد خود رژیم ومجموعه تضادهای جامعه حاصل میشود.
  2. درعرصه داخلی  استراتژی رژیم همواره مهار جنبش های اعتراضی بوده است که ازسال ۵۷ تاکنون برغم افت وخیزها بصورت پراکنده با مطالبات تعیین نیافته واغلب تدافعی جریان داشته است نظیرمبارزات کارگران، زنان، دانشجویان  وخلق های تحت ستم واستثمار که سال ها رژیم  درتلاش بود ازطریق سرکوب و فریب، کشتار واجازه ندادن به تشکل مستقل از یکسو و ایجاد تشکل ها ونهاد های دولتی  وشبه دولتی نظیر شوراهای اسلامی کارخانه ها  و سازماندهی مجامع  مختلف دانشجوئی، زنان، محیط زیست  وانواع نهادهای سیاسی وانجمن ها وشکل دادن به گفتمان های مختلف نظیر اصلاح طلبی، مردم سالاری و غیره این  مبارزات را با گفتمان های عاریتی زیرسیطره کنترل خود در بیاورد خطرات آنها را ازسردورکند.
  3. به موازات تشدید بحران اقتصادی وتبعات اقتصادی واجتماعی ناشی ازپیاده سازی پروژه نئولیبیرالیسم درکنار تنش خارجی وتحریم های اقتصادی امپریالیسم آمریکا بمنظورمهارتوسعه طلبی رژیم درمتطقه، ازیک طرف فشاراقتصادی به طبقه کارگر وتوده های زحمتکش مردم افزایش یافت وازطرف دیگر فساد، رانت خواری وابستگان به حاکمیت  شکافی عظیم میان کارگران و زحمتکشان وطبقه حاکم را عمیق تر و گسترده تر کرد بطوری که دیگر پروژه هائی نظیراصلاح طلبی و پوپولیسم احمدی نژادی، مردم سالاری ونظائرآنها درمیان جناح های مختلف طبقه حاکم قابلیت اقناع وبسیج را از دست دادند .
  4. روند انباشت بی رحمانه سرمایه  همراه با سرکوب ابتدائی ترین آزادیهای سیاسی، طبقه کارگرو توده های محروم هرچه بیشتری را به میدان مبارزه کشاند. به همان اندازه که معیشت مردم مورد حمله قرارگرفت وسرکوب ادامه یافت  رگه های ضد سرمایه داری دراعتراضات عمومی برعلیه دستگاه دولت و طبقه حاکم نیز افزایش یافت و خیزش های عظیم ۹۶و۹۸ وهزاران اعتصاب کارگری تبلور بارزی از تشدید تضاد بین نیروی کار و زحمت با اقلیتی ازصاحبان قدرت وثروت بود که نشان داد اکثریت جامعه گام درمسیرسرنگونی انقلابی رژیم گذاشته است.
  5. طبقه کارگر بلحاظ سطح گسترده ای ازاعتصابات واعتراضات و طرح مطالبات اقتصادی وسیاسی و پیوندیابی آن با اعتراضات دیگراقشاراجتماعی  درشرایطی بتدریج  درحال تبدیل شده به نیروی هژمون اعتراضات اجتماعی برعلیه وضعیت موجود است که هنوز فاقد تشکل حزبی وتوده ای مورد لزوم  واتحادی گسترده وسراسری برای هدایت  این مبارزات است و چپ انقلابی و کمونیست جایگاه قابل اتکاء جهت تاثیرگذاری درچالش های طبقه کارگر و دولت وسرمایه اران ندارند. اما با این وجود با توجه به بحران های متعدد اقتصادی وسیاسی که مدام درحال بازتولید است جنبش کارگری رو به گسترش واعتلاء خواهد بود.
  6. طبقه حاکم وقدرت سیاسی آن درشرایط کنونی تنها با نظامی امنیتی کردن صحنه سیاسی کشور قادر به مهاراعتصابات کارگری واعتراضات توده ای نبوده ونیست . بعد ازسرکوب های  بی رحمانه اعتراضات گسترده سراسری  96 و۹۸ و دستگیر و ضرب وستم رهبران و فعالین جنبش کارگری و سایرجنبش های اعتراضی تنها درسال گذشته ما شاهد نزدیک به دوهزار اعتصاب کارگری و هزاران مورد اعتراض توده ای بودیم همه این اعتراضات مهر و نشان آزادی خواهی و برابری طلبی وضد سرمایه داری را برپیشانی خود داشتند وهرچه مخالفت بانظام حاکم گسترده ترمیشود بناچار مضامین ضد سرمایه داری  درمطالبات وخواسته های جنبش های اجتماعی افزونترمی شود و گفتمان چپ وسوسیالیستی دربین کارگران وجوانان دانشجویان مقبولیت مییابد.
  7. درست به همین دلیل است که  همزمان با تلاش رژیم برای انسجام ساختار سیاسی  وانطباق آن باسیاست ها ومنافع طبقه حاکم ، علاوه برتیغ سرکوب شیوه  مهار نرم  همچون بال مکمل سرکوب  در دستور روز قرار گرفته است منتهای مراتب درشرایطی که گفتمان اصلاح طلبی افول یافته است این گفتمان “عدالت خواه” و شبه چپ وابسته به حاکمیت است که این بار میداندار ادغام شعارها و مطالبات چپ در درون خود شده است. ظهور ”چپ عدالت خواه محورمقاومت” با حمایت مادی ومعنوی دولت، نمونه  بارزی است که حاکمیت تلاش می کند از یکسو مبارزات توده های طبقه کارگر و زحمتکشان را با پیامدهای سیاسی منتج از تحولات اقتصادی وتبعات نئولیبیرالیسم  منحرف کند واین اعتراضات را بنام خود ثبت کند از طرف دیگر با اقدامات  عملی و نظری گسترده ای با گفتمان روبه رشد چپ و سوسیالیسم  در میان کارگران و زحمتکشان و جوانان و دانشجویان  به مقابله برخیزد و در روند این مبارزات از تلاش جنبش کارگری برای انسجام دادن بخود و ایجاد تشکل های مستقل و نیز تحزب کمونیستی ممانعت بعمل بیاورد.

درشرایط کنونی در دستور بودن این سیاست ضد کارگری طبقه حاکم یکی از بزرگترین خطرات و چالش های پیش روی طبقه کارگر در روندآتی مبارزه خواهد بود. دراین رابطه وظائفی مهم بردوش کارگران پیشرو و کمونیست ها ، از جمله سازمان ما قرارمیگیرد که با تجزیه و تحلیل علمی وتاریخی تحولات درون جامعه  و سطح مبارزه طبقه کارگربا پیامدها و تبعات چنین رویکردی درعرصه های نظری وعملی به مقابله و مبارزه بپردازند.

 

بنابر این کنگره هفتم سازمان  مقرر می دارد

  1. سازمان اتحاد فدائیان کمونیست  با تکیه بر ادبیات، مصوبات، سیاست و استراتژی خود در جنبش کارگری موظف است  در درون کارگران  مراکز تولیدی و زحمتکشان محلات و نیز مطبوعات سازمانی از موضع استقلال طبقاتی کارگران، مبارزه همه جانبه ای را با این رویکرد رژیم دردستور بگذارد. علاوه برآن  با انحرافات  رفرمیستی، آنارشیستی، آنارکوسندیکالیستی، ذهنی گرائی، فرد محوری وکیش شخصیت در درون مبارزات کارگران و تجمیع این مبارزات  برعلیه  پروژه “چپ محورمقاومت وعدالت خواهی”  که تلاش می کند با تفسیری عاریه ای مبارزه علیه سرمایه داری را به مبارزه علیه سیاست  این و یا آن دولت مستقر درشکل پیاده کردن نئولیبیرالیسم  کاهش دهد و ازاین طریق چپ انقلابی و کمونیست ها راخلع سلاح و جنبش کارگری را با افتراق و استهاله روبرو گرداند و امکان پیوند اعتصابات کارگری واعتراضات توده ای با گفتمان چپ انقلابی وپیوستن آنها بویژه جوانان به جزیانات کمونیست وانقلابی را محدود ومسدود سازد، به مقابله جدی برخیزد. اما این مبارزه و مقابله هدفمند بدون ابزارهای سازمانی لازم نتیجه مطلوب را ببار نمی آورد.
  2. طبقه کارگر بدون پیشگام انقلابی و تشکل و تحزب قادربه مقابله موثربا چالش های پیش روی و توان پیش روی و برانداختن نظام مستقرحاکم نیست و این حقیقت درتجربه سال های اخیر بکرات  ثابت شده است. اما برغم  سیاست سرکوب ودستگیری وکشتار گسترش اعتصابات واعتراضات کارگری  و انباشت تجربیات نظری وعملی زمینه های لازم را برای فعالیت انقلابی وسازمان گرانه بیش از بیش فراهم می نماید.
  3. اعضای سازمان باید تلاش کنند تا با سازماندهی هسته های سرخ درون مهمترین مراکز تولید بمثابه سنگ بنای تشکیلات حزبی درون کارگران، اقدام کنند. این هسته ها باید کاملا مخفی و از اعضا وسمپات های سازمان تشکیل شوند. مکانیزم ها و کارکرد آن در جزوات مربوطه شرح داده شده است.
  4. دراتحادعمل با سایرکارگران پیشرو و کمونیست و رهبران عملی و مورد اعتماد، اقدام به تشکیل کمیته های  مخفی کارخانه و محل کار درهر واحد تولیدی که کارگران در آن مشغول بکارهستند، بکنند. وظائف تبلیغی و ترویجی وعملی این کمیته ها و چگونگی تلفیق کارعلنی ومخفی درجزوات مربوطه شرح داده شده اند.
  5. سازماندهی کمیته محلات  در اتحادعمل با عناصر پیشرو و تلاش جهت ارتقاء سطح آگاهی ومطالبات بیکاران، وتوده های مردم زحمتکش و شرکت درمبارزات آنها جهت تحقق خواست ها ومطالباتشان.
  6. حمایت وشرکت درتشکل ها  مستقلی که در این و یا آن مرکز کارگری و توده ای بنابر شرایط مشخص ولو کوتاه مدت ایجاد میگردد بمنظورتاثیرگذاری درانها وشرکت وحمایت از مبارزات ومطالباتی که به بهبود شرایط زندگی کارگران می انجامد. همچنین تلاش برای پیوند یابی وهماهنگی اعتراضات، اعتصابات و مبارزات کارگران  بخش های مختلف و دیگرزحمتکشان درمبارزات جاری درسرتاسرکشور.
  7. شکست دادن نقشه های مرتجعین  وافشای ورشکستگی  شعارهای برنامه ای و اقدامات تاکتیکی  احزاب بورژوائی اپوزیسیون و جناح بندی های درون رژیم وتوظئه های  عوامل حاکمیت وسرمایه داران در به انحراف کشاندن مبارزات جاری و توضیح این واقعیت به توده های کارگر و زحمتکش که هرگونه امیدواری به مسالمت آمیز بودن نتیجه مبارزه  قدرت بین اکثریت عظیم کارو زحمت با قدرت  سرکوبگرحاکم و بدست آوردن حق تعیین سرنوشت خود امیدی است واهی  و بی نتیجه.

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.