“بزک تاریخ”

گُل و بلبل جلوه دادنِ گذشته،همواره از تلاشهای مرتجعین برای بازگشت به دوران ارتجاع است.تصاویر رنگ و لعابدارشده از کازینوها،کاباره ها،بارها،گشت و گذار دختران بیحجاب در خیابان،رقص زنان نیمه برهنه،پخش فیلمهای نیمه سکسی در سینماها،برگزاری جشنهای چهارشنبه سوری،نوروز،طبیعت گردی و دیگر موارد مشابه که شبکه های فارسی زبانی چون من و تو و ایران اینترنشنال زحمت آنرا بر عهده دارند؛همگی تلاشهایی از این دست اند.این تلاش های احمقانه تنها میتواند عده ای از جوانان و نوجوانانی را تحت تاثیر قرار دهد که نه تنها خودشان در آن دوران نبوده اند بلکه زحمت خواندن تاریخ و تحقیق و راستی آزمایی درمورد آن دوره را نیز به خودشان نمیدهند!همانهایی که چون از بدو تولد در محیط بسته و دور از جنس مخالف بزرگ شده اند حالا مدینه ی فاضله ی خود را در اینگونه آزادیهای ظاهری میبینند.پخش گسترده ی فیلمفارسی های قبل از انقلاب،مستندهای مربوط به زمان شاه و برنامه هایی که به مقایسه ی آن دوران و حالا میپردازند به طور مداوم و گسترده در این شبکه ها و نیز کانالهای مشابه ادامه دارد.پیجهای سلطنت طلب نیز همگام و همراه با این جریان،اقدام به نشرِ سیستماتیک کلیپها و تصاویر دوران پیش از انقلاب میکنند و تاسف بار اینکه این کلیپها و تصاویر با بازدیدها،لایکها و کامنتهای مثبت بسیاری همراه میشوند!تکلیف نوجوانان و جوانانی که اشاره کردیم از مطالعه و تحقیق به دورند مشخص است اما عجیب آنکه عده ای از آنان که خودشان در آن زمان حضور داشته اند نیز به این گونه تصاویر واکنش مثبت نشان میدهند و به دفاع و تعریف و تمجید از آن دوره میپردازند!گویی ملت ما،حافظه ی تاریخی اش را از دست داده و خاطرش نیست چه ظلم و ستمهایی در همان دورانِ به اصطلاح گل و بلبل به مردم وارد آمده!البته که نباید غافل شد تمام آنچه بعنوان خدمات پهلوی نام میبرند در یک نیم صفحه(تازه آن هم به شرطی که با خط درشت بنویسیم!)خلاصه میشوداز بیحجابی اجباری یا به قول آنها حجاب اختیاری زنان که بگذریم مهم ترین نکته ی قابل دفاع پهلوی،دادن پسته در مدارس است!با هر کسی که طرفدار سلطنت است حرف میزنی یا خودش میگوید یا از دیگری نقل میکند که در مدارسِ آن زمان،شیر و پسته میدادند!از خنده دار و استند آپ کمدی بودن این سخنان که بگذریم یک سوال اساسی مطرح میشود:اگر اینقدر وضع آموزشِ مدارس خوب و به سامان بوده پس چرا آمار بیسوادان و کسانی که به مدرسه نمیرفتند یا در نیمه ی راه آنرا کنار میگذاشتند بالاست؟!مگر نه اینکه مدرسه،نه تنها رایگان بلکه بهشتی برین بوده بر روی زمین؟پس چرا اکثریت قریب به اتفاق از آن فراری بودند یا بهتر بگوییم از ورود به آن محروم بودند؟ضمن اینکه فراموش نکنیم بسیاری از امور انجام گرفته در حکومت را نیمتوان بعنوان خدمت بحساب آورد چرا که جبرِ زمان،فشارهای داخلی و خارجی و مطالبات روشنفکران خواسته یا ناخواسته باعث میشود این اقدامات انجام شوند.مثلا اینترنت،تلفن همراه،کنسولهای بازی و ساعتهای هوشمند در زمان جمهوری اسلامی وارد کشور شده اند اما آیا میتوان گفت جمهوری اسلامی با ورود این قبیل کالاها به مردم خدمت کرده؟!این حرف همانقدر احمقانه است که بگوییم رضاشاه با ساخت راه آهن به مردم خدمت کرده.اما در همان بحث شیر و پسته هم مگر نه اینکه در جمهوری اسلامی هم سالها به دانش آموزان شیر داده میشد؟یا تمام دانش آموزان بیمه ی رایگان و اجباری میشوند؟زمینهای بازی در بسیاری از مدارس تدارک دیده شده و امکانات رفاهی-آموزشی در مدارس زیادی در نظر گرفته شده اما آیا همه ی اینها به منزله ی خدمت جمهوری اسلامی به مردم است؟شاخصهای رفاه را در هیچ جای دنیا با پسته دادن در مدارس یا بالا بودن تعداد فاحشه خانه و کاباره نمیسنجند.برای پی بردن به وضع آن زمان ایران بهتر است به دیگر موارد که اهمیت فوق العاده بالاتری دارند نیز نگاه کنیم.سطح پایین دانش پزشکی و تعداد بسیار اندک پزشکان که آنها هم اکثرا خارجی و وارداتی بودند،عدم دسترسی بسیاری از مردم به آب آشامدینی سالم،فقر مطلق،گرسنگی،نبود امکانات بهداشتی،عدم دسترسی به آموزش در روستاها و بسیاری از شهرهای حاشیه نشین و حتی شهرهای بزرگ،شیوع گسترده ی بیماریهای واگیردار و ناتوانی حکومت از پیشگیری و کنترل آن،رویایی و محال بودن تحصیلات عالیه و تحصیل در دانشگاه،خفقان سیاسی شدید،انتشار تنها دو و بعدتر سه روزنامه در زمانی که حتی افغانستان و ترکیه تعداد روزنامه هایشان دو رقمی بود،سانسور شدید مطبوعاتی-نوشتاری،برخوردهای جدی و غیر انسانی با نویسندگان،منتقدان و روشنفکران،عدم دسترسی به برق در اکثر نقاط کشور،فساد گسترده ی مقامات مسئول از خُرد تا کلان،تورم و گرانی در چندین برهه ی مختلف زمانی،کمبود بسیاری از مواد غذایی و دارویی و قحطی های بزرگ،مهاجرتهای گسترده ی روستانشینان برای پیدا کردن شغل و در نهایت مشغول شدن بعنوانِ باربر،نظافتچی و یا کارگر ساده با حقوق بسیار پایین و هزاران مشکل و معضل دیگر همه و همه در زمان پهلوی ها رخ داده.جالب اینکه وقتی از دوران رضاخان انتقاد میکنیم عاشقان پهلوی میگویند آن زمان حکومت پهلوی تازه پا گرفته و هنوز اقتدار و امکانات کافی برای رنسانس در ایرانِ عقب مانده را نداشته و وقتی از دوران محمدرضا نقد میکنیم میگویند انگلیس از خارج و مرتجعین و چپها از درون مانعِ پیشرفتهای بیشتر حکومت شده اند.همانها که به بسیاری از روشنفکران و آزاد اندیشان برچسب تجزیه طلب میزنند به راحتی با شوهر دادنِ بحرین،بخشیدن آرارات،واگذار کردن چند منطقه ی نفتی به عراق،تجزیه ی سیستان و چندین نقطه ی دیگر کنار می آیند و با استدلالهای عجیب و غریب به دفاع از این شاهکارهای ملوکانه میپردازند!دست روی هر نقطه ای از تاریخِ سیاه پهلوی که میگذاریم با تاریکی و خباثت روبرو میشویم.شکنجه های مخوف و وحشتناکی که ساواک به روی جوانان و نوجوانانی انجام میداد که به قول گلسرخی فقید، جرمشان کتاب خواندن و اندیشیدن بود!خوردن حق و حقوق دهقانان و زحمتکشان،دیکتاتوری وسیع،مجلس تشریفاتی،قوانین ضد زن،غرب پرستی ،سن پایین کودکان کار و بسیاری دیگر از مشکلات که باید از خود بپرسیم چه میشود که مردم آن ها را فراموش کرده اند آیا مردم معاصر ما از کره ای دیگر آمده اند که آن فجایع را از یاد برده اند یا آنقدر از خفقان و استبداد دوران کنونی ناراضی و سرخورده اند که ترجیح میدهند به همان دوران تاریک برگردند؟!کالبدشکافی این موضوع و بررسی راههای مقابله با آن بحثی عمیق و جدی است.اما آنچه مهم است این که پهلوی نه با افسانه سرایی ها در مورد پسته و فندق دادن در مدارس،نه با پخش فیلم و کلیپهای رنگی شده ی من و تو و ایران اینترنشنال،نه با داستانهای تکراری از ثابت ماندن قیمت کبریت و خودکار بیک در زمان هویدا تطهیر نمیشود؛دقیقا همانطور که جمهوری اسلامی در جنایت،نیرنگ و ضد خلق بودن غوطه ور است و با هیچ دستاوردِ زمانی نظیر جاده سازی،افزایش خطوط هوایی،آوردن اینترنت و تلفن همراه پاک نخواهد شد!

رسول