سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
افزایش فعالیتهای نئوفاشیستها در دنیای غرب و شرکا
بخش دوم
در بخش اول این نوشته که در نشریه کار کمونیستی شماره 230 منتشر شد، به رویدادی اشاره کردیم که به طور خاص بخشی از سازماندهی و نشست مخفیانۀ نئوفاشیستها و نیروهای دست راستی در نوامبر 2023 در نزدیکی شهر پوتسدام (نزدیک برلین) مربوط میشد. به این مسئله نیز اشاره کردیم که در طی چند سال اخیر و بهویژه در طی ماههای گذشته نیروهای راست و نئوفاشیستها در حال تجدید قوا و رسیدن به حاکمیت هستند. اشاره کردیم که پایه و اساس و تاریخ ایدئولوژی فاشیسم در کشور آلمان به اوایل قرن 19 منوط میگیرد. اما سوال اینجاست که چرا بعد از گذشت 79 سال از پایان جنگ جهانی دوم و شکست فاشیسم، هنوز و همچنان شاهد افزایش فعالیتهای نئوفاشیستها در آلمان، دنیای غرب و شرکاء هستیم؟
این گفته که نیروهای دست راست و نژادپرست در آلمان همچون AFD تازه به میدان آمده اند و دست به تشکیل حزب و گروههای خود میزنند، صحت ندارد. شواهد عینی کاملا قابل مشهود است که تمامی رویدادهای سیاسی اقتصادی دهههای گذشته عواملیست که نیروهای دست راستی و نژادپرست را تقویت کرده است. بیکاری، تورم، بحران اقتصادی 2008، جنگ، پیاده کردن قوانین نئولیبرالیسم و جوابگو نبودن حکومتهای سوسیال دمکرات – دمکرات مسیحیها، لیبرالها، سبزها و غیره به خواستهها و مایحتاج مردم، پیشروی نیروهای راست را تسریع کرده است. بعد از پایان جنگ جهانی دوم و پس از شکست حکومت فاشیستی هیتلر با وجود اینکه تعدادی از عاملین و دست اندرکاران قتلهای میلیونی که در طی حاکمیت نازیها دست به جنایت زده بودند، دستگیر و مجازات شدند اما هزاران تن از نیروهای فاشیست که در حکومت هیتلر در امور آموزشی، قضائی، نظامی، اقتصادی و درمانی، رتبههای بالایی داشتند، بعد از پایان جنگ، پست های مهمی را مجددا ، درامور قضائی، آموزشی، اقتصادی، ارتش ، پلیس و سازمان امنیت جدید آلمان بدست آوردند و تعداد چند صد نفری که نیز بعد از جنگ دستگیر شده بودند بعد از مدتی مورد عفو قرار گرفتند و از زندان آزاد شدند و پستهای مهمی را دوباره بدست گرفتند. امروز گاها از طرف بعضی از مطبوعات و محققین تاریخی به اسناد مربوط به این جنایتکاران فاشیست که بعد از جنگ به مقام و پستهای مهمی دست پیدا کرده اند اشاره میشود اما این افراد جنایتکار دیگر یا در حیات نیستند و یا در حال مرگ طبیعی هستند و یا بعد از آشکار شدن جنایات آنها، تعدادی بر “حسب ملاحظات ” از کار برکنار میشوند. اما افرادی همچنان که به اعتقادات فاشیستی وفادار بودند، در بسیاری از نهادهای دولتی آلمان به نام “وطن دوست” و “وفادار به میهن” به کار خود ادامه داده اند.
بعد از جنگ جهانی دوم با ورود این اشخاص به دستگاههای قضایی و سازمان امنیت تصمیمات یک جانبهای، برعلیۀ افراد و فعالین نیروهای چپ و کمونیست گرفته میشد ،تا جایی که فعالین در انجمنهای ضدفاشیست، فعالین معتقد به سوسیالیسم و کمونیسم در مشاغل دولتی ممنوع کار شدند. معلمین و یا استادهای دانشگاهها که اعتقاد به سوسیالیسم داشتند ممنوعیت شغلی به آنها ابلاغ میشد. این امر تا به امروز همچنان ادامه دارد و شاغلین و مستخدمین دولتی اجازۀ عضویت در کانونها و انجمنهای ضد فاشیست و احزاب کمونیست را ندارند. البته در سالهای اخیر بنا به تلاشهای وکلای و مقابلۀ موکلهای آنها با این سیاست تفتیش عقاید و مقابله با ممنوعیت شغلی دولتی، موفقیتهایی نصیب این معترضین شده است.ناگفته نماند که حزب کمونیست آلمان در سال 1954 با حکم دیوان عالی کشور ممنوع فعالیت شد.
هجوم پلیس به تظاهرات مسالمت آمیزضدفاشیستها در سالهای گذشته، نمونۀ دیگری ازتصمیمات راست گرانه درامور قضایی و امنیتی و پلیسی آلمان است. در تکمیل این مسئله قضات دادگستری، مدیران آموزشی دبستانها و دبیرستانها و روسای دانشگاهها (مدیران مدارس و روسای دانشگاهها انتصابی هستند ونه انتخابی) تا آنجا هم که قدرت داشته باشند با تصمیمات و لایحههایی که به کرسی مینشانند، نوک حمله و سانسور خود را برعلیۀ افراد، نیروها، فعالین و احزاب چپ و دمکرات و صلح طلب سوق میدهند ( در جنگ ایالات متحدۀ امریکا و هم پیمانانش بر علیۀ عراق در اوایل سال 2000 تظاهرات و اعتصابات دانش آموزان و دانشجویان برعلیۀ جنگ ممنوع اعلام شد). روزنامه نگاران چپ همچنان زیر کنترل سازمان امنیت آلمان قرار دارند. کارمندان و کارکنان پست در صورتیکه جزو اعضای احزاب کمونیست باشند استخدام نمیشوند. در دهۀ 60، تعقیب و مخرب قلمداد نمودن فعالین صلح طلب و مخالفین جنگ ویتنام، ضرب و شتم تظاهرات کننده ها و معترضین به دیدار شاه در سال 1968 در برلین و کشته شدن یک دانشجو در این تظاهرات نمونههای دیگری از این عملکردهاست. اگر کوتاه به یک قرن پیش برگردیم به ربودن روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت سوسیالیست میرسیم که در نهم ژانویه 1919 توسط نیروهای فالانژ فاشیستی ربوده شدند و بعد ازشکنجه و قتل، جسدهایشان را در رودخانۀ شپره برلین میاندازند.
بعد از پایان جنگ جهانی اول از سال 1918 به بعد جو رعب و وحشت، تعقیب و دستگیری و ترور نیروهای چپ و سوسیالیست و کمونیست و فعالین کارگری در آلمان بشدت افزایش یافت. در سال 1922 حزب فاشیستی NSAPD تأسیس شد و آلمان رفته رفته زیر سلطۀ حاکمیت فاشیستها قرار گرفت و در سال 1933 هیتلر به قدرت رسید. به این شکل نطفۀ نژادپرستی و فاشیسم گسترش پیدا کرد که تا به امروز هواخواهان آن به نامها و رنگهای مختلف تلاش دارند گروههای کوچک و بزرگ خود را تشکیل دهند و با حیلههای ملیگرایی وناسیونالیستی ونژادپرستی کرسیهایی را نیز در پارلمانهای ایالتی و ولایتی بدست آورند.
فعالیتها و آکسیونها و مراسمهای ضد فاشیستی و ضد راسیستی و وجود افکار دمکرات و صلح طلب در آلمان کم نیست اما حوزۀ فعالیت این نیروها بیشتر در بین افراد و نیروهای چپ روشنفکر و بخش نیروهای انقلابی و همچنین نیروهای فمینیست است. بخشی بزرگ از خورده بورژواها و بورژواها همچون نیروهای حزب سبز و سوسیال دمکراتها در مقابله با نیروهای نژادپرست و دست راستیها صحبت از دفاع از قانون اساسی را به میان میکشند. بههمین خاطر تاکنون مبارزۀ قاطعانهای در تمامی شئون جامعه بر علیۀ عقاید نئوفاشیستی و نژادپرست صورت نگرفته است. در زد و خوردهای فیزیکی و حمله به دفاتر انجمنهای فرهنگی – سیاسی نیروهای چپ آلمانی و مهاجرین و زخمی کردن فعالین این گروهها و انجمنها و حتی تهدید به مرگ فعالین سیاسی از طرف نئوفاشیستها، دادگاه ها تصمیم قاطعی برعلیۀ این مجرمین اتخاذ نکردهاند و در خیلی از موارد این مجرمین بعد از مدت کوتاهی مورد عفو قرار گرفته و آزاد میشوند. همچنین آمار و نام بیش از 900 نفر از مهاجرین، پناه جویان و شهروندان آلمانی که طی سه دۀ اخیر بدست افراد نئوفاشیست به قتل رسیده اند، در دست است. بیش از 90 در صد از این قتلها و عاملین آن و قاتلین این جنایات تاکنون نامعلوم و مجهول باقی ماندهاند.
نیروهای نژادپرست و راسیستها به طور آشکار برای جذب نیروهای جدید به طرف خود فعالیت و تبلیغ میکند. این نیروها در شبکه های اجتماعی بسیار بسیار فعال هستند (طبق تحقیقاتی که در دست هست حدود 50 درصد از جوانان در آلمان مابین 18 الی 25 ساله اطلاعات و اخبار خود را ازطریق رسانه های مجازی و اینترنت کسب میکنند. نیروهای نئوفاشیست و نژادپرست توانسته اند با سرعت فوق العاده ای بیش از 20 درصد از این افکار نیروهای جوان را تحت شعاع تبلیغات خود قرار دهند- متأسفانه از طرف نیروهای دمکرات، ضدفاشیست و آزادیخواه در بارۀ این موضوع کم کاری شده است).
اکثر فعالین نیروهای نئوفاشیست در کلوپهای ورزشی، محفلها و گردههماییها چون ” برتری جویی نسبت به خصائل و خصوصیات نژاد آلمانی و زبان”، نشستها و میزگردهای محلی در رستورانها و کافهها، عضویت و شرکت در گروه ها و بخشهای آتش نشانی، بهعنوان فعال خدمات اجتماعی و فعالیت در کار عامل المنفعه، شرکت فعالانه دارند. هم و غم آنها در درجۀ اول جوسازی و سازماندهی فکری و عملی علیۀ شهروندان خارجی ست. فعالیت و شناسایی نیروهای چپ، ضدفاشیست و دمکرات، وزنۀ دومیست که فعالیت جانبی آنها را در بر میگیرد.انگشت گذاشتن این نیروها بر سر مسائل مبرم جامعه و تلاش برای به قدرت رسیدن، هدف نهایی آنها است. هیچگاه از آنها ایدهای و یا فعالیتی علیۀ استثمار، علیۀ بورژوازی و یا فعالیت برای دفاع از زیست محیطی و یا دفاع از حقوق تساوی زن و مرد و یا مقابله با تبعیض جنسی و یا مبارزه برای صلح و یا دفاع از حقوق کارگران و اتحادیه های کارگری دیده نشده است، بلکه برعکس!
در پایان بخش دوم این مبحث در رابطه با آلمان این نکته قابل ذکراست که نظرات و سمت و سوی راست شدن در طی دهۀ اخیر به بخش میانی جامعه نیز نفوذ کرده است و بخش میانی جامعه مبتلا به این ایدئولوژی راست و راسیستی شده است. بحثهایی چون “جلوی ورود مهاجرین را بایستی گرفت”، صحبتهایی چون “کمبودهایی که داریم عاملش وجود و ورود خارجی هاست” گفتگوهاییست که از درون و بیرون از جامعه، در محل کار و در خانوادهها در بخش میانی جامعه شنیده میشود. وهرگاه تعرضات، شعارها و تظاهرات نئوفاشیستها دیده و شنیده میشود و یا ضرب وشتم و حتی کشتن مهاجرین سندیت می یابد، بخش میانی به زبان میآید که “نئونازیها کسان دیگری هستند ما از اینها نیستیم”. در واقع دیوارآتشی که در گذشته مابین راست و بخش میانی جامعه وجود داشت امروز دیگر محو و کم رنگ شده است.
پارلمان اروپا برای اینکه هژمونی وغلبه خود را بر اکثریت آراء در پارلمان (این هژمونی در حال حاضر زیر کنترل احزاب دمکرات مسیحی، نئولیبرالها، احزاب سنتی و ارتجاعی همچون احزاب حاکم درمجارستان، لهستان و … قرار دارد که در خیلی از مواقع تصمیمات مشترک با احزاب سوسیال دمکرات، سبزها نیزبه تصویب میرسد) از دست ندهد و برای اینکه از نیروهای متقابل خود و برای جلوگیری از به قدرت رسیدن احزاب نئوفاشیست چون آ اف د AFD و غیره “جلوگیری” کنند، خود مصوبات غیردمکراتیک و غیرانسانی را به تصویب میرسانند تا بدین وسیله بخش میانی را مجددا به سوی خود بازگردانند. این بود که در تاریخ 10 آوریل 2024 پارلمان اروپا قانون جدید مهاجرتی و پناهجویی به نام GEAS را به تصویب رساند. با تصویب رساندن این قانون از ماه مه امسال موج دیپورت مهاجرین و پناهجویانی که ورقۀ اقامت دائمی ندارند و یا منتظر تقاضای رسیدگی به امور پناهجویی خود هستند آغاز شده است. بنابه گزارش یکی از رفقای همکار بخش بین الملل در بلژیک یکی از مهاجرینی که از کشور کنگو بوده و نزدیک به 20 سال در کشور بلژیک مشغول کار و زندگیست حکم اخراج وی صادر شده است. این قانون حتی با وجود به تصویب نرسیدن آن طی ماههای گذشته بهصورت غیرقانونی به اجرا میشد و هم اکنون موج عظیمی از مهاجرین و پناهجویان دستگیر و به زندانهای گروهی که بنای آنها از ماههای گذشته در آفریقا و یا در آلبانی ساخته شده است، دیپورت میشوند. بههمین شکل این قانون غیرانسانی نیز از طرف دولت سوسیال دمکراتها، سبزها و لیبرالهای آلمان به تصویب رسید و این یکی از گواهیهایی ست که تحولات سیاسی و جوحاکم بر آلمان را به طرف راست هدایت کرده است.*
ما در بخش سوم این مبحث در شمارۀ آیندۀ کار کمونیستی به ائتلافهای نیروهای راست و نئوفاشیست با نیروهای سنتی و دمکرات مسیحیها خواهیم پرداخت.
بخش بین الملل سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
ماه ژوئن 2024
*بعد از نوشتن این گزارش خبرگزاریها گزارش پیروزی حزب نئوفاشیست AFDآ اف د در آلمان را درانتخابات پارلمان اروپا در تاریخ 9 ژوئن پخش نمودند و همچنین خبر موفقیت دیگر احزاب راسیست و نئوفاشیست در فرانسه، ایتالیا، بلژیک و دیگر شرکای این کشورها در خبرگزاریها پخش شد. حاکمیتهای موجود در اروپا از سوسیال دمکراتها، دمکرات مسیحیها، سبزها، نئولیبرالها تا رنگهای مختلف حاکم در این کشورها بعد از دهها سال حاکمیت نتوانستند خواستههای مردم را چه در مورد رفاه اجتماعی، کمبود مسکن، مقابله با گرانی، پایان دادن به جنگ، برقراری صلح، مقابله با ارسال اسلحه، افزایش مهد کودکها، امکانات بهداشت و رسیدگی به بهبود وضعیت بیمارستانها و درمانگاهها، دفاع از شرایط زیستمحیطی، گرانی، فشار کار و کمبود حقوق کارگری ، افزایش و فشار جسمی و روحی براثر اضافه کاری را برطرف کنند و زمینه را برای رشد موفقیتهای نیروهای دست راستی و نئوفاشیست مهیا کردهاند.