اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

اتحادآزادانه خلق‌های تحت ستم واستثمار دریک فدراتیو شورائی تضمین کننده “یکپارچه ” ماندن ایران است. نه  خط‌ ونشان کشیدن شوونیست‌های قدرت طلب وقیم منش

اخیرا رضا پهلوی، «شاهزاده »ای که پدر وپدربزرگ اش هردو با کودتا و توطئه  قدرت‌های خارجی به تخت نشانده شدند وبیش ازپنجاه سال استبداد وخودکامگی را به حد اعلارساندند وقتی تاریخ مصرفشان تمام شد ونارضایتی عمومی اوج گرفت بوسیله همانها که به تخت نشانده شده بودند به بیرون ازکشور پرت شدند ، با کلی گوئی درباره حقوق بشر و دموکراسی و باشرط « تجزیه طلب» نبودن و تعهد به تمامیت ارضی همه را به اتحاد فراخوانده است تا بعد ازفروپاشی جمهوری اسلامی دولت حاضروآماده ای باشد تا اوضاع را تحط کنترل داشته باشد – البته شاهزاده ابتدا معلوم نکرده است این فروپاشی را قدرت های خارجی انجام میدهند یا مردم با انقلاب خودشان رژیم را بزیر میکشند؟ که ظاهرا قراراست قدرتهای خارجی این زحمت را متحمل شوند چون اگرقرارباشد ازطریق انقلاب خودمردم رژیم سرنگون شود آنگاه حتما انقلاب رهبرانی مورد وثوق خواهد داشت تا اوضاع را سروسامان دهند . ازاین تناقضات که بگذریم درصحبت های شاهزاده فراوان است اما ایشان وطرفداران شان عمدا یک چیز راهم فراموش کرده اند آنهم خود توده های به پاخواسته مردم و خواست ها ،مطالبات واهداف آنها ازجمله سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی ،کسب آزادی وپایان دادن به ستم واستثمار وتبعیضات جنسی،ملی وطبقاتی است که درشعارهای هرروزه شان متبلوراست .

شه زاده  آگاهانه همه اینها را ول کرده وچسبیده به «تمامیت ارضی» که همجون پدراش محمدرضا ورهبران جمهوری اسلامی  ازحالا مردم را ازخطر تجزیه وایرانستان شدن کشور میترساند تا درب خواستهای رادیکال و انقلابی خودرا گل بگیرند.

اما شاهزاده که با این طرحات بی پایه بودن ادعای مربوط به دموراسی و حقوق بشراش را به نمایش گذاشته است  بایذ بذاند که درمبازه برای آزادی وپایان دان به ستم وتبعیض جنسی ملی وطبقاتی و زیست محیطی همه کارگران وزحمتکشان سراسرایران متحد هستند .اهدافی که  با منافع شاه وشیخ وحامیان داخلی و خارجی آنها درتضاد است. وتنها با اتحاد توده های  کاروزحمت  دریک جبهه انقلابی وسرنگونی نظام حاکم وتغییرات بنیادی درساختاراقتصادی واجتماعی وسیاسی ایران مبتنی برشوراها بدست خواهد آمد .شوراها در واقع سازمان یافتن آن ساختاری است که خود کارگران و مردم زحمتکش در جریان مبارزه و قیام بوجود میاورند . قدرت شورائی درمحل واتحادآزادانه آنها دریک فدراتیو شورائی درسراسرایران  هم حق تعیین سرنوشت ملل ورهائی آنها ازستم ملی وهم زندگی مشترک درسرزمینی بنام ایران راتضمین میکند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.