اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

آتش از آسمان، قحطی بر زمین؛ یمن در چنگال ارتجاع و امپریالیسم

در حالی که جهان درگیر بحران‌های متعددی در خاورمیانه است، یمن بار دیگر به یکی از اصلی‌ترین صحنه‌های تجاوزگری نظامی ایالات متحده و متحدان‌اش تبدیل شده است. از نزدیک به دو هفته پیش، آمریکا به همراه بریتانیا، موجی از حملات هوایی گسترده را در نقاط مختلف یمن آغاز کرده‌اند؛ حملاتی که نه تنها جان غیرنظامیان، بلکه ساختارهای زیرساختی و انسانی کشور را هدف قرار داده است.

در نخستین ساعات روز جمعه، ۲۸ مارس، جنگنده‌های آمریکایی بیش از ۴۰ نقطه را در یمن بمباران کردند. مناطق مورد هدف شامل پایتخت (صنعاء)، صعده، مارب، الجوف و الحدیده بود. منابع محلی گزارش داده‌اند که در این حملات، چندین نفر کشته و زخمی شده‌اند.

در روز پنج‌شنبه، ۲۷ مارس، ایالات متحده در ادامه‌ی این حملات هوایی، مناطق جنوبی و شمال‌شرقی صنعاء و اطراف فرودگاه بین‌المللی این شهر را هدف قرار داد. همزمان، صعده نیز زیر آتش گسترده‌ی موشک‌ها و بمب‌های آمریکایی و بریتانیایی قرار گرفت. در روزهای منتهی به ۲۶ مارس نیز شدت حملات به طرز چشمگیری افزایش یافته بود؛ حملاتی که طبق گزارش‌های محلی، جان ده‌ها غیرنظامی از جمله زنان و کودکان را گرفت.

 

در بحبوحه‌ی این حملات، کاخ سفید با یک رسوایی بی‌سابقه‌ی امنیتی مواجه شد. در روز دوشنبه، ۲۴ مارس، اطلاعاتی از گفت‌وگوهای داخلی شورای امنیت ملی آمریکا درباره‌ی برنامه‌ریزی حمله به یمن، به‌طور تصادفی از طریق اپلیکیشن Signal افشا شد. این افشاگری زمانی رخ داد که مشاور امنیت ملی آمریکا، مایک والتز، به اشتباه جفری گلدبرگ، سردبیر نشریه‌ی آتلانتیک، را به این گروه اضافه کرد.

گلدبرگ در گزارشی مفصل در آتلانتیک نوشت که او پیش از آغاز نخستین حمله هوایی در ۱۵ مارس، از برنامه‌ی دقیق آمریکا برای هدف‌قراردادن مواضع انصارالله در یمن مطلع شده بود. بنا بر ادعای او، ساعت ۱۱:۴۴ صبح همان روز، وزیر دفاع، پیت هگزث، اطلاعاتی شامل نوع تسلیحات، اهداف و زمان‌بندی حملات را برای او ارسال کرده بود.

 

این افشاگری، انتقاداتی تند را در داخل و خارج از آمریکا برانگیخت؛ چرا که نه تنها اطلاعات نظامی حساس افشا شد، بلکه بی‌نظمی و نبود شفافیت درون دولت ترامپ نیز بار دیگر به نمایش گذاشته شد.

با وجود وسعت و شدت حملات به یمن، در واکنش‌ها به رسوایی اخیر، تمرکز اصلی سیاستمداران و رسانه‌های جریان اصلی در آمریکا بر امنیت اطلاعات و عملکرد مقامات کاخ سفید بوده است، نه مشروعیت حملات یا پیامدهای انسانی آن. ترامپ در مواجهه با این بحران، ماجرا را به “تعقیب جادوگران” تشبیه کرد و از موفقیت عملیات‌های هوایی در یمن سخن گفت. کاخ سفید نیز مدعی شد اطلاعات افشاشده محرمانه نبوده‌اند.

در همین حال، دموکرات‌ها خواستار استعفای مقامات مسئول شدند و دو حزب اصلی سنا، بیانیه‌ای مشترک برای تحقیقات فوری منتشر کردند. اما همان‌طور که برخی جنبش‌های مترقی و فعالان حقوق بشر اشاره کرده‌اند، خود حمله به یمن و آثار ویرانگر آن به حاشیه رانده شده و قربانی اصلی یعنی مردم یمن، بار دیگر نادیده گرفته شده‌اند.

 

گزارش اشپیگل: افشای گسترده‌ی داده‌های شخصی مقامات

 

هم‌زمان با بحران داخلی در آمریکا، نشریه‌ی آلمانی اشپیگل گزارش داد که اطلاعات تماس و رمزهای عبور شماری از مقامات امنیتی دولت ترامپ ــ از جمله مایک والتز، پیت هگزث و مدیر اطلاعات ملی، تولسی گابارد ــ در پایگاه‌های داده‌ی هک‌شده و منابع تجاری کشف شده‌اند. این اطلاعات شامل شماره تلفن، ایمیل‌های فعال و حساب‌های متصل به شبکه‌های اجتماعی بود که هنوز در حال استفاده هستند.

یمن، کشوری که سال‌هاست قربانی رقابت‌های ژئوپولیتیک و مداخله‌های نظامی است، بار دیگر زیر آتش حملاتی قرار گرفته که نه مشروعیت بین‌المللی دارند و نه پاسخ‌گوی رنج مردم‌اند. در حالی که کاخ سفید و رسانه‌های جریان اصلی درگیر حواشی امنیتی شده‌اند، جهان بار دیگر شاهد سکوتی سنگین در برابر تجاوز به یک ملت فقیر و بحران‌زده است.

هر روز در اخبار از بمبارانِ یمن توسط متجاوزانِ آمریکایی و انگلیسی می‌شنویم و از حملات حوثی‌ها به کشتی‌های آن‌ها؛ یک خبرِ عادی و بی‌ارزش برای قاطبه‌ی مخاطبان.

صدهاهزار انسان در اثر بمباران و گرسنگی، قحطی، وبا و کرونا قتل‌عام شدند‌. یمن از سال ۲۰۱۵ زیر آتش ائتلاف عربی به رهبری سعودی بود و با ورود جمهوری اسلامی، عملاً به صحنه‌ی مواجهه‌ی دو سازه‌ی ارتجاعی، یکی شیعی و دیگری سُنّی، تبدیل شد.

سرزمینی که کماکان صحنه‌ی بمباران‌های متجاوزین آمریکا و انگلیس است و موشک‌پرانی‌های نیروهای حوثی. و آن‌چه در این میان گم شده، نه منافع دولت‌ها، بلکه جان مردم بی‌دفاع، کودکان گرسنه، و ویرانه‌های به‌جامانده از خانه‌هایی‌ست که دیگر سقفی برای زندگی ندارند.

مسئله برای قدرت‌های غربی نه جان و مال غیرنظامیان، که منافع ژئوپولیتیک و کنترل منطقه‌ای‌ست؛ و برای رسانه‌ها نیز، سوژه‌ی رسوایی‌های داخلی جذاب‌تر از گزارش‌دادن درباره خون‌هایی‌ست که در خیابان‌های صنعاء و صعده بر زمین ریخته می‌شود.

آیا وقت آن نرسیده که درباره‌ی این اولویت‌های معکوس، این بی‌تفاوتی جهانی و این جنگ‌های مرگ‌بار، دوباره بیاندیشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.