به بهانه سالگرد جنگ ارتجاعی ایران و عراق

همه چیز از حمله هوایی عراق به فرودگاه مهرآباد در شهریور 59 آغاز گشت ، جنگی که از نظر نظامی و میدانی رژیم عراق شروع کننده آن بود ولی تبلیغات تحریک آمیز و مداخله گرانه خمینی و مقامات رژیم تازه به قدرت رسیده جمهوری اسلامی در تشویق و ترغیب ارتش و مردم عراق برای شورش و قیام بر علیه رژیم صدام به منظور صدور انقلاب اسلامی به عراق  بهترین بهانه و محمل برای شروع جنگ توسط صدام را به دست داد ، جنگ خانمان سوزی  که هشت سال طول کشید و فقط هزاران کشته  ، میلیونها آواره  و ویرانی و نابودی شهرها و و روستاها ی بسیار در هر دو کشور برای توده ها به ارمغان آورد ، ولی  حکومت بعثی عراق و جمهوری اسلامی ایران بالاترین بهره را از این جنگ بردند تا جایی که خمینی آن را ” نعمت ” خواند و به راستی هم نعمت بود . خوانی گسترده شد و موقعیتی فراهم شد تا صنایع نظامی و تسلیحاتی آلمان و فرانسه و ایتالیا و انگلیس و آمریکا و حتی اسرائیل  با فروش تولیدات خود به عراق و ایران سود سرشاری به جیب بزنند ،  رژیم صدام با  علم کردن ناسیونالیسم عربی میلیاردها دلار کمکهای مالی کشورهای عرب منطقه را به چنگ آورد تا به باورش قادسیه دیگری را رقم زند و قرار داد الجزایر با شاه  را که به گمانش جز خفت نداشته به زباله دان تاریخ اندازد ، جمهوری نوپای اسلامی هم که از همان ابتدا با مشکلات عدیده ای مواجه بود و فضای باز سیاسی بوجود آمده به برکت قیام توده ها وفعالیت نیروهای سیاسی بخصوص کمونیستها را بزرگترین معضل و خطر برای خود و نظام سرمایه داری که متعهد به حفظ آن بود ، میدانست ، از جنگ استقبال کرد . جنگ این امکان را فراهم کرد که انبوهی را برای نجات ایران اسلامی از خطر تجاوز به گرد خود آورد ، برخی برای نجات میهن ، تا جایی که حتی برخی از نیروهای سیاسی تحت عنوان جنگ میهنی  متوهم روی به جبهه ها آوردند ( و البته مزد خود را از رژیم گرفتند و عده زیادی دستگیر شده و تعدادی هم اعدام شدند ) و برخی هم برای نجات اماکن متبرکه !! شیعی از دست کفار بعثی و راهی شدن برای نجات قدس شریف ! از کربلا راهی جبهه های حق علیه باطل شدند . فوج فوج جوانانی بدون کمترین تجربه جنگی در برابر ارتش کلاسیک و حرفه ای عراق گوشت دم توپ شدند تا جمهوری اسلامی بماند . رژیم در جو کاذب میهن پرستانه که پیر و جوان را درگیر کرده بود توانست در وحله اول با لیبرالهای درون حکومت تسویه حساب کند و به دنبال آن سراغ انقلابیون و کمونیستها رفته و با براه انداختن بگیر و ببند و زندان و اعدام گسترده  معضل این استخوان در گلو را به زعم خود حل کرد  . تداوم هشت ساله جنگ کمکی بزرگی بود برای تثبیت رژیم بود ، آنچه رژیم برای بقایش از آسمانها طلب میکرد در زمین به یاریش آمد ، تمامی مشکلات و معضلات سیاسی و اقتصادی و امنیتی رژیم با کمک این جنگ و به قیمت جان باختن هزاران نفر و ویرانی های بیشمار حل شد و به خوبی توانست خود را تثبیت کند . اکنون که فشار تحریمها و مسدود شدن تمام منابع درآمدی رژیم آنرا در بحرانی ترین شرایط عمر خود  قرار داده که عملا ابتدایی ترین فعالیتهای روزمره دولت مختل شده و اوج گیری نارضایتی توده ها و خطر شورش و قیام گرسنگان به شدت حیاتش را تهدید میکند و مرگ محتومش را به وضوح میبیند ، در فکر راهی برای رهایی از این بحران است و به تجربه جنگ را آخرین راه نجات میداند ، جنگی که یک طرف آن حتما آمریکا باشد و به مانند جنگ قبلی خود مظلوم قلمداد شود و مورد تجاوز تا بتواند از جو تبلیغی آن بهره ببرد و بخشی از افکار عمومی متوهم جهان را که گویا رژیم با امپریالیسم آمریکا مبارزه میکند بسیج کنند  . توقیف نفت کشها ، حمله به نفتکشها ، سرنگون کردن پهباد آمریکایی ، مانورهای تحریک آمیز قایقهای تندرو اطراف ناوهای آمریکایی ، حمله به آرامکو ، حمله موشکی به پایگاه امریکا در عراق ( در مورد اخیر تقریبا مطمئن بود که آمریکا پاسخ خواهد داد به همین منظور آماده باش صد در صد داده بود و با شلیک عمدی و آگاهانه موشک به هواپیمای اوکراینی وسرنگون کردن آن به دنبال ایجاد جوی بوده که به محض حمله آمریکا این جنایت را به گردن آمریکا انداخته و موج تبلیغی گسترده علیه امریکا در داخل و خارج براه اندازد از بخت بد هیچ عکس العملی از آمریکا صورت نگرفت و سرنگونی هواپیمای اوکراینی موجب بحرانی بین المللی برای رژیم شد ) ، به رخ کشیدن امکانات و تاسیسات موشکی خود ، برگزار مانورهای مشترک نظامی با روسیه و چین در سواحل دریای عمان و آبهای آزاد …….. تا کنون بی نتیجه بوده ، ولی این رژیم جنگ طلب که بقایش در ایجاد بحران و آشوب و جنگ در منطقه است هیچگاه از تک وتا نمی افتد و در هر شرایطی مترصد پیشبرد اهداف شوم خود است .