مرگ کسب و کارشان است

جمهوری اسلامی که در طی این چهل سال همواره ضحاک گونه از خون انسانها ارتزاق کرده و حیات ننگین خود را تداوم بخشیده ، از آبان ماه در شرایط سختی قرار گرفته و با بحرانهای متعدد مشروعیت روبرو شده 1- خیزش گسترده توده ها در پی افزایش قیمت بنزین که نقطه عطفی بود و توده ها متحد و یکپارچه در بیش از 180 شهر سرنگونی و مرگ جمهوری اسلامی را فریاد زدند و همانطور که از این رژیم خونخوار و ددمنش انتظار میرفت کوشید با به راه انداختن جوی خون در خیابانها آن را مهار کند ولی غافل از اینکه که توده ها مهر خود را بر سیر تحولات آتی زده اند و دیگر شرایط به قبل باز نخواهد گشت . 2- مرگ سلیمانی جلاد خاورمیانه که ضربه بزرگی به اقدامات جنگ طلبانه و مداخله جویانه رژیم در منطقه بود و به هیچ وجه قابل جبران نیست با این حال رژیم که به دنبال به راه انداختن جنگ با آمریکا بود وعلیرغم تلاشهای مکرر به تحریک آمریکا موفق نشده بود از مرگ سلیمانی بهترین بهره را برد تا با به راه انداختن کارناوالهایی از جنازه جلاد مشروعیتی برای خود بتراشد ولی بعد از سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی و کشتن 176 انسان بی گناه که رژیم قصد داشت با مقصر جلوه دادن آمریکا در صورت پاسخ امریکا به حمله نمایشی به پایگاه اش و استفاده تبلیغی از آن برای مظلوم نشان دادن خودش ، نتیجه عکس داد و اعتراضات مردم بعد از چند روز دروغگویی رژیم پیرامون این جنایت ، شور و شعف رژیم از چند روز جنازه گردانی را به عزا تبدیل کرد . 3- امسال راهپیمایی نمایشی 22 بهمن هم به داد رژیم نرسید و با وجود تمام تلاشها  با عدم همراهی متوهمین گرد رژیم مواجه شد و از همه مصیبت بارتر شکست فاحش نمایش انتخابات بود که بعد چهل سال توده ها ضربه سنگینی به رژیم وارد کردند که همه جانیان از رهبر تا نمایندگان مجلس مجبور به اعتراف شدند رژیم در شرایطی به شدت بحرانی قرار گرفته بود ، بار دیگر مرگ ناجی رژیم شد و شیوع بیماری کرونا و مبتلا شدن و مرگ صدها نفر آرامشی موقت را به رژیم باز گرداند .

در قاموس بورژوازی برای حفظ محدوده قدرت و توسعه آن کشت وکشتار انسانها یکی از ابزارهای معمول است چه در جنگهای جهانی یا جنگهای منطقه ای و در عصر توسعه و پیشرفت علم با تهاجمات بیولوژیکی ، جمهوری اسلامی هم از این قائده مستثنی نیست  و از آنجا که به گفته خمینی جلاد ” حفظ نظام از اوجب واجبات است ” و این جنایتکاران همواره از هر مصیبت و بلایای طبیعی که بر سر مردم میآید جهت مشروعیت تراشیدن برای خود بهره برداری کرده اند  از همان روزهای اول شیوع این بیماری به استقبال آن رفتند و از طریق هواپیمایی ماهان عامدانه و آگاهانه آن را به ایران دعوت کردند فقط  پروژه ای برای بعد از انتخابات بود و تلاش داشتند با دروغگویی و پنهان کاری تا انتخابات از آن رونمایی نکنند ولیکن به مانند ماجرای هواپیمای اوکراینی ، در عصر ارتباطات و اینترنت دروغهایشان دوام نیاورد و همه چیز لو رفت با این حال از تک وتا نیافتادند و وقیحانه و مظلوم وار ژست مردمی به خود گرفتند و برخی از کارگزاران رژیم در شوهای سریالی خوش و خندان از کرونایی شدن خودشان خبر دادند تا بگویند ” نترسید ما همه با هم هستیم ” . محاسبات رژیم تا این جا درست از آب درآمد و این ویروس تمام وقایع چهار ماه گذشته را به فراموشی سپرد هیچ جا و در هیچ رسانه ای صحبتی از قتل عام 1500 نفر در آبان و اسارت هزاران نفر در زندانهای قرون وسطایی ، 176 مسافر هواپیما و جعبه سیاه و غرامت آن ، و افتضاح انتخاباتی صحبتی به میان نمی آید . از همه مهمتر دو خبر تهدید کسانی که در ماههای آتی برای اعتراض به خیابانها بیایند ، توسط حسین طائب رئیس اطلاعات سپاه و خبر تخلیه بخشی از زندان اوین و آماده کردن بندها و تبدیل اتاقهای آن به سلول های انفرادی برای بازداشتی های آینده ، در لابلای اخبار کرونا گم شد . ترس از کرونا عملا شهرها را به تعطیلی کشانده است ، تعطیل یا نیمه تعطیلی اغلب کسب و کارها به همراه افزایش سریع تورم بعد از ماجرای FATF  بازارها را با رکود وحشتناکی روبرو کرده است . مطمئنا بیماری از غیب رسیده کرونا با امدادهای غیبی شرکتهای داروسازی در آینده نزدیک به پایان خواهد رسید ، نتیجه آن ویرانی اقتصاد برخی از کشورهای هدف و به تاخیر افتادن مرگ جمهوری اسلامی برای چند ماه  بود ولیکن مصیبت جمهوری اسلامی بعد از آن  این بار با شدت بیشتری شروع خواهد شد در برابر میلیونها جیب خالی و شکم گرسنه و چشمان از خشم خون گرفته چه خواهد کرد ؟ کدام انگل میکروب ویروس به دادش خواهد رسید ؟

مسعود – تهران 12/ 11/99