اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

جمهوری اسلامی و انتخابات آمریکا

منتشر شده در نشریه راه سرخ شماره ۷

مسعود تهرانی


بیش از دو سال از تحریمهای گسترده علیه جمهوری اسلامی توسط دولت جمهوری خواه ” ترامپ ” گذشته، تحریمهایی که به همراه دزدی و فساد چهل ساله باندهای حکومتی توده ها را به شدت در تنگنای معیشتی قرار داده و نتیجه آن برای توده ها بیکاری و فقر وحشتناک به همراه  گرانی فزاینده روزانه بوده . رژیم در اثر دور قبلی تحریمها با تن دادن به نرمش قهرمانانه کوشید گریبان خود را از فشار اقتصادی و بحران سیاسی بوجود آمده خلاص کند و عملا با همکاری مماشات گونه دولت اوباما و تدوین برجام موفق شد به اهداف خود دست یابد، با وعده بهتر شدن همه چیز حتی مسئله آب و معیشت مردم در اثر اجرایی شدن برجام مدتی توده ها را مشغول کرد و با آزاد شدن قریب به 150 هزار میلیارد دلار از درآمدهای بلوکه شده و دریافت چمدانی یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار اسکناس و مضاف بر آن که توانسته بود عده ای متوهم را به خیابانها بکشاند تا برای امضا شدن برجام به جشن و پایکوبی بپردازند ، از شادی در پوست خود نمی گنجید . نخست دلارهای بدست آمده را بین خود و باندهای اوباش جیره خوار جانی اش در منطقه تقسیم کردند و با برقراری خط ترانزیت هیات های  فرصت طلب تجاری اروپایی امید کاذب گل و بلبل شدن همه چیز را در جامعه دامن زدند ، نتیجه این سفرها چند هواپیمای دست دوم و تعداد زیادی خودروهای در انبار مانده فرانسوی بود و بس ، نه سرمایه گذاریی صورت گرفت و نه کاری ایجاد شد و نه هیچ پروژه عمرانی از صدها پرژه نیمه تمام به سرانجام رسید در حالی که با 150 هزارمیلیارد دلار میشد همه چیز را از نو ساخت ، فقط چهار پنج سال توده ها را مشغول شدند و چهار پنج سال بیشتر بر عمر رژیم افزود شد . با آمدن ترامپ و خروج از برجام و برقراری دوباره تحریمها همه بافته های رژیم تافته شد ، بار دیگر ذره ذره اثرات بحران اقتصادی و رکود گریبانش را گرفت با این تفاوت که این بار توده ها فریب نخوردند و در 96 و97 و آبان 98 و هر بار قدرتمندتر و مصمم تر از قبل بنیانهای رژیم را به چالش کشیدند تا جایی که در آبان نود وهشت در بیش از دویست شهر خواهان مرگ جمهوری اسلامی شدند و مطابق معمول رژیم جانی تنها یک پاسخ داشت ، خونریزی و کشتار و بگیر و ببند، تنها برای این که به هر طریق ممکن تا انتخابات 2020 دوام آورد تا وعده ” کری ” محقق شود و با آمدن دمکراتها ، نجات یابد . قیام حماسی آبان 98  و رخدادهای بعد از آن میرفت که حیات رژیم  به جد تهدید شود  که ” کرونا ” به همراه ” کری ” به دادش رسید . اینک وعده ” کری ” در دمکراسی آمریکایی محقق شد و ” بایدن ” بارقه امید و شادی را به اردوگاه جنایتکاران آورد، اصلاح طلبان و لیبرالها حکومتی از هم اکنون در پی تعیین تیم مذاکره کننده هستند و حاضرند سینه خیز به دست بوس کدخدا بروند، رئیس جمهورشان هم تهدید میکند ” هیچ کس حق فرصت سوزی ندارد ” و وزیر خارجه اعلام دوستی سی ساله با بایدن میکند، افراطیون به اصطلاح اصول گرا با پا پس میزنند با دست پیش میکشند و با  رو نمایی از سلاحی موسوم به آبشار موشکی و تصویب طرح یک فوریتی مقابله با تحریمهای آمریکا میخواهد از موضع بالا به نرمش قهرمانانه برسند. ما بعد از چهار دهه باید  دریافته باشیم که جمهوری اسلامی هیچ تغییری نکرده، همان رژیمی است که در سال 57 سوار بر موج نارضایتی توده ها به قدرت رسید و مدافعان فقه مدرن و منادیان اصلاحات و دکانداران اعتدال همیشه چرخ پنجم این درشکه بوده اند و محلی از اعراب نداشته اند ، در دوران سردار سازندگی رسول کتاب و کلت  ” مک فارلین ” را به ایران دعوت میکنند ولی حتی جرات نمیکنند برای استقبال به فرودگاه بروند و از همان جا وی را باز میگردانند، سید خندان منادی گفتمان جهانی از ترس مواجه شدن و دست دادن با رئیس جمهور آمریکا در سرویس بهداشتی سازمان ملل مخفی میشود و کلید دار امید و تدبیر معروف مجوز میگیرد فقط به گفته خودش آمریکایی ها را فریب دهد و تحت لواء برجام تحریمها را برچیند و پولهای بلوکه شده را آزاد کند و بس و به نتیجه هم میرسد ، برجام های دو و سه که ” ظریف ” وعده آن را به ” کری ” داده بود هیچگاه به سرانجام نرسید چون قرار نبود به نتیجه برسد . قرار نیست جمهوری اسلامی از تولیدات موشکی خود دست بردارد، قرار نیست اقدامات تروریستی اش را متوقف کند و حوزه نفوذ منطقه اش را واگذار کند و به کنج ایران بخزد ، قرار نیست از فعالیتهای اتمی دست بکشد و تولید سلاح اتمی را تعطیل کند . اساسا متوقف کردن این اقدامات منجر به تهی شدن ماهیت رژیم خواهد انجامید و آن زمان مانند شیر بی یال و دم و اشکم خواهد شد. بخشی از حاکمیت مصر است باید به همین شیر بی یال و دم و اشکم بسنده کرد و حاضر است به مذاکره بلا شرط تن دهد تا بتواند بر مشکلات سیاسی و امنیتی داخلی غلبه کند و در مناسبات و روابط جهانی حل شود ولی طیف امنیتی و نظامی رژیم ، مشخصا سپاه ، که قریب به هفتاد درصد اقتصاد را در کنترل دارد با حامیان سیاسی اش ، که در این چهار دهه همیشه حرف اول و آخر را زده اند ، چنین راه کاری را مترادف با افول قدرت خود میدانند مصرند از موضع قدرت بر سر میز مذاکره بنشینند و تمام اقدامات روزهای اخیر در مجلس و قرار گاههای سپاه در راستای آماده کردن خود برای مذاکره دولت انقلابی آتی ( دولتی که خامنه ای وعده داده ) با تیم ” بایدن ” است و خیال شان آسوده که نارضایتی توده ها و اعتراضاتی احتمالی آینده را هم با سرکوب عریان و وحشیانه به مانند آبان 98 خفه خواهند کرد غافل از اینکه در برابر خلقی متحد هیچ نیرویی را یارای ایستادن نیست .                                                      

     مسعود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »