اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

درباره نژادپرستی در جهان کنونی

  ” نژادپرستی” دارای دو مشخصه اصلی است : 1- اعتقاد باینکه ویژگی های نژادی موجب شکل گیری خصائص روانشناختی( یعنی شخصیتی ) و توانائی های ذهنی(شخصیتی) در افراد بشر میگرد؛ و2- دارای گرایش به اعمال برتری گروه نژادی از نظر خودش باصطلاح برتر خویش بر سایر گروههای نژادی طبعاً در حیطه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره میباشد.  راسیسم (نژادپرستی) این دو مشخصه را با هم دارا هست. ممکن است کسانی باشند که تااندازه ای اعتقاد نخست را داشته باشند ولی گرایش مذکور دوم را نداشته باشند، و این کسان نژادپرست محسوب نمیشوند.

  “نژاد”- که راسیسم بر آن اتکاء دارد- بر تفاوت های ظاهری بیولوژیکی (شامل رنگ پوست، رنگ مو، نوع مو، رنگ چشم و امثال آن) انسانهای معینی با سایر انسانها دلالت مینماید. همانطور که میدانیم، در دوران کنونی درواقع پنج گروه نژادی در میان افراد بشر وجود دارد: نژاد سفید، نژاد زرد، نژاد سیاه، نژاد قرمز و نژاد استرالیائی شامل بومیان استرالیا.  هریک از این گروههای نژادی شکل صرفاً ظاهری معین خودش را دارا هست که از این لحاظ کمی یا تا حدودی از سایر گروهها متفاوت میباشد. البته در داخل هر گروه نژادی هم افراد ممکن است بلحاظ ویژگی های بیولوژیک باهم تفاوتهایی داشته باشند.

  ازنقطه نظر نژادپرست ها معمولاً نژاد سفید بعنوان نژاد برتر به شمارمیرود و چهار نژاد دیگر بویژه نژاد سیاه نژادهایی پست. معذلک  عقیده به برتری نژادی گروه معینی از سفید پوست ها نسبت به دیگر سفید پوستها و البته نسبت به رنگین پوستها و همچنین عقیده به تقسیم گروههای معین مختلف سفید پوست از همین دیدگاه برتری نژادی در تاریخ و جودداشته و هنوز وجود دارد؛ مثلاً اعتقاد هیتلر و نازی ها به برتری ” نژاد آلمانی”  و نژادپرستی ویژه آنان در آن زمانها که بسیاری از مردم دنیا درباره آن کمتر یا بیشتر میدانند.

  تعلق به یک ملت معین یا یک گروه قومی یا یک گروه از انسانهای دارای زبان ویژه را نیز برخی کسان تعلق نژادی محسوب مینمایند اما باکمی دقت دیده میشود که این نام گذاری یا کار برد این واژه “نژاد” در اینگونه موارد ، از نقطه نظر صحیح علمی، معمولا بجا و درست نیست. مقوله نژاد یا نژادی بطورصحیح تنها درمورد پنج نژاد فوق الذکر و بنابراین- منهای موارد استثنایی- درمورد “نژادپرستی”  آنطور که تعریف شد صدق میکند.

  بطوراختصار، راسیسم عبارتست از آن ایدئولوژی یا جهان بینی که بطور ناصحیح، غیرعلمی خصیصه های شخصیتی روانی افراد بشر را ، بعنوان چیزهایی اساساً غیراکتسابی، وابسته به ویژگی های صرفاً ظاهری بیولوژیک آنان میداند، و “برترین” این خصیصه ها را متعلق به نژاد سفید یا بخشی از این نژاد محسوب میکند؛ و قویاً دارای گرایش کاملاً ناانسانی و ستمگرانه به اعمال هژمونی گروه نژادی خودش بر سایر گروههای نژادی و حکومت بر مردمان کشورها براساس چنین نقطه نظرات نژادی خویش میباشد. و غیره.

  نژادپرستی از یک نفع یا نیاز مادی بورژوازی منشاء میگیرد. یک نفع یا نیاز مادی این طبقه اجتماعی عبارت از استفاده از هرگونه امکان(تاریخی، سیاسی، اقتصادی، معنوی، نژادی و غیره) در دسترس برای اینکه انسانها را هرچه بیشتر تحت انقیاد و استثمار خود درآورد. فی المثل در شرایط تاریخی و اجتماعی ای که او میتواند از وجود تمایزات نژادی برای به انقیادکشیدن و بهره کشی بیشتر از افراد متعلق به نژاد باصطلاح “پست” بهره برداری نماید، ممکن است چنین کند. این پدیده در واقعیت البته ممکن است تنها در گروههای  خاصی از بورژوازی بوجود آید و نه در تمام آنها؛ زیرا بعضی از گروههای بورژوازی تا حدودی بیشتر یا کمتر لیبرال یا ناسیونالیست یا مذهبی هستند و نه نژادپرست و غیره و غیره. . نژادپرستی ، گرایشات فکری و اخلاقی راسیستی، که اینگونه منشاء میگیرند ممکن است درمیان گروههایی از توده های مردم اشاعه پیداکنند، واین جریان ازطریق ترویج و تبلیغ و نیز تلقین راسیسم توسط احزاب یا اشخاصی درمیان مردم یا ازطریق آموزش کودکان توسط والدین نژادپرست آنها و غیره انجام میگیرد.

                                                   * * * * * *

 

  امروزه راسیسم در سطح جهانی و در بسیاری از کشورها بطور قابل توجهی در اشکال مختلف یا بطور یکسان وجود دارد. من در این زمینه بطوراختصار مثال های متعددی را بشرح زیر آورده ام و متذکرمیگردم که چون اطلاعات من دراینباره اندک است ممکن است در اظهارات من نواقص و اشکالاتی هم وجودداشته باشد:

  – در آفریقا  فی المثل در کشورهای مذکور درذیل راسیسم به شرحی که آمده است وجود دارد :

  در موریتانی گروهی از اعراب سفیدپوست بنام ” ماورها” بر سیاهپوستان اعمال برتری نژادی میکنند و بعضی از آنان در حوزه های سیاسی  ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی صاحب قدرت هستند یعنی بر کشور حکومت میکنند. افراد معمولی ماورها نیز نسبت به سیاهپوستان در زمینه های مختلف از امتیازاتی برخوردارند مثلاً در زمینه برخورد پلیس به افراد یا  در مدارس کودکان تبعیضاتی علیه افراد سیاهپوست مشاهده میشود.

  در آفریقای جنوبی، علیرغم اینکه مدتی طولانی است که سفید پوستان حکومت را دراختیار ندارند، راسیستهای سفید پوست بسیارخودنمایی و عرض اندام نموده و در اشکال مختلف علیه مردم سیاهپوست مبارزه و فعالیت مینمایند.

  در زیمباوه وجود باصطلاح “تبعیض نژادی” علیه افراد سفیدپوست بویژه در زمانهای اخیر درواقع نوعی واکنش متقابل سیاهپوستان علیه راسیسم واقعی آن گروه سفیدپوست نسبت به آنان در زمانهای گذشته میباشد.

– در آمریکای شمالی : در ایالت متحده آمریکا هنوز تا اندازه زیادی رفتارهای نژادپرستانه از سوی افراد نسبتا زیادی از مردم سفیدپوست علیه سرخ پوستان بخصوص انسانهای سیاه پوست وجوددارد. در کانادا نیز تا حدود کمی کارهایی راسیستی علیه چینی ها و سیاه پوستهای ساکن در آنجا صورت میگیرد.

  – در روسیه خشونت های نژادپرستانه یا ناسیونالیستی علیه گارگران مهاجر مشاهده میشود

  – در استرالیا نژادپرستی علیه بومیان این سرزمین از سوی سفید پوستها –آنطور که من میدانم – تا حدودی هنوز جریان دارد.

  – در اروپا، تا آنجا که من میدانم، نژادپرستی در بسیاری از کشورها مثلاً در کشورهای ذیل بشرح زیر وجود دارد :

  در آلمان نئو نازی ها که عموماً ادامه همان راسیست-نااسیونالیستهای زمان آدولف هیتلر هستند بالنسبه بسیار فعال بوده و نفوذ زیادی در میان توده های مردم دارند. ایدئولوژی آنها یا مانند زمان هیتلر ترکیبی از راسیسم و ناسیونالیسم شدید و یا تعدیل یافته و عمدتاً یا تقریباً فقط به ناسیونالیسم شدید محدود شده است. حدود 10 حزب یا گروه سیاسی با اینگونه ایدئولوژی ها وجود دارد که اکثراً بسیار کوچک هستند و بزرگترین آنها حزب AfD  ( آلترناتیو برای آلمان) است. این حزب تعداد زیادی نماینده در پارلمان فدرال و پارلمانهای ایالات دارد  ولی در حکومت فدرال شرکت ندارد. نئونازی ها به اشکال و درجات مختلف با خارجیان و آلمانی های خارجی تبار مقیم آلمان مخالفت میکنند و حتی بعضی از آنها بطورجدی خواهان کشتن این کسان هستند و گاهی اوقات آنان را بقتل میرسانند؛ اکثراً برضد یهودی های ساکن آلمان هستند و به اشکال مختلف علیه آنان مبارزه مینمایند؛ عموماً به درجات مختلف برعلیه موجودیت اتحادیه اروپا و عضویت آلمان در این اتحادیه میباشند؛ تلاش میکنند تا در این کشور یک حکومت فاشیستی برقرارسازند؛ و غیره و غیره.

  در ایتالیا عملیات راسیستی خشونت آمیز برعلیه سیاهپوستان و شاید سایر خارجیان و خارجی تباران ساکن در این کشور فراوان دیده میشود. متأسفانه من درمورد راسیسم در ایتالیا بیشتر نمیدانم.

  در فرانسه تا حدودی رفتارهای نژادپرستانه از سوی معدودی از فرانسویان برضد چینی ها و سایر خارجیان یا خارجی تباران ساکن در این کشور مشاهده میگردد.

   در سوئد برخوردهای راسیستی یا ناسیونالیستی در مدارس دیده میشود. در این کشور حزب نژادپرست AFS  حدود دو درصد آراء را در انتخابات عمومی بدست میاورد.

 

                                                                                              حمید پویا

                                                                                          21 اوت 2019

      1-  این نوشته ترجمه بفارسی مقاله ای با همین عنوان و بزبان انگلیسی و با تاریخ 21 1وت 2019 میباشد که من سابقاً آن را نوشته ام و خودم اکنون آن را به فارسی ترجمه کرده و هنگام این کار اصلاحات بسیار مختصری هم در آن وارد نموده ام.  حمید                            پویا       12 فوریه  2020

 

     

 

  

  

     

 

 

 

 

1-  این نوشته ترجمه بفارسی مقاله ای با همین عنوان و بزبان انگلیسی و با تاریخ 21 1وت 2019 میباشد که من سابقاً آن را نوشته ام و خودم اکنون آن را به فارسی ترجمه کرده و هنگام این کار اصلاحات بسیار مختصری هم در آن وارد نموده ام.  حمید                            پویا       12 فوریه  2020

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.