سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
چرا رهبران جمهوری اسلامی ابتدا ازخیزشهای توده ای درآمریکا “دفاع” کردند وبعد فتیله آنرا پائین کشیدند
ضرب لمثلی است که میگوید”ازاین ستون به آن ستون فرجیست” یا بقول همدانیها “تغاری بشکند ماستش بریزد – جهان گردد بکام کاسه لیسان”
تظاهرات اعتراضی توده های مردم زحمتکش آمریکا علیه نژادپرستی وبی عدالتی و برخورد سرکوبگرانه هیئت حاکمه این کشور با اعتراضات مردمی ، برای کاسه لیسان و فرصت طلبان وچشم انتظاران ایران نعمتی بود تا اعمال جنایت کارانه خود را توجیه کنند.
موضع گیری عوامفریبانه رهبران جمهوری اسلامی دربرخورد به حرکتهای اعتراضی ضدنژادپرستی و عدالت خواهانه توده های مردم درآمریکا هم حکایت همان فرصت طلبان و کاسه لیسانی است که فکر میکنند ازاین ستون به آن ستون فرجی است وهمواره منتظرند تا طغاری بشکند وماستی بریزد… تا بنحو بیشرمانه ای از فرصت پیش آمده برای فرار بجلو وعدم پاسخگوئی به اعمال و مسئولیتهای خود، شانه خالی بکنند.
با شروع اعتراضات وتجمعات وتظاهرات ضد نژادپرستی درآمریکا که به سرعت ازمطالبات اولیه فراتر رفته وبه تظاهراتی سراسری علیه ستم وتبعیض نژادی ،طبقاتی ،جنسیتی ، فقرو بیکاری و بیخانمانی و بی پناهی دربرابر پدیده ویروس کرونا، ارتقاء یافت ،رهبر بصیر در فرصت طلبی وبی شرمی و سرکوبگری جمهوری اسلامی، موقعیت را مغتنم دید وفورا سعی کرد با محکوم کردم اقدامات پلیس آمریکا و”دفاع” ازمطالبات تظاهرکنندگان، ازآب گل آلود ماهی گرفته وخود را مدافع آزادی وعدالت جلوه دهد .علاوه برآن، ابراهیم رئیسی عضو سه نفره هیئت قتل عام زندانیان سیاسی دردهه 60 ،معروف به آیت الله قتلعام، به تاسی از رهبر جنایت کارخود پا بجلو گذاشت وخواهان “محاکمه آمریکا به دلیل نقض حقوق بشر شد! ومتعاقب آن روحانی وارد میدان شده وبه حمایت از تظاهرات مردم آمریکا برخواست! سخنگوی وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی نیز برای اینکه ازقافله عقب نماند اعلام کرد “اتفاقات اخیر آمریکا اوج بی عدالتی، ظلم و تبعیض علیه مردم یک کشور” است و مدعی شد که. جمهوری اسلامی ایران نمی تواند “به عنوان یک نظام مستقل و عدالت خواه صدای معترضان را نشنود و شاهد تضییع حقوق مردمی باشد که سالیان سال در این کشور تحت ستم قرار دارند”!
والبته این لیست سیاه جنایتکاران وناقضین ابتدائی ترین حقوق وآزادیهای سیاسی درایران که سعی کردند ومیکنند ازاین فرصت استفاده کرده و جنایتکاریهای خود راتوجیه کنند، طولانی است . این فرصت طلبان دراین پروپاگاندای نخ نما، با پرروئی تمام آنچنان ازحقوق بشر و آزادیهای مدنی وعدالت اجتماعی “دفاع” کردند که گوئی همینها نبوده و نیستند که چهل سال است دستور کشتار وسرکوب میدهند و هرصدای آزادیخواه ومخالفی را درگلو خفه میکنند.آزادی تحزب ،تشکل و تظاهرات وغیره را ممنوع ومستوجب شکنجه وزندان واعدام میدانند؟!زهی بیشرمی .
رهبران جمهوری اسلامی درحالی برای مردم آمریکا دل میسوزانند واز حقوق بشرو حقوق شهروندی آنها “دفاع” میکنند که علاوه برکارنامه مملو ازسرکوب وکشتار واعدام مخالفین خود، بعداز هشت ماه کشتار مردم معترض وتظاهرکننده درآبان 98 هنوزحاضر نیستند رسما علام کنند که درسرکوب ددمنشانه تظاهرات مردم، چه تعداد کشته و مجروح وچند نفردستگیر ویا مفقودالاثرشان کرده اند.
اما وضعیت جمهوری اسلامی وکارنامه رهبران آن سیاه تراز آن است که با این توجیهات و فراربه جلوهای پی درپی از پیامدهای بیش ازچهل سال ستم واستثمار و دزدی وغارتگری و کشتار وسرکوب درامان بمانند.بی جهت نبود که ادعاهای رهبران جمهوری اسلامی ودروغ بافی ها وعوامفریبیهای آنها خیلی زود رنگ باخت وبدستوررهبری فتیله آن پائین کشیده شد.
اما چرا این پروپاگاندای دروغین ادامه نیافت؟
علت پروپاگاندای اولیه را گفتیم واما توقف ناگهانی این تبلیغات وتوجیهات “حقوق بشری” نشان ازآن دارد که رهبران رژیم خیلی زود متوجه شده اند که این بار ازاین ستون به آن ستون نه تنها فرجی نیست، بلکه ادعای دفاع از حقوق شهروندان آمریکائی و حمایت ازتظاهرات ومطالبات آنها و خواستار رعایت حقوق بشرشدن درآمریکا، برای رژیمی که بمنظور سرکوب خیزشهای احتمالی شمشیررا ازروبسته است وتمام نیروی سرکوبگر خود را بسیج نموده است، هزینه های بسیاری دربرخواهد داشت و با ادامه این ادعاهای عوامفریبانه وپوچ، سرکوب خیزشهای احتمالی آینده آسان نخواهد بود.
رهبران رژیم میدانند که علاوه برخشم وفروخفته مردم بویژه بعد ازسرکوب وکشتار آبانماه که همچون آتشی زیرخاکستر مترصد جرقه ای است تا باردیگر شعله ورشود، پی آمدهای اقتصادی ،اجتماعی وسیاسی شیوع وسیع ویروس کرونا نیزبرنگرانی رژیم ازاحتمال شورش های عمومی افزوده است . آنها هراسان ازنتایج قرنطینه ومحدودیت های اقتصادی که درشرایط بحرانی کنونی میتواند به واکنش های اجتماعی غیرقابل کنترل منجرشده و به حوادثی غیرقابل انتظاربیانجامد ، به این صرافت افتادند که دست زدن به عوامفریبی وفرصت طلبی و توسل جستن به تاکتیک دفاع از حقوق تظاهرکنندگان درآمریکا و محکومیت دولت آمریکا درنقض حقوق بشر، توجیه مناسبی برای سرپوش نهادن به اعمال جنایتکارانه وسرکوبگرانه درمواجه با مطالبات واعتراضات اجتماعی درایران نبوده وراه خطا پیموده اند و اینک ازیکطرف شاهد فروکش کردن ادعاهای عوامفریبانه اولیه رهبران رژیم دردفاع از جنبش اجتماعی درآمریکا میباشیم وازطرف دیگرشاهد تشدید سرکوب و شلاق زدن کارگران معترض واعدام زندنیان سیاسی وبسته ترشدن فضای سیاسی درسراسرکشورهستیم .
اما رژیم جمهوری اسلامی ورهبران سرکوبگر آن بازهم راه خطا میروند. آنها با تشدید سرکوب نمیتوانند طبقه کارگر وتوده های تحت ستم واستثمار و میلیونها انسان جان بلب رسیده را ازتلاش ومبارزه برای رهائی ازنکبت نظام حاکم بازدارند.