اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

مجمع عمومی و طیف کمونیست کارگری(پرسش و پاسخ )

به نقل از نشریه کار کمونیستی شماره 184

هر گاه که اعتصابات و اعتراضات کارگری اوج میگیرد بحث های فراونی حول چگونگی سازماندهی و تشکل یابی کارگران صورت میگیرد. در این میان برخی ازجریانات عمدتا  طیف حزب کمونیست کارگری و خود این حزب از ” مجمع عمومی ”  یاد میکنند و مدعی اند مجمع عمومی یک تشکل است وازسال  57مطرح شده و حالا  بتدریج به خودآگاهی فعالین کارگری تبدیل شده. نمونه زیر بخشی از متنی است که در نشریه مجمع عمومی شماره یک درج شده است.

 ” خودآگاهی فعالین کارگری در ایران نسبت به پدیده جنبش مجمع عمومی، نقش زیادی در پیشروی طبقه کارگر و جنبش مجمع عمومی دارد. هر فعال کارگری باید به جای نقشه ها و الگوهایی که باید با تبلیغ و ترویج در میان کارگران جای گیرد، به جنبش مجمع عمومی کارگری که از سال 57 تاکنون در ایران جریان دارد و بهترین و کارآمدترین و ساده ترین راه متحد و متشکل کردن کارگران در شرائط کنونی است، بپیوندد. ” ( به نقل از نشریه مجمع عمومی )

حال سوال من ( محمود – ب) از شما رفقای فدائی این است، آیا آنچنان که طیف کمونیست کارگری مدعی است ” مجمع عمومی ” یک تشکل ویا جنبش کارگری است یا نه ؟

جواب : با درود و تشکر از شما رفیق محمود گرامی، درجواب میتوانیم بگوئیم که مجمع عمومی نه تشکل است و نه جنبش، چسباندن این القاب وصفات ها برای مجمع عمومی  اختراع همین طیف است که گوئی درعمر خود هیچکدام هیچ تماس ورابطه ای با محیط کارگری  ومردمان محل کاروزیست نداشته اند. علاوه برآن ازتاریخ جنبش کارگری هم بی اطلاع هستند.

مجمع عمومی معنی اش را باخوداش دارد. مجمع عمومی یعنی جمع شدن افراد یک صنف، محله، روستا درجائی برای گفتگو و یا تصمیم گیری درامرمشترک فوری . همانطورکه ازاسم اش پیدا است فقط کارگران را شامل نمیشود بلکه هرجا  وموسسه ای  موضوع ومشکلی پیش میاید که اجتماع شاغلین ویا ساکنین آن محل وموسسه را ضروری میسازد، درچهارچوب زمانی تشکیل وپایان جلسه، مجمع عمومی مینامند . که با اتمام تجمع، مجمع عمومی نیزپراکنده ومنحل میشود. این جمع شدن درزیریک سقف ابتدائی ترین شیوه رسیدگی وتصمیم گری و یا شنیدن وگفتن است  اهالی روستا درمسجد جمع میشوند تا مثلا درباره تقسیم اب ویا مشکلات روستا صحبت بکنند. این جمع شدن بدین معنی است که مجمع عمومی روستا تشکیل شده است. سهامداران یک شرکت  هم هرساله ویا درموارد لزوم مجمع عمومی تشکیل میدهند. این مجامع  تشکیل میشوند تا موضوع معینی را حل وفصل بکنند گاه انسانهای دارای منافع ودیدگاه های مختلف ومتضاد دراین مجامع شرکت میکنند میگویند ومیشنوند تا به تصمیم برسند وبعد پایان مییابد. ازطرفی چون مجمع عمومی تشکیل شده است  وتصمیمی گرفته است لزوما این تصمیم  مترقی ویا به نفع آن جمع، صنف ویا کارخانه  نیمیتواند باشد. درمجامع عمومی ممکن است تصمیمات ضد کارگری و ارتجاعی هم گرفته شود. این شکل تجمعات عمومی را قبل از رشد سرمایه داری هم  میتوان سراغ گرفت. درایران هم این شکل ازتجمع اقشارمختلف مردم و کارگران ازتاریخی بسیار طولانی برخورداراست. مجمع عمومی کارگران یک کارخانه و یا مرکزتولیدی وخدماتی هم ازاین امر مستثنی نیست. هرگاه امری مربوط به منافع کل کارگران یک کارخانه باشد  بطورمثال ورشکست شدن، نپرداختن حقوقها، تعطیلی کارخانه، فقدان ایمنی محیط کا، حوادث واتفاقات،  ومشابه اینها. چه این کارخانه قبلا دارای تشکیلات اتحادیه ای وسندیکائی، شورائی باشد ویا اساسا فاقد تشکل باشد، نیزتشکیل میشود. وبعدازپایان تجمع، مجمع عمومی  نیز وجود ندارد. ومثل یک تشکل سندیکائی، اتحادی ای وغیره نمیتواند پیوسته وپایدار همچون یک تشکل به کارش ادامه دهد. این رسم وشیوه برگزاری مجمع همواره وجود داشته ومربوط به سال 57 نیست. البته شاید رسم وسنت مجمع عمومی  اتفاقی در سال 57 بگوش رهبران این طیف خورده باشد .

مجمع عمومی درعین حال  بدلیل موجودیت موردی خود فی النفسه ناپایداراست و جنبه گذرائی دارد واساسا قادر به متحد کردن کارگران بصورت طبقه نیست  وجز درموارد معین واقدامات صنفی مشخص، نمیتواند بمثابه یک تشکل مبارزات کارگران را به هم پیوند داده وآنها رامتحد کند علاوه برآن بخاطر موردی بودن اش  مبارزات کارگران یک کارخانه راهم نمیتواند بصورت پیوسته به سرانجام پیروزمنداش برساند چراکه ممکن است  بفاصله زیاد موردی پیش نیاید که جمع شدن همه کارگران درمجمع عمومی را ضروری وممکن سازد و یا اختلاف منافع ودیدگاه ها میان کارگران و اقدامات کارفرما چنین تجمعی را ناممکن ویا بی ثمرسازد . علاوه برهمه اینها تشکل کارگری مثل سندیکا، اتحادیه، شورا تعاونی وغیره دارای اهداف، اساسنامه وبرنامه هستند وکارگران  به میل واراده خود به عضویت آنها درمیایند وحق عضویت میپردازند ولزوما هم همه کارگران را دربرنمیگیرند و ممکن است کارگرانی میل به عضویت دراین تشکلها نداشته باشند ویا دراین ویا آن یکی ازاشکال تشکل عضو وفعالیت بکنند و… .درحالیکه مجمع عمومی فاقد چنین ساختاری است .

بنابراین اینگونه تصورات و برداشت ها ازمجمع عمومی ازسوی جریانات وافرادی اشاعه داده میشود که اساسا هیچ اطلاعی از سوخت وساز و روابط و مناسبات درون کارگران  واشکال مختلف تشکلهای کارگری و حتی مردمان عادی ندارند باشنیدن اینکه فلان کارخانه مجمع عمومی تشکیل داده است و دراین مجمع عمومی تصمیم گرفته شده است برای رسیدن به مطالباتشان دست ازکار بکشند و یا اعتصاب بکنند، فورا درتخیلات خودشان باین نتیجه میرسند که مجمع عمومی یک پدیده جدید است ونه تنها یک پدیده جدید است بلکه بهترین تشکل ویک جنبش نیزهست! علاوه براین هم گویا بعدازسال 57  کشف شده است و اکنون  کارگران به خود آگاهی تشکیل این پدیده رسیده اند !!!  واگر این :تئوریسین “ها کمترین اطلاعی از تاریخ جنبش کارگری داشتند ویا ارتباطی با طبقه وتوده ها میداشتند هرگز دچارچنین خیالبافی هائی نمیشدند وچنین فرمانهائی صادرنمیکردند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.