سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
درخبرها آمده است که باردیگر در فرانسه جوان مهاجمی با فریاد الله واکبر به یک معلم تاریخ درنزدیک مدرسه ای حمله کرده وجلوی چشم رهگذران بطرز فجیعی سر وی را از تن جدا نموده است. حادثه در شهر کنفلان سنتاونورین در شمال غربی پاریس پایتخت فرانسه روی داده است. فرد مهاجم نیز با شلیک گلوله پلیس کشته شده است.
گفته میشود مقتول معلمی است چهل و هفت ساله بنام “ساموئل پاتی”که درمدرسه راهنمائی حومه پاریس تاریخ و جغرافی تدریس میکرده است. وی درمبحث آزادی بیان کاریکاتورهای پیامبر اسلام را به شاگردانش نشان داده بود. و این عمل احساسات گُرد گرفته نوجوان مسلمان 18ساله را به غلیان درمیاورد و او تصمیم میگیرد ازکسی که به پیامبر اسلام” توهین” کرده است، انتقام بگیرد. سپس نامه ای را ضمیمه عکس سربریده شده معلم به مکرون میفرستد و با “رهبرکفار” نامیدن مکرون پیام میدهد که قصد داشته از کسی که «محمد را تحقیر کرده بود» انتقام بگیرد. بعد از این عمل جنایتکارانه که بحق باید محکوم بشود بزرگان قوم، امامان جماعت، دولتمردان و قلم بدستانی که عادت کرده اند نان را به نرخ روز بخورند، بدون اینکه به زمینه های عینی واجتماعی وقوع چنین جنایتی بپردازند، بیشتر به اختلافات ملی مذهبی و نژادپرستانه دامن زده و از نقش خود تبری میجویند.
… ناگفته پیداست که “بزرگتر”های هردو طرف آتش بیاراصلی این معرکه هستند که با توجه به سن وسال قاتل که درعنفوان جوانی به احتمال با غرایض سرکوب شده واحساس تحقیر و توهین درجامعه ای که خود را به آن متغلق نمیدانسته، احساسات اش آماده غلیان بوده است. نوجوانی که ازهردو سوی ماجرا چنان تحریک شده قبل ازاینکه عقل اش را بکارگرفته و براحساسات نوجوانی اش غلبه کند، دست به این جنایت زده است. یعنی این حادثه جنایتکارانه به یکباره اتفاق نیافتاده است بلکه مسبوق به سابقه ای است که ذهن نوجوان قاتل را آماده دست یازیدن به این جنایت نموده است.
بنا به گزارش خبرنگاران قبل ازاین اتفاق ، “بعضی از والدین دانشآموزان در شبکههای اجتماعی ابراز نارضایتی کردند. این نارضایتی در حدی بود که یکی از این والدین، هفته گذشته شکایتی را علیه این معلم مطرح کرده است.
همچنین این حمله، دو هفته پس از اظهارات اخیر امانوئل مکرون درباره طرح دولت در زمینه مقابله با «جداییطلبی اسلامی» در فرانسه رخ داده است. کمتر از یک ماه پیش، وزیر کشور فرانسه،از اقدامی تروریستی در نزدیکی دفتر سابق نشریه شارلی ابدو خبر داده بود؛ حملهای که با ساطور قصابی انجام گرفت و چهار مجروح برجای گذاشت.
شارلی ابدو، مجله طنز فرانسوی که ژانویه ۲۰۱۵ به دلیل چاپ کاریکاتورهای پیامبر اسلام مورد حمله اسلامگرایان افراطی قرار گرفته بود، روز سهشنبه ۱۱ شهریور، دوباره این کاریکاتورها را با تیتر «تاریخ را نمیتوان بازنویسی یا پاک کرد» چاپ و منتشر نموده بود. درست درآستانه محاکمه متهمان پرونده شارلی عبدو..
ازسوی دیگرساپورت مالی انجمن ها، مساجد ومدارس مذهبی توسط دولتهای مرتجع نظیر عربستان سعودی وایران، عمارات، پاکستان وغیره ونیز شکلگیری بورژوازی تجاری جامعه مسلمانان که عمده واردات ازخاورمیانه به کشورهای اروپائی را در دست دارند و وابستگی بازار وهزاران کسبه وشرکتهای جزء و دست فروشهای کنارخیابانها به این کلان سرمایه داران که باهزاران رشته اقتصادی، سیاسی وامنیتی به دول خاورمیانه وصل اند. درهرکدام ازکشورهای اروپائی بویژه درفرانسه که اکثریت جمعیت مسلمان را درخودجای داده است جامعه ای دردرون جامعه فرانسه را تشکیل میدهند که درچهارچوب آن بمثابه اقلیت مسلمان احساس “خویشاوندی وامنیت” میکنند جامعه ای که قشرپائین و طبقه کارگرآن آن بعنوان نیروی ارزان با حقوقهای کم وساعات کارطولانی مورداستثمارقرارمیگیرند و نه تنها قادرنیستند با جامعه میزبان ارتباط لازم برقرارکنند و درآن ادغام شوند بلکه شدت کار وعدم نیاز به آموزش کامل زبان نیز مزید برعلت میشود تا ازتحصیلات عالی و کسب فرهنگ و هنر و اخلاقیات جامعه مدرن محروم شوند و ازطرفی ازجامعه اصلی خود نیزبدورند و لذا از تکامل تاریخی وفرهنگی آن نیز محروم میمانند. آنچه دراین جوامع بسته میاموزند تعصبات مذهبی و قومی قبیله ای است که ازطریق مساجد وآخوندهای وارداتی بخوردشان داده میشود. محاسن جامعه مدرن وامکانات آنرا میبینند و بی تردید درک میکنند، درحالی که ازاستفاده ازآن محرومند بنا براین در درونشان یک عقده حقارتی شکل میگیرد که تنها با تعلق خاطربه ایدئولوژی مذهب و قومیت گرائی است که این عطش سوزان را فرومینشانند .نوجوانان برخاسته ازاین خانواده ها همواره آماده انفجارند زمانیکه خود را ازتمامی مواهب جامعه مدرن بی بهره میبینند و یا توسط بزرگترها ازامکان تماس و رابطه نزدیک منع میشوند. با رشد گرایشات راسیستی و خارجی ستیزی این تعصب به نسل جوان منتقل میشود ونسل اندر نسل ادامه پیدا میکند و دراین جوامع مذهب هم وسیله اتحادشان است وهم وسیله سرکوب، هم هویت شان را میسازد وهم دیگ غیرتشان را بجوش میاورد.
سالانه چندین مدرسه و محافل غیرقانونی درفرانسه کشف میشوند که درآن کودکان را ازسنین پائین مغزشوئی میکنند اخیرا نیز مدرسه ای را کشف کردند که حدود هشتاد کودک سه تا شش ساله درآنها تحت تعلیمات اسلامی بودند.
به گزارش خبرگزاریها در دو سال گذشته، حدود ده مدرسه غیرقانونی، مرکز مذهبی و سالنهای ورزشی غیرقانونی که در ارتباط با افراطگرایان بودهاند در محله سن دونی در شمال پاریس شناسایی و تعطیل شدهاند.
فقط در بازه زمانی سپتامبر ۲۰۱۹ تا مارس ۲۰۲۰، وزارت آموزش فرانسه ۹۳۵ مورد از نقض لائیسیته در مدارس این کشور را به ثبت رساند.
سئوال این است که آیا دولت فرانسه نمیداند که منابع مالی این مدارس وآموزشگاه ها توسط کدام کشورها ویا چه کسانی ازدرون خود این جوامع تامین میشود؟! تردیدی نباید داشت که تمام دولت های اروپائی از منشا مخارجی که برای تعلیم وتربیت این کودکان ونوجوانان وجوانان توسط برادران آخوند، تامین میشود مطلع اند و همچنین ازتبعات آن نیز بخوبی خبردارند. اما منافع طبقه حاکم فرانسه، هم با منافع دول مرتجع اسلامی گره خورده است و هم با منافع سرمایه داران مسلمان مقیم فرانسه، که از اشاعه مذهب و خرافات وسیله ای برای کنترل جمعیت مهاجر واستثمار نیروی کار ارزان آنها ساخته اند. درست به همین خاطر نه تنها خواستار حل ریشه ای آن نیستند، بلکه در زمانهائی که اقتصاد سرمایه داری مفری برای خروج از بحران نمی یابد ونظیر بحرانهای اخیری که با همه گیری ویروس کرونا رویهم تلنبار شده است، ازطریق تحریک احساسات جوانان و دامن زدن به اختلافات مذهی و رواج اسلام ستیزی و راسیسم چوب درلانه زنبور میکنند. تا چند صباحی توجه توده مردم را از عوامل اصلی بحران و فلاکتی که گرفتارشده اند منحرف سازند.
ازاینکه آزادی اندیشه و قلم را باید پاس داشت و مطبوعات و روزنامه نگاران وهنرمندان باید بدون ترس ومحدودیت به نشراخبار واحادیث و هنر واندیشه بپردازند وکشیدن کاریکاتور محمدّ، عیسی و پیامبران مرده و زنده حق آنهاست و تعرض به آنها تعرض به آزادی بیان هست وباید محکوم شود، اما نباید فراموش کرد که ریختن اشک تمساح دولتمردانی نظیرماکرون بخاطر قربانی شدن آزادی در واقعه جنایت بار اخیر، نمیتواند کسی را فریب دهد چرا که درمقابل چشمان صدها میلیون اروپائی ومیلیارد ها انسان دیگر درسراسرجهان دیدیم ومیبینیم که چگونه جولیان آسانژها و اسنودن ها وامثال آنها صرفا بدلیل دفاع ازآزادی بیان به بند کشیده میشوند و چگونه اعضای دادگاه بین المللی لاهه بجرم طرح لزوم وارسی جنایات سربازان آمریکائی در افغانسان، تحریم میشوند و یا جلوی افشاگریهای جنایات صورت گرفته درماجرای حمله به عراق ، لیبی وسازماندادن گروه های جنایت کار اسلامی توسط دول غربی و شرکتهای عظیم امپریالیستی موانع متعددی ایجاد میکنند واخیرا هم دولت انگلیس با ارائه لایحه ای به پارلمان این کشور برآن است تا جائی که میتواند دربرابر خبرنگاران، گزارشگران ومحققین مستقل مانع ایجاد کند .
ایکاش طنز نویس شارلی عبدو درکنار کاریکاتور محمد، کاریکاتوری هم از هزاران مورد نقض ازادی بیان دول اروپائی طراحی میکردند و در دفاع از ازادی بیان، از نقض آزادی بیان آنها هم مثال میاوردند و ازهزاران مورد نقض ازادی بیان توسط دول مرتجع منطقه ودولتهای غربی حامی آنها فاکت های غیرقابل انکار وآموزنده ای ارائه میدادند.سپس ادعا میکردند که قصدشان واقعا دفاع از آزادی بیان بوده است.
قتل فجیع “ساموئل پانی”بدست یک جوان متعصب مذهبی دهشت افکنی درجامعه ای است که در سال گذشته میلیونها نفر، خارج اینکه به کدام مذهب، ملیت و نژاد وابسته هستند بازو دربازوی هم باشکوهترین تظاهرات اعتراضی را علیه طبقه حاکم فرانسه که تجار و سرمایه داران مرتجع مسلمان نیز بخشی ازآنها هستند براه انداختند. اینها به عبث تلاش میکنند باسربریده میان توده های کارگر و زحمتکش مردم که روزبه روزآگاه تر ومتحدترمیشوند، اختلاف انداخته ودهشت افکنی کنند.
خ-عمواوغلی 26مهر1399