اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

 گذشته و حال و آینده  با جمهوری اسلامی

با شیوع  بیماری مرموز کرونا که عملا کلیه فعالیتهای اقتصادی و تقریبا زندگیها  را فلج کرده است ، فارغ از اینکه چرا و چگونه بروز کرد ؟ شرایطی فراهم شده است تا با نگاهی به گذشته روند اعتراضات توده ای و نقاط قوت و ضعف آن با چشم اندازی روشن به استقبال ماههای پسا کرونا برویم . فکر میکنم بجاست تشکلهای درون جنبش فدایی در ادامه همکاریهای مشترک که از اجرای مراسم 19 بهمن کلید خورد با انجام نشستهای فوری با بررسی سیر تحولات چهل سال گذشته ، برای دست یابی به تحلیلی  مشترک از شرایط موجود گام بردارند و آن را در نشست شش جریان به بحث بگذارند تا زمینه لازم برای اتخاذ تاکتیک مشترک که فارغ از نشستهای و سمینارها کارایی اجرایی و میدانی داشته باشد ، فراهم آید . نباید از یاد ببریم که هیچ جریانی در جنبش کمونیستی به تنهایی قادر به تاثیر گذاری بر تحولات آتی نخواهد بود چه رسد به رهبری آن . ما نیاز به اقدامی جسورانه تر و جدی تر فراتر از آنچه تاکنون انجام داده ایم ، داریم  . هنگامی که خصوصا بعد از وقایع آبان ماه در جای جای تهران با افراد از سنین مختلف وارد صحبت شدم مجال نمیدادند و قبل از آن که به قول علما ! کلام منعقد شود  با آگاهی عجیبی به تحلیل اوضاع میپرداختند وتقریبا قریب به اتفاق جمهوری اسلامی را مسبب تمامی نابسامانیها مصایب و فساد ها در جامعه  و تنها راه نجات را نابودی رژیم میدانند . در مناطق مرفه شهر اکثرا دغدغه وطن دارند  و شورشهای خیابانی را موجب سوری شدن کشور میدانند پاره ای هم امید دارند رضا پهلوی دوم با کمک آمریکا بتواند کاری کند ولی در مناطق پایین شهر معتقدند اعتراضات خیابانی به تنهایی بدون هدف و بدون رهبری راه به جایی نمیبرد و وقتی از حضور نیروهای انقلابی صحبت میکردم اغلب باور نداشتند که اصلا در داخل وجود داشته باشند چه رسد به این که بتوانند تاثیر گذار باشتد . همه ما همانطور که در شعارهایمان وحدت و همبستگی را تنها چاره کار در پیکار علیه رژیم میدانیم و توده ها را به آن توصیه میکتیم اینک خود به عمل به این شعار باید مکلف شویم باید این شعار را محور اقداماتمان قرار دهیم ، ما نیازمند جبهه ای انقلابی هستیم ، باید توان مبارزاتی تشکلهای مختلف را دریک  پلاتفرم گرد آورده و پر قدرت در میان توده ها قد علم کنیم جبهه ای که نام آن مورد وثوق توده ها قرار گیرد و ملجا و مرجعی در جامعه باشد ، مطمئنا اعلام موجودیت رسمی این جبهه و پخش اعلامیه اعلام موجودیت ( حتی در سطحی محدود که بی شک شدنی است )  در داخل میتواند بسیار تاثیر گذار باشد .

صحبت از جمهوری اسلامی صحبت از قشری ترین و مرتجع ترین بخش بورژوازی است  که از نظر ددمنشی و شقاوت و جنایت پیشگی و در عین حال فریبکاری و شارلاتانیسم مذهبی درتاریخ ایران سرآمد است که  ابتدایی ترین معیارهای اخلاقی و انسانی بورژوازی در قاموس آن جایی ندارد  .آنچه در طی این چهل سال در بحرانها و تنشهای متعدد رژیم را سرپا نگاه داشت بکار گیری همه جانبه مذهب در همه امور و استفاده بهینه از دستگاههای تبلیغاتی بوده ، در کنار تبلیغات وسیع دینی ، رژیم با گرته برداری از موج عظیم اشاعه نوعی نهیلیسم بی هدف دم غنیمتی که امپریالیسم در سطح جهان در دهه های اخیر براه انداخته ، بعد از جنگ ویرانگر و بستن پرونده نیروهای انقلابی با قتل عام تابستان و پاییز 67 در سکوت گورستانی مجامع جهانی ، آن را در دستور  قرار داد ، رادیو و بخصوص تلویزیون رژیم موج وسیعی از تبلیغات زندگی ” دم غنیمتی ” و” باری به هرجهت ” را در پیش گرفت فیلمهای تلویزیونی و سینمایی و پاره ای نمایشهای زنده تئاتری با مضامین اختلاف و خیانت زوجین به هم ، فرار نوجوانان و جوانان خصوصا دختران از خانه و روی آوردن به زدگی مجردی ( اوایل دهه هفتاد موضوع دختران فراری  از خانه در جامعه معضل بزرگی  شده بود که شهرهای کوچک سنتی را هم بی تاثیر نگذاشته بود ) ، مصرف انواع مواد مخدر و شکستن قبح آن  به شکل مهندسی معکوس با ساخت انواع فیلمها در این باره و لوث کردن آن ( آتقی معروف سریال آیینه عبرت آن دوره با دیالوگهای مخصوصش یکی از چهره های محبوب بود و هنگام پخش  این سریال مانند سریال مراد برقی زمان شاه خیابانها را خلوت میکرد  ) ، کم رنگ کردن پیوندهای عاطفی خانوادگی ، محلی ، قومی ( که دراین مورد موفقعیت چندانی نداشت ) از اهداف این برنامه بود . با امدن ماهواره رژیم از شادی در پوست نمی گنجید رسیورها با منوی فارسی به سفارش آقا زاده ها به وفور وارد ایران شده و به اغلب خانه ها راه پیدا کرد و با درک درست از کنجکاوی کودکانه همه انسانها در تجربه کردن هر پدیده جدید و اینکه منع دستوری و اجباری هر چیزی شوق ابتیاع و تجربه کردن آن را بسیار بیشتر میکند ، از یک طرف پلیس در اقدامات نمایشی با حمله به منازل سعی در توقیف آنها میکرد و عملا محرک میشد برای فروش بیشتر دستگاهها با قیمتهای گزاف و از سوی دیگر با تامین بودجه بسیاری از شبکه های فارسی زبان مذغونی اهداف خود را دنبال میکرد . شبکه های ماهواره ای که عمدتا در اختیار بورژوازی است مروج باغ سبزی از زندگی پر زرق و برق غربی رها از تمامی قید و بندها و محدودیت اخلاقی و انسانی هستند که الگو وکعبه آمال بخش وسیعی از جامعه بخصوص جوانان قرار گرفته اند . با آغاز دوران به اصطلاح سازندگی ، اشراف نوکیسه ای که به گرد باندهای مافیایی وابسته به آقاها و آقازاده ها پدید آمده بودند به چنین زندگی مدرن آزاد ! و رها ! روی آوردند . روزشان به غارت و چپاول و ثروت اندوزی و شبهایشان به خود نمایی و خوشگذرانی در کافه ها و رستورانها و هتلها و کنسرت ها میگذرد و وقتی پای صحبتشان می نشستی خود را زرنگ و و با عرضه و لایق این زندگی میدانند هرازگاهی هم احساسات و عواطف و نوع دوستیشان به غلیان درآمده و با لقمه گرفتن برای کودکان کار یا پخت دیگی غذا و پخش آن در محلات فقیر نشین و یا غذا دادن به گربه ها و سگهای ولگرد و فیلم گرفتن از آن و به اصطلاح امروزیها به ” شعر ” گذاشتن آن و نازیدن به ” فالوهایشان ” ارضا میشوند . بخش اعظم جامعه که همیشه مورد غارت و چپاول قرار دارند ، ناتوان از دست یابی به ابتدایی ترین نیازهای زندگی تنها خشم و غضب و کینه و نفرت می اندوزند و همواره انباشت این خشم و کین به شکل دوره ای زمینه ساز طغیانهای اجتماعی بوده که طی این سالها روی داده است . عصیانی شدید از دردی مشترک در جمعی وسیع که شروع اقدامات سرکوبگرانه رژیم موجب تشدید آن و با ویران کردن و آتش زدن نمادهای دولتی و اقتصادی و دینی حاکمیت سرمایه تخلیه میگردد و از آن جا که هیچ رهبری مشخصی در هدایت این اعتراضات وجود ندارد تشدید سرکوب و درنده خویی رژیم آن را به محاق میبرد .

آنچه ذکر شد توصیفی خلاصه وار از زمینه های رشد و شکل گیری اعتراضات کارگری ، صنفی ، دانشجویی و توده ای طی این سالها بوده ولی خیزش توده ای آبان 98 در قریب به دویست شهر بزرگ و کوچک یک وجه تمایز بزرگ داشت ، توده ها بعد از چهل سال یک صدا سرنگونی و مرگ رژیم را مطالبه کردند ، هر چند رژیم بنا به ماهیتش با سبعیت و کشتار صدها نفر و دستگیری فله ای هزاران نفر ( که تداعی کننده وقایع سال 60 بود ) کوشید بار دیگر کنترل را به دست گیرد ولی توده ها در اعتراضات بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی و انتخابات مفتضح دوم اسفند نشان دادند که انتخاب خود را کرده اند و جزء نابودی رژیم گزینه دیگری ندارند . نبود سازماندهی و هدایت مشخص اعتراضات همواره موجب شده بخشهای مختلف به حمایت ازیکدیگر بر نیایند ، به عنوان نمونه هنگامی که هفته ها گارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز در خیابانهای شوش و اهواز فریاد دادخواهی و تظلم سر میدهند ، سایر اقشار جامعه به زندگی و کسب و کار عادی خود مشغولند بجز چند حرکت اعتراضی دانش جویی که به جای خود ارزشمند است حتی حمایتی از سایر کارگران در بخشها و صنایع دیگر صورت نمیگیرد و رژیم با فراغ بال با دستگیری چندین تن از رهبران و اخراج عده ای دیگر موفق به مهار آن میشود و همیشه  ” درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید ” در حد شعار باقی مانده است . تمام قرائن و جو ملتهب جامعه گواه این بود که روزهای پایانی سال بار دیگر شاهد شورش توده ها خواهیم بود ولی کرونا بداد رژیم رسید .

با شیوع مرموز کرونا فارغ از چرایی و چگونگی آن ، امپریالیسم را با بحرانی درگیر کرده که به اذعان بانک جهانی بعد از رکود دهه سی تاکنون به خود ندیده است ، علیرغم اینک کرونا موقتا موجب آتش بس در نبرد طبقاتی شده و با متوقف شدن اعتراضات فقرا و گرسنگان در چهار گوشه جهان سرمایه داران نفس راحتی میکشند اما دیری نمیپاید ، کرونا آنچنان عجز و ناتوانی و غیر انسانی بودن مناسبات سرمایه داری را آشکار کرد که سالها تبلیغات گسترده کمونیستها قادر به انجام آن نبود .  بی تردید شیوع جهانی کرونا بحران اقتصادی فراگیر و رکود شدیدی را به دنبال خواهد داشت ، دوران پسا کرونا آبستن تغییرات گسترده ای در مناسبات اقتصادی حاکم بر جهان است ، جنگ طبقاتی وارد عرصه جدیدی خواهد شد ، البته کشورهای ثروتمند خواهند توانست در پس این بحران کمر راست کنند ولی دول ورشکسته از هم اکنون ناقوس مرگ خود را میشنوند . جمهوری اسلامی از این قائده مستثنی نیست ، رژیم آینده سیاه و تاریک خود را به روشنی میبیند  اگر در همان روزهای آغازین شیوع کرونا سریعا به استقبال رفت و این نعمت خدادادی را به ایران دعوت کرد تا چند صباحی قاتق نانش شود بلای جانش خواهد شد و فروپاشی اقتصاد را به دنبال خواهد آورد . از آنجا که در این سالها جمهوری اسلامی بحرانی را با بحرانی دیگر از سر گذرانده در تلاش است این بار هم به همین روش خود را نجات دهد 1- فعلا این مهمان شوم را تا آن جا که امکان دارد در خانه حفظ کند ، به همین منظور تصمیم گرفته اجرای قرنطینه نیم بند را از 23 فروردین ملغی کند و با اجرا فاصله کذاری هوشمند ! هر کس به جای گرفتن گریبان رژیم برای تامین نیازهای اولیه زندگی خود به دنبال قوت لایموت خانواده اش باشد ، در اصل رژیم بین ابتلا و مرگ هزاران نفر در اثر کرونا یا رویارویی با خیل عظیم بیکاران و گرسنگان ، بنا بر ماهیت ذاتی اش شق اول را برگزید 2- رژیم با این باور که آمریکا و متحدانش در ضعیفترین موقعیت قرار دارند ، با کمک متحدینش در تدارک آشوب و تنش در منطقه است و این طرح با سفر دوهفته پیش قاآنی فرمانده سپاه قدس به عراق کلید خورد 3- رژیم در تدارک و آماده سازی آزمایشی اتمی است که با اوج گیری تنشهای منطقه ای آن را عملیاتی کند . جمهوری اسلامی طی این سالها نشان داده هر زمان در شرایط فشار و اضطرار قرا گرفته وحشی تر و درنده تر شده و ماههای آتی از اضطراری ترین و حیاتی ترین زمانها برای رژیم است . ماههای آینده ایران عرصه نبرد سرنوشت خواهد شد ،  در یک سو کارگران و زحمتکشان و توده های گرسنه و درمانده صف کشیده اند و در سوی دیگر سرمایه داران و دولت ورشکسته آنها ، جمهوری اسلامی در اوج ناتوانی و استیصال قرار دارد . میبایست با گرد آمدن در جبهه ای انقلابی هر آنچه در چنته داریم رو کنیم و در برابر این جنایتکاران محکم و پر قدرت ظاهر شویم و امید به آینده را به صف انقلاب باز گردانیم .

مسعود – تهران 21/1/99

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »