سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
تشدید استثمار و بهره کشی، همراه با پایین بودن سطح دستمزده ها در شرایط رشد سرسام آور نرخ تورم، گرانی، بیکاری، فقدان مسکن و وخامت بهداشت و درمان تنها گوشه ای از معضلاتی است که توده های کار و زحمت ایران، در شرایط سرکوب هرگونه صدای آزادیخواهی ، با آنها مواجه اند و شکاف عظیمی بین هزینه های زندگی وسطح دستمزد کارگران بوجود اورده است بطوریکه بسیاری از کارگران و زحمتکشان از تامین حداقل معیشت و ابتدای ترین نیازهای زندگی عاجزند.
در میان تمامی این مشکلات، مشکل مسکن و سرپناه کارگران و زحمتکشان که از جمله نیازهای اولیه هر انسانی است، از جمله معضلاتی است که همانند تمامی مشکلات و مصائب توده های مردم در ایران جمهوری اسلامی زده مضاعف شده است و رژیم در این عرصه نیز مانند همهی سطوح رکورد زده، بطوریکه ایران دارای بالاترین نسبت هزینهی مسکن به درآمد خانوارها در جهان یا به عبارتی دیگر دارای پایین ترین میزان توانای خرید مسکن توسط مردم در جهان است. دیگر نه تهیه مسکن بلکه داشتن حداقل سرپناه نیز برای بخش وسیعی از توده های مردم ، اقشار متوسط و کم درآمد جامعه میسر نیست.
با توجه به این که آمار در ایران امنیتی است و همیشه امار پایین تر از واقعیت ها منتشر میشود، اما هیمن آمار منتشر شده در روزنامه های حکومتی و سایت های اینترنتی وابسته به خود رژیم در خصوص وضعیت مسکن، حکایت از عمق فاجعه می کند، فاجعه ای که خانواده های بدون مسکن و سرپناه را به بیغوله هائی سوق داده که به زباله دانی بیشتر شبیه اند تا اماکن مسکونی.
بنابر امار منتشر شده، در شهریور ۱۴۰۰ میانگین قیمت هر متر مسکن در شهر تهران به رقم ۳۱.۷ میلیون تومان رسید. این درحالی است که قیمت یک متر مسکن در شهریور۹۹ نزدیک به ۴.۷ میلیون تومان بوده است. اجاره بها در تابستان ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل بین ۵۰ تا ۱۵۰ درصد رشد داشته است و موجب نابودی خانواده ها و افزایش حاشیه نشینی و فقر مطلق شده است.
بگفته کارگزاران رژیم فقط در تهران ۳۱ درصد ”مردم در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای شهرها و بافتهای »ناکارآمد« زندگی میکنند.“
با این حال رژیم جمهوری اسلامی سرپناه های محقر توده های محروم را که به هر چیز شباهت دارند جز مسکن به آنان روا نمی داند و به بهانه های واهی از جمله ” ساخت و ساز غیرمجاز ” ، ”نوسازی بافتهای فرسوده“ و … گله های چماقدار خود را برای تخریب به حاشیه های شهرها گسیل می کند تا ضمن سلب مالکیت از تهیدستان و آزادسازی زمین به نفع بورژوازی مستغلات، تسریع در روند کالایی سازی مسکن و زمینخواری و اعیانیسازی شهرها توسط بورژوازی مستغلات را نیز تضمین کنند.
بنا بر امار موجود و گفته خودی ها و کارگزاران رژیم تهیه مسکن مناسب برای کارگران و زحمتکشان هر روز دست نایفتنی تر و به رویا تبدیل شده است، بطور نمونه به گفته عبدالجلال ایری سخنگوی کمیسیون عمران مجلس رژیم :
” گزارشبانک مرکزی متوسط قیمت هر متر مربع خرید خانه در تهران 30 میلیون و 970 هزار تومان بوده و خرید یک خانه 75 متری حدودا دو میلیارد و 300 میلیون تومان در تهران خواهد بود، لذا با درآمد کنونی اقشار متوسط جامعه و هزینههای سرسام آور زندگی، خانه دار شدن به رویا تبدیل شده است“، ایشان همچنان وی یادآور میشود که :
” معاون وزارت راه با حضور در جلسه گذشته کمیسیون عمران، گزارشی از دوره انتظار برای خرید یک واحد 75 متری آپارتمان ارائه کرد که بر اساس آن، مدت انتظار دهک اول برای خانه دار شدن حدود 178 سال و برای دهکهای دوم و سوم به ترتیب به حدود 109 و 79 سال رسیده است“.
و به گفته رسول جهانگیری رئیس اتحادیه مشاوران املاک اصفهان :
” یک زوج کارمند که حقوق آنها حتی به ۱۰ میلیون تومان هم نمی رسد، اگر در سال هیچ هزینه ای نکنند، شاید بیشتر از ۴۰ سال طول بکشد که خانه دار شوند، البته با توجه به اینکه تا ۲۰ سال آینده قیمت مسکن در کشور ثابت نمی ماند، پولی که توسط آنها ذخیره و پس انداز شده در پایان سال با تورم از بین می رود.“
این در حالی است که بانکهای ملت، صادرات و تجارت و چند بانک دیگر جزو بزرگترین مالکان زمین و ساختمان و خانههای خالی هستند، بنابر گزارش روزنامه فرهیختگان »اطلاعات ارائه شده ۱۸ بانک بورسی نشان میدهد که در پایان سال ۱۳۹۹ تقریبا ۴ درصد از دارایی ۱۸ بانک به ارزش ۱۲۱ هزار میلیارد تومان به بخش املاک و مستغلات اختصاص دارد«.
آری سیاست های ارتجاعی رژیم جمهوری اسلامی از ابتدای به قدرت خزیدنش از دادن وعده مسکن، آب وبرق مجانی تا به امروز و در هر سیزده دولت که تمامی آنها نیز حل مشکل مسکن یکی از وعده های ”انتخاباتی“ شان بوده، که آخرین آنها رئیسی جلاد با وعده یک میلیون واحد مسکونی در سال بود، همراه با سیاستهای تعدیل اقتصادی و وانهادن تأمین اجتماعی، رهاسازی بازار به سود سرمایه داران زالو صفت و برآمدن سوداگران و تبدیلشدن مسکن به یک کالای سرمایهای بشدت سودآور، بر خیل جمعیت بی سرپناه، بد مسکن و فاقد مسکن افزوده و به ظهور پدیده های مانند کارتن خوابی، گور خوابی، پشت بام خوابی، یخچال خوابی، جوب خوابی، چادرخوابی، پل خوابی، کانیکس خوابی و … انجامیده و دیگر این عبارت و پدیده ها، واژه های غریب و نا آشنای درجامعه ایران نیستند چرا که هم اکنون هزاران کارگر اخراج شده و ارتش چند میلیونی بیکاران که راهی برای گذراندن زندگی و سرپناهی برای ماندن ندارند همراه با خانوده هایشان در چنین شرایطی روزگار می گذارند.
ترکیب جمعیت بی خانمان ها و بی سرپناه هان بیانگر این واقعیت است که مشکل مسکن مشکل توده عظیم کارگران و زحمتکشان ، معلمان، دانشجویان و در کل اقشار کم درآمد و به حاشیه رانده شده جامعه است که چرخ های اقتصاد برگرده آنان می چرخد اما از ثمره کار خود بهره ای نمی گیرند، در مقابل سرمایه داران و غارتگران و مافیای قدرت و ثروت، ثروت بیشتری می اندوزند و هر روز مخارج هنگفتی صرف ساختن کاخ های مجلل برای خود و امارات و ساختمان هائی میکنند که محل استقرار نیروهای سرکوبگر و ارگان های بوروکراتیک شان هستند.
حل مشکل مسکن ، مثل بقیه مسائل و مشکلات اجتماعی که دامنگیر کارگران و زحمتکشان است ، تنها با تشدید مبارزه علیه تعرضات رژیم و سرنگونی انقلابی آن امکانپذیر است. تنها سیستمی قادر است در جهت حل مشکل مسکن کارگران و زحمتکشان گام بردارد که جوشیده از درون خود توده ها و متکی به اراده انقلابی آنان باشد و این میسر نخواهد شد جز وحدت و تشکیلات که یگانه ابزار توانای مبارزات کارگران و زحمتکشان است.
آرش – مهر ماه 1400