سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
دام جمهوری اسلامی برای احزاب خرده بورژوا و ناسیونالیستهای کرد ایران
در تیرماه 1398 مصادف با ژوئن 2019 خبر ملاقات پنهانی چهار تشکیلات کرد ( حزب دمکرات کردستان ایران ، حزب دمکرات کردستان ، سازمان زحمتکشان و سازمان انقلابی زحمتکشان) که خود را ” مرکز همکاری احزاب کردستان ایران ” می نامند، با نماینده های امنیتی رژیم جمهوری اسلامی در نروژ نشست داشتند ، برملا شد .
” مرکز همکاری احزاب کردستان ” هنوز در رابطه بااین نشست بیانیه ای منتشر نکرده اما مسئول دوره ای آن خبر این نشست را تایید کرده است .
چرا رژیم جمهوری اسلامی بعد از چهل سال حاکمیت دیکتاتوری در شرایط کنونی حاضر به ملاقات با تعدادی از احزاب کرد در ایران شده است؟ و چرا این احزاب به ملاقات ومذاکره بارژیم تن داده اندوعکس العمل دیگر احزاب و تشکیلاتهای کردستان ایران نسبت به این نشست چه بوده است را دراین نوشته بطورمختصربررسی میکنم.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بعد از چهار دهه حاکمیت سرکوب خود بر علیه توده های مردم ایران ، بعد از سالها جنگ و بمباران خلق کرد و تعقیب و شکنجه و اعدام نیروهای مبارز ، کشتار و اعدام کارگران ، زنان ، دانشجویان و زحمتکشان سراسر ایران و با وجود نیروهای عظیم نظامی ، پلیس ، پاسداران و شکنجه گران خود ، نتوانسته اعتراضات ، اعتصابات و شورشهای مختلفی را که در طی ماهها و سالهای پیش در سراسر ایران روی داده ، سرکوب و تحت کنترل تام خود درآورد . از طرفی دیگر بنابه تحریکات و نیات جنگ طلبی رژیم در منطقه و بنا به تهدیدات و محاصره ی نظامی – سیاسی امپریالیستها همچون امپریالیسم امریکا بر علیه شارلاتانیسم رژیم جمهوری اسلامی و صورت گرفتن جنگ احتمالی منطقه با شرکت رژیم در این جنگ ، زمان آن رسیده که رژیم برای اینکه در صورت شروع جنگ کنترل مناطق مختلف ایران از جمله کردستان را از دست ندهد ، به پای مذاکرات و نشستهایی با بعضی از نیروهای کرد ناسیونالیست ایرانی برود و اینکار را هم بدون هیچ شکی با پیش مذاکراتی که با این چهار جریان کرد در سال 1397 (2018) داشتند ، آغاز نماید . قابل تاکید است که نشست رژیم با این چهار جریان در نروژ ، تنها در صورتی میسر شده که پیش ملاقاتهایی و پیش تماس های در ماههای پیش از آن انجام گرفته باشد که وظایفی را نیز بر عهده و بر دوش این چهار جریان در پروسه پیش از نشست تا مرحله ی نشست نروژ گذاشته است و یکی از این وظایف این چهار تشکیلات ، ایجاد ارتباط با دیگر جریانات و احزاب کردستان از جمله تماس و نشست با حزب کمونیست و کومله بوده که تا ماهها قبل حزب کمونیست ایران کلمه ای درباره چنین نشستی بیان نکرده بود وآنرامخفی نگهداشته بود. بعدها با فشار سیاسی و افشای این قضیه توسط نیروهای انقلابی و سوسیالیستی مجبور به اعتراف به وجود چنین نشستی توسط کومله با این چهار جمع شدند .
چرا و به چه دلیل کومله تمایل و شرکت خود را در نشست با این چهار جریان درست دانسته و بر سر چه مسائلی این تشکیلات ها با هم به بحث و گفتگو نشسته اند را میتوانیم در این مبحث مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم . این موضوع را به آخر بحث می کشانیم چرا که نکات مهمی هستند که بایستی به آن اشاره کرد . ناگفته نیست که ضرورت اینمباحث جزو وظایف نیروهای کمونیست است که تحولات و حرکات احزاب و تشکیلاتیهای کمونیستی را موشکافی کرده و بدون هیچ تعارف سیاسی مسائل وانتقادهای خود را برای توده های زحمتکش ایران بازگو کنند.
چنانچه که اشاره شد، رژیم جمهوری اسلامی آگاه به این موضوع هست که بعد از چهار دهه سرکوب و تعقیب و اعدام و نابسامانی و ورشکستگی سیاسی – اقتصادی ،چه درصورت وقوع جنگ و چه در غیر این صورت، بایستی برای نجات حاکمیت درمانده ی سرمایه داری خود و برای کنترل قیام و شورشهای احتمالی توده های بجان آمده در مناطق مختلف ایران وظایفی پیش روی خود قرار دهد ودراین میان کردستان بدلیل شرایط ویژه خود وجود احزاب مختلف واغلب مسلح درنزدیک مرزها این نگرانی را برای رژیم بوج.د آورده که دریک کشمکش نظامی ممکن است کنترل این منطقه را ازدست بدهد و برای همین منظور و برای به سازش کشاندن این نیروها، مسئله مذاکره را همچون دامی برسرراه احزاب کرد پهن کرده است که شروع آن با دانه پخش کردن و ملاقات نروژ آغاز گشته و نیروهای خوش بین و متوهم خرده بورژوا ناسیونالیست کردستان ایران ، چراغ سبزشان را برای رنگ و لعاب دادن به این دام در حال حاضر رونق داده اند .
شکی نیست که رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در صورت شروع جنگ ، بدون هیچ توهمی آگاه به این قضیه هست که خلق کرد با تجربه ی انقلابی که در طی دهها سال در دست دارد ، همدوش و همراه کارگران وتوده زحمتکش و مبارز ایران قادر خواهد بود نظم و اساس رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی دراین منطقه را زیرو رو کند و به برقراری نظمی شورائی و نظمی انقلابی در منطقه و سراسر ایران یاری رساند. نمونه بارز این موضوع شوراههای خلق کرد و همچنین شوراههای شهر سنندج در سال 1358 میباشد . هر چند موجودیت شوراههای خلق کرد در مناطق مختلف با سرکوب و بمباران رژیم بیش از چند ماهی موجودیت نداشت، اما نشان داد که هم طراز با مبارزات سراسری خلقهای ایران در تمامی مناطق ایران از ترکمن صحرا گرفته تا بلوچستان ، مبارزات خلق زحمتکش کرد پیوندمحکمی با مبارزات سراسرایران دارد . به همین خاطر رژیم نمیخواهد چه با وجود جنگ و چه بی جنگ در صورت شکل گرفتن شورشها و قیام سراسری کارگران و زحمتکشان سراسر ایران کنترل نظامی – سیاسی خود را بخصوص در کردستان از دست بدهد و بدون هیچ توهمی و تصوری این رژیم نمی خواهد شرایط روژاوا و کردستان سوریه را در چهارچوب نظم سرمایه داری جمهوری اسلامی ببیند . بدون هیچ شکی رژیم با نشست و بر خواستهایی که با دولت سوریه بر سر مسائل روژاوا داشته و با مشاورتهای متقابلی که این دو رژیم با هم داشته اند و دارند ، رژیم جمهوری اسلامی به هر وسیله ممکن برای نجات چهارچوبی که به مویی بسته است ، دامهای خود را در کردستان مبارز گسترده تر خواهد کرد .
در این میان شکی نیست که احزاب عشیره ای کردستان عراق همچون بارزانی ها و طالبانی ها نیز راه را برای پهن کردن این دام برای احزاب برادر خود یعنی تشکیلات و احزاب ناسیونالیست کرد ایران هموار کرده اند . احزاب ناسیونالیست کرد عراق که نظم طوایفی و فئودالیستی خود را با امر و نهی پیش پیش میبرند ومیلیاردها دلار ثروت توده های زحمتکش کردستان عراق را به جیب خود سرازیرمیکنند ،سالهاست با پیمانها و ملاقاتهای آشکار خود با رژیم جمهوری اسلامی درسرکوبگری وادامه حیات به آن کمک میکنند. این ناسیونالیستها به این درک تاریخی نرسیده اند که زمان و زبان و تاریخ سرنوشت و عاقبت حکومتهای سرمایه داری خون آشام و دیکتاتور را مبارزه ی مقاوم و خستگی ناپذیر خلقهای کارگروزحمتکش تعیین می کند و نه مذاکرات و گفت و شنودهاو پای میزمذاکره و بند وبست رفتن با این جنایتکارها . زمان و مکان و اشکال مبارزه را نیروی مبارز خلقها ، کارگران و زحمتکشان تعیین می کنند و نه حاکمانی که دستشان به خون خلقها آغشته است .
ازرژیم جمهوری اسلامی که طی سالهای گذشته حتی رحم به همپیمانان و همراهان اسلامی خودنیزنکرده است .حکومتی که قاسملو را که توهم به مذاکره با رژیم را داشت برسرمیز مذاکره تیرباران کرد و شرفکندی و همرهان وی را درمیکونوس به گلوله بست برای رهبران فعلی احزاب چهارگانه مذاکره با ماموران دون پایه رژیم چه حاصلی دربرخواهد داشت؟! .هرانسان مبارز وانقلابی که طرفدار رهائی ازستم واستثمار بوده باشد میباید قاطعانه تمامی نیروها و افراد ناسیونالیست وخرده بورژوا،در طمع قدرت به توهم پراکنی درباره رژیم جنایتکارجمهوری اسلامی هستند و پشت به خواسته های انقلابی خلقهای ایران و کردستان می نمایند ،محکوم کند . این نیروهای ناسیونالیست بجای سازماندهی برای سرنگونی رژیم و بجای تبلیغ وترویج مطالبات رحق مردم و تشویق آنها به برقراری شوراهابمنظورکسب حق تعیین سرنوشت به مذاکرات از بالا و مذارکرات پنهانی و غیر پنهانی با رژیم مشغولند .همه نیروهای آزادیخواه و مبارز و انقلابی و معتقد به سویالیست بایستی در همه جا و هر مکانی این مناسبات اپورتونیستی و ناسیونالیستی را محکوم کنند .
ما خواهان سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و برقراری شوراهای انقلابی نه تنها در سراسر ایران بلکه در کردستان انقلابی و مبارز را در پیش و دستور کار خود می بینیم .
رژیم طی چهل سال گذشته بدون هیچ تردیدی تارهای خود و پیوندهایش را در سراسر ارگانهای سیاسی – فرهنگی و نظامی خود در منطقه کردستان با پرورش جاشها بافته است و اگر نیروهای کرد ناسیونالیست در توهم به این قضیه در تلاش برای به قدرت رسیدن در منطقه کردستان با هم نشینی و همپالگی با رژیم جمهوری اسلامی هستند، با دست خود گور سیاسی خویش را خواهند کند .
کردستان ایران ، کردستان عراق نیست که نظم طوایفی را به کمک امپریالیستها برقرار کند . وظیفه ی تمامی نیروهای سوسیالیست و انقلابی و تمامی نیروهای رهایی بخش دنیا این است که نه تنها در کردستان عراق ، نه تنها در کردستان ایران بلکه در همه ی صحنه های مبارزه ، در هر جا و مکانی جامعه ای جدا از سرسپردگی ، جدا از وابستگی به امپریالیستها ، جامعه ای جدا از سرمایه داری و جامعه ای برای همبستگی بین المللی را گسترش دهند .
و اما میدانیم که حزب کمونیست ایران – کومله در چند ماه گذاشته نشستی نیز با ” مرکز همکاری احزاب و نیروهای کردستان ایران ” داشته است . چه مباحثی در این نشست به بحث گذاشته شده را رفقای حزب کمونیست – کومله به اطلاع عموم نرسانده اند. متاسفانه بنظر میرسد ” مرکز همکاری احزاب و نیروهای کردستان ایران ” برادران کرد خود را درحزب کمونیست ایران – کومله به رابه شرکت ومذاکره با رژیم جمهوری اسلامی در نروژ دعوت میکنند ودراین باره باطرف نروژی نیز گفتگوهائی صورت میگیرد. رفقای حزب کمونیست ایران – کومله در طی ماههای گذشته دراین باره سکوت کردند و هیچگونه اطلاع رسانی ننمودند و همانطور که در ابتدا اشاره شد ، بعد از افشاگری نیروهای انقلابی و کمونیست ، حزب کمونیست ایران مجبور به اقرار حضور و شرکت کومله با این چهار جریان شد . حزب کمونیست ایران – کومله چه در گذشته ، چه در حال حاضر و چه در آینده وظیفه آشکار و بدون واهمه ای را بدوش دارد . خصلت طبقاتی خلقها در سراسر دنیا ، خصلت ناسیونالیستی را نیز همیشه و در همه جا در خود نهفته است و احزاب و نیروهای کمونیستی ضمن مقابله با گرایشات ناسیونالیستی وارتجائی میباید درتبلیغ و ترویج آرمانهای سوسیالیسم وضرورت برقراری شوراهای خلق و ایجاد جامعه ای سوسیالیستی مبارزات توده های زحمتکش راازآلوده شدن به سمومات جریانات ارتجاعی نجات دهند وراه هرگونه رفرمیسم و شونیسم وناسیونالیسم را چه در داخل خود و چه در مبارزه، در جامعه افشا نمایند و به مبارزه علنی با آن عمل نماید.پایه طبقاتی این احزاب و گروههای ناسیونالیست ، خصلت طبقاتی و اهداف این نیروها که در نهایت رسیدن به قدرت با ” هر وسیله ی ” هستند را افشا کنند غیر دمکرات بودن ، پشت کردن به خواسته های توده ها ، نبود اعتقاد به انترناسیونالیسم ، کرد بودن و کرد باقی ماندن خصلتهای طبقاتی این نیروهاست که راهی جز کورده واری بودن نمیشناسند. حزب کمونیست ایران – کومله در صف اول بایستی هرگونه مناسبات و طرحهای ناسیونالیستی را از پایه افشا کند.
نیروهای معتقد به سوسیالیسم وظیفه دارند در تمامی صحنه های مبارزه خود نیروها و افراد وابسته به خود و جامعه را با سوسیالیسم و ماتریالیسم دیالکتیک آشنا کنند ، در غیر اینصورت خصلت خرده بورژوازی و ناسیونالیستی راه را برای جامعه ای وابسته و حلقه بگوش هموار خواهد کرد .
رفقای حزب کمونیست ایران – کومله بایستی تعارفات برادروارانه خود را با احزاب شونیست وناسیونالیست کرد کنار بگذارند و در هر مرحله و زمانی در مبارزه انقلابی خود ، هرگونه معاملات گفت و شنودها و نشستهای علنی و غیر علنی با نیروها و گروههای ناسیونالیست را آشکارا پس زده و در افشاگری آن قدم بردارد ! در این عملکرد انقلابی و کمونیستی ست که رفقای حزب میتوانند شوند که خستگی ناپذیر برای برقرای جامعه ای سوسیالیستی قدم بر می دارند و در صف انقلابیون قرار دارند .
شهریور 1398
جمیل سلیمی