سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
طی ماه های اخیر اعتصابات کارگری ازمحدوده شرکتهای بحران زده ای نظیر نیشکر هفت تپه که برغم بیش از هفتاد روز اعتصاب و راهپیمائی هنوزاز دریافت حقوقهای به تعویق افتاده نیز بازمانده اند، گذشته است و اینک کارگران تعدادی از پیمانکاریهای نفت وپتروشیمی نیز دست به اعتصاب زده اند . این اعتصابات از 11 مرداد شروع شده است وبرغم افت وخیز هنوز ادامه دارد. دراین رشته از اعتصابات واعتراضات، کارگران پیمانکاری بیش از 55 مرکز و شرکت های وابسته به نفت و پتروشیمی در 12استان و 23 شهرشرکت دارند .این اعتصابات هرچند که بلحاظ تعداد، گسترده ترین اعتصاب همزمان بخشهائی ازکارگران پیمانکار نفت وپتروشیمی محسوب میشود، اما نخستین اعتصاب بهم پیوسته کارگرانی نیست که دارای سرنوشتی یکسان ومشکلات مشابهی هستند. بعنوان مثال شش سال قبل نیز « کارگران سندیکای نیشکر هفت تپه، گروهی از کارگران شرکت نفت و پتروشیمی در خوزستان، کارگران مجتمع صنایع فولاد ، کارگران لوله سازی و کارگران پالایشگاه آبادان » فراخوان اعتصاب متحدی را دادند که از روز اول بهمن ماه 1393 شروع میشد. دراین فراخوان نیز همچون فراخوان اخیر از تمامی کارگران ایران و بخصوص کارگران شرکت نفت دعوت شده بود که در اول بهمن برای کسب مطالبات کارگری، مانند « آزادی همه کارگران زندانی، ایجاد تشکل و فعال شدن سندیکا های کارگری و باز پرداخت تمام حقوق و مطالبات عقب افتاده ولغو خصوصی سازیها… » دست به اعتصاب سراسری و نامحدود بزنند .
باوجود اینکه دراین مقطع ده ها کارخانه ومراکزکارگری دارای مطالبات مشابهی بودند و دراعتراض به ممنوعیت حق تشکل مستقل، اخراج های دسته جمعی، تعویق پرداخت حقوق ودست مزدهای عقب افتاده، نبود امنیت شغلی، فقدان ایمنی محیط کا، پائین بودن حداقل دستمزد ها، افزایش سرسام آور قیمت مایحتاج عمومی، فساد گسترده و رانت خواری مقامات دولتی وصاحبان سرمایه وثروت وسرکوب و زندانی کردن کارگران، دراعتصاب، تجمع و تظاهرات هرروزه به سرمیبردند.اما متاسفانه این اعتصابات هم برغم گستردگی خود نتوانست وحدت وهماهنگی لازم میان بخشهای مختلف کارگران را تامین واعتصابات و اعتراضات را تا رسیدن به مطالبات مطروحه تداوم بخشند . اکنون نیز که بموازات تداوم اعتصابات وتظاهرات و تجمعات کارگران هفت تپه موج جدیدی از اعتصابات در بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی شروع شده است. این حرکتها نیز اگرنتواند به ضعف های قبلی خود فائق آید و بویژه اگر تنها در سطح خواستهای صنفی بماند، با سیاست همیشگی سرمایه داران و رژیم، یعنی فرسایش و سرکوب روبهرو خواهند شد.
فراموش نباید کرد که سالهای متمادی است کارگران مراکز صنعتی و خدماتی دراعتراض به پرداخت نشدن حقوق و دسمزد ماهانه خود با مراجعات مکرر به اداره کار و مراجع ومقامات حکومتی و با بی نتیجه ماندن این مراجعات بناگزیر با اعتصاب و راهپیمائی درخیابانها و مقابل اداره کار، مجلس ارتجاع و فرمانداری واستانداری و…بی نتیجه بازگشته اند و یا با پرداختهای موقت و وعده و وعید روانه خانه هایشان شده اند و عده زیادی ازکارگران نیز ازفرط ناامیدی برای تحقق خواست هایشان برای امرارمعاش به مشاغل دیگری روی آورده اند.
عمده این کارگران را کارگران شرکتهای پیمانکاری تشکیل میدهند شرکتهائیکه بموازات اعمال سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی و خصوصی سازیها درپهنه اجتماع سبز شدند و کارشان بطورعمده اجاره دادن نیروی کار به پروژه ها وشرکتهای صنعتی، تجاری و خدماتی است بیشتر این شرکت ها پیمانکاران شهرداریها، وسایر دستگاه های دولتی و یا موسسات وابسته به آنها ویا بنگاه هائی اقتصادی هستند که درچهارچوب ” قانون اجرایی سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی” توسط سازمان خصوصی سازی به بخش خصوصی و یا “خصولتی” به ثمن بخس واگذار شده اند . شرکتهائی نظیر نیشکر هفت تپه، هپکوی اراک، ماشین سازیها، صنایع فولاد، تراکتورسازی، آذرآب، کارخانه های مختلف قند وشکر، نیروی کار شرکتهای پیمانکاری شهرداریها وادارات را میتوان نام برد که به یمن سرنیزه وسرکوب علاوه برتصاحب ثروت عمومی و تشدید استثمار کارگران با تاخیرچندین ماه درپرداخت حقوق ها میلیاردها تومان ازکارانداختن این مبالغ هنگفت سود میبرند ودرواقع نه تنها شیره جان کارگران را میمکند بلکه آنها را از قوت لایموت نیز بی بهره میسازند. نزدیک به 15 درصد کارگران ایران با تعویق پرداخت دستمزدها مواجه اند. این درحالی است که رژیم ومسئولان مربوطه نیز بی توجه به مبارزات و راهپیمائیها واعتراضات کارگران آنها را فعلا بحال خود رها کرده است تا بعد ازفرسایش وبی نتیجه ماندن اعتراضات ازطریق وعده ووعید و سرکوب و فریب میان آنها تفرقه افکنده ومانع ازاتحاد و تداوم مبارزه کارگران گردد.
تردیدی نیست که ورود کارگران کارخانه ها ومراکزصنعتی فوق بویژه کارگران پیمانکاریهای شرکتهای نفت و پتروشیمی به اعتصابی متحد وهمبسته، حول مطالبات وخواست های عمومی کارگران، درهنگامیکه کارگران نیشکرهفت تپه بیش از شصت روز دراعتصاب بسرمی برند، اقدام مهم و یک پیشروی برای مبارزات طبقه کارگر ایران محسوب میگردد که باید مورد پشتیبانی همه کارگران ویا لااقل ازپشتیبانی کارگران رسمی نفت و پتروشیمی برخوردار شوند، دراین صورت است که میتوان به خروج جنبش کارگری ازدایره پراکندگی و بن بست حاضر امیدوار بود.
اما اشتباه و بدتراز آن خیالپردازی است که اگر فکر بکنیم درشرایط توازن قوای موجود بین سرمایه داران دولت و کارگران رسیدن به چنین هدفی بصورت خودبخودی و بدون حضور سازمانیافته پیشاهنگ طبقه کارگر محقق خواهد شد. طبقه کارگر تنها با اتکاء به نیروی متحد وسازمانیافته خود که درتشکلهای سیاسی و صنفی متبلور میشود، میتواند از عهده معضلات کنونی برآمده با نیرومند شدن صف کارگران درمقابل سرمایه داران ودولت چشم انداز نوینی را درعرصه مبارزات خود بگشاید.
اما دراین میان پیشاهنگ طبقه کارگر ورهبران عملی مراکز کارگری که هم اکنون درحال اعتصاب و اعتراض هستند میباید شناخت دقیقی از علل بحران مراکز کار خود، دولت وکارفرماها و درنهایت کل وضعیت جامعه و موقعیت طبقه کارگر بدست آورند تا بتوانند خواست ها ومطالبات کارگران معترض واعتصابی را بمثابه اهداف اعتصابات طرح و ازطریق سازماندهی و ایجاد رهبری مشترک کارگران بیشتری را به صفوف مبارزات جلب کنند وبا تضمین تداوم اعتصابات واعتراضات، مبارزات تدافعی را به مبارزات تعرضی ارتقا داده و چشم انداز نوینی را درمبارزات کارگران ایران بگشایند.