اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

شعری از زنده یاد محمد مختاری

بمناسبت  سالگرد قتل های زنجیره ای

شعری از زنده یاد محمد مختاری

شانزده آذر

درسینه تکامل سنگر میگیرد

شانزده آذر

درروزهای اول اردیبهشت

مقاومت میکند

«جراحی بزرگ» را تدارک دیده اند

وگوشتها وچربیها را به حرکت درآورده اند

قداره ها براه

افتاده اند

دیوارها و میله ها را هم میشکنند

«جراحی بزرگ»

روز ستوه آمدن از مغز را

اعلام میکنند.

روز هراس امنیت

از اطاق کو،

روزهراس ابتذال

ازکارگاه هنر

روزهراس سرمایه

ازدفاتر دانشجوئی

سرمایه های آمریکائی

جهل و تنفگ را برادر خطاب میکنند

ورگبار هجوم جهالت را درتاریکی

ترسیم میکنند

رگبارهاصدای دانشگاه را نمی شنوند

رگبارها مسیر مردم را نمیبینند

رگبارها کلاسها را درو میکنند

وخون بیدار

ازرگهای دور و نزدیک

شتک می زند

خون

ازدهام شرارت را دور میزند.

خون درپیاده روها براه می افتد

درکارخانه ها براه می افتد

درمدرسه ها به راه براه می افتد

درچهارراه ها به بحث

 می ایستد

درکوچه وخیابان مردم را به پرسش وامیدارد

درآفتاب می درخشد وپاسخ می گوید

درسایه بحث می کند وموج میزند

درچشم ها زبانه میکشد

درآمبولانسها

آژیر می کشد.

ودراتاقهای جراحی مقاومت می کند.

درسردخانه ها

تقویم انقلاب را ورق می زند

وحجم بیمارستانها را می ترکاند

موج خروش وخشم وجنازه

درچهارسوی ایران

می پراکند.

شهر و مریضخانه وگورستان

آگاهی را

برشانه های تاریخ

می گردانند

مردم جنازه هارا می گردانند

وگوشتها وچربیها

درپیش روی سوگواران می رقصند.

میلاد حاکمیت جهل و تفنگ دردانشگاه

جشن گرفته می شود

وشانزده آذر

درخیابان آگاهی

مقاومت می کند

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »