سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
در چهلمین سالگرد قیام بهمن وچهل و هشت سال بعدازحماسه سیاهکل،مشکل همچنان باقی ست!
48 سال قبل وباتوجه به اوضاع اقتصادی اجتماعی وسیاسی ایران دردهه 40 این سئوال مطرح بود که بادرنظرگرفتن فاصله میان پیشرو وتوده و فضای سرکوب و خفقان ورعب ووحشتی که برکشورحاکم است، عناصرپیشرو و جریانات انفلابی چگونه میتوانند فضای سرکوب وترس وخفقان حاکم را شکسته و جدائی بین عنصرعینی و ذهنی را برطرف کرده ودر ارتقاء سطح آگاهی و تشکل ورزمندگی توده های مردم تقش موثربازی بکنند وتوده هارا به سمت مبارزه برای تغییرات بنیادی دراوضاع اقتصادی واجتماعی ایران سوق دهند؟
درپاسخ به این سئوال بود که تئوری مبارزه مسلحانه توسط بنیانگزاران سازمان چریکهای فدائی خلق ایران بمثابه راه حل این »بحران» پیش روی نهاده شد . مبارزه مسلحانه با این امید آغاز شد که قدرقدرتی دستگاه جهنمی شاه و ترس و وحشت نهادینه شده دردل طبقه کارگر و توده های زحمتکش مردم را بشکنند و آنها را به قدرت لایزال خود آگاه سازند ،تا با سلاح آگاهی و تشکل خود، نظام ارتجاعی حاکم را سرنگون کرده و سرنوشت خود را دردست گیرند .
به فاصله هشت سال تاثیرات همه جانیه و آگاهی بخش فعالیت سیاسی و مسلحانه دردفاع ازحقوق کارگران وزحمتکشان ومبارزه علیه استبداد شاهی، ابتدا در قیام توده ای 26 بهمن تبریز به شعله ای فروزان تبدیل شد و سپس این شعله ها دامنه گرفت و به فاصله کمتر از یکسال سراسر ایران را فراگرفت ودر 22 بهمن 57 با قیام مسلحانه رژیم ستم شاهی به گورسپرده شد.
اما سرکوبگری وکشتار بی رحمانه عناصر و کادرهای آزموده سازمان وسرعت حوادث درمقطع قیام، سازمان را ناتوانتراز آن کرده بود که بتواند طبقه کارگررا آماده و قیام توده هارا درمسیری انقلابی و سوسیالیستی هدایت کند.روشن بود وتجربه نیز ثابت کرد که بدون تشکل و آگاهی طبقه کارگر و به میدان آمدن این طبقه قدرتمند و بدون سرنگونی نظام سرمایه داری حاکم برایران ،نه اقدامات انقلابی فدائیان و نه حتی قیام توده ها نمیتوانست ونتوانست آرمانهای رزمندگان سیاهکل و توده های قیام کننده در بهمن 57 را متحقق سازد.رژیم شاه سرنگون شد،ولی استبدادی مذهبی وارتجاعی دیگر براساس همان ساختاراقتصادی واجتماعی قبلی براریکه قدرت نشست.
اینک که 48 سال از حماسه سیاهکل و40سال از قیام خونین توده های مردم سپری می گردد.اوضاع اقتصادی واجتماعی وسیاسی ایران تغییرات زیادی کرده است .برغم تضادهای معین بین جمهوری اسلامی و امپرالیسم آمریکا، اما جمهوری اسلامی بمثابه یک رژیم سرمایه داری باسیمای اسلامی، چهارنعل درپی اجرای برنامه های دیکته شده توسط بانگ جهانی وصندوق بین المللی پول است که امپریالیسم آمریکا ازسیاست گزاران اصلی آن محسوب میگردد. به یمن ممنوعیت تشکل و تحزب و اعتصاب و اعتراض و سرکوب مداوم کارگران وزحمتکشان توسط رژیم حاکم، ایران را به بهشت سرمایه داران ،رانت خواران و مافیای قاچاق و دزدی تبدیل کرده است.
درعین حال با گذشت زمان توده های مردم ، کارگران ، زنان ، جوانان و ملیت های مختلف تحت ستم واستثمار تحت فشارهای فزاینده اقتصادی و سیاسی بیدار شده ا ندو با اعتصابات و اعتراضات مداوم خود، مطالبات و خواست های اقتصادی و سیاسی شان را به میان کشیده اند و برای تحقق آنها به مبارزه روی آورده اند.اوج این مبارزات و سالها اعتصاب و اعتراض در قیام گسترده دی ماه 96 دربیش از 100 شهرکشور تبلوریافت و ازآن پس نیر اعتصابات واعتراضات علیه وضعیت موجود بطرق مختلف ادامه داشته است. اعتصابات شکوهمند کارگران نیشکرهفت تپه و فولاد اهواز ازنمونه های برجسته اعتصابات کارگری این دوره محسوب میشوند.
دریک چنین موقعیت و فضائی است که جریانات ارتجاعی و بورژوائی که با منافع آزادیخواهانه و برابری طلبانه کارگران وتوده های مردم در تضاد و تناقض قرار گرفته اند و پایگاهی درمیان مردم زحمتکش نداشته و یا درنتیجه رویگردانی از منافع توده های زحمتکش مردم ، پایگاه اجتماعی خود را ازدست داده اند ،به نیروهای خارجی و کرامات امپریالیسم آمریکا دل بسته اند وخواهان تشدید محاصره اقتصادی و حمله نظامی به ایران هستند. وخواهان آنند تا سناریو هائی نظیر آنچه درمصر ، لیبی ، عراق اتفاق افتاد را برمردم ایران تحمیل کنند.
دسته دیگر به اقدامات جناح های باصطلاح «دوراندیش» و « اصلاح طلب» رژیم دلبسته اند و هردوی این خط و مشی ها توده های مردم را از اقدامات مستقل خود برحذر میدارند. درحالیکه منافع توده های کارگر وزحمتکش مردم و مبارزه آنها برای رسیدن به خواست های انسانی وطبقاتی خود با منافع هر دو گروه یاد شده ، یعنی کمپ امپریالیستی و رژیم حاکم وجناحبندی های درون آن وطرفداران آنها در داخل و خارج ازکشور، درتضادی آنتاگونیستی قراردارد . از اینرو تنها یک جنبش اصیل آزادیخواهانه و سوسیالیستی وطبقاتی مستقل میتواند زحمتکشان ، زنان ، جوانان ، روشنفکران ، طبقه کارگر و توده های زحمتکش مردم را بسیج کرده و بادست زدن به مبارزه ای رادیکال وانقلابی جامعه را از خطر تداوم سلطه رژیم حاکم نجات دهند.
اما درمرکزهمه این تحولات مثبت ومنفی آنچه به چشم میخورد واهمیت دارد که درچهل و هشتمین سالگرد سیاهکل و چهلمین سالگرد قیام بهمن ماه به آن پرداخته شود، همانا درسهای قیام بهمن ماه و درعین حال پاسخ به این سئوال کلیدی است که روزگاری ودرسالها قبل ازقیام بهمن ماه برای انقلابیون وکلیه آزادیخواهان مطرح بود، سئوالی که تئوری مبارزه مسلحانه به آن پاسخ داد و آن چگونگی رابطه اعتمادآفرین بین پیشرو وتوده درشرایط سرکوب تشکل و تحزب و هرگونه صدای آزادیخواهی بود.
اگر مشخصه دهه چهل و اوایل دهه 50 نسبتا فعال بودن عنصرذهنی و عقب ماندگی عنصر عینی و نبود اعتصابات و اعتراضات علنی گسترده بود، اما مشخصه امروز وجود اعتصابات اعتراضات گسترده و تکامل وسائل ارتباط جمعی است که بسیاری ازمحدودیت های گردش افکار واطلاع رسانی را درهم شکسته است . با این وجود ارتباط ارگانیک بین طبقه کارگر و پیشروان جامعه درحدی که سازمانهای سیاسی مورد وثوق و طرف اعتماد طبقه کارگر وپیشروان باشند، وجود ندارد. یعنی معضل دهه چهل به شکل دیگری اکنون هم وجود دارد و این سئوال اساسی که برای رفع موانع این جدائی بین توده وپیشرو ،وعین وذهن را چگونه میتوان ازمیان برداشت، پاسخ عملی به آن بعد از 50سال بقوت خود باقی است. قیام پنجاه هفت و نتایج آن تجربه گرانقدری است . قیام توده ای که با فداکاری بی نطیر طبقه کارگر و توده های محروم جامعه سلطنت را سرنگون کرد، اما بدلیل نبود رابطه ارگانیک میان احزاب و سازمانهای کمونیستی و اننقلابی با طبقه کارگر وتوده های مردم و سطح پائین آگاهی طبقاتی و مهمترازهمه فقدان جبهه ای نیرومند از انقلابیون مدافع آزادی وسوسیالیسم ورزمنده صفوف کارگران وزحمتکشان ، صاحبان سرمایه وثروت این بار باسیمای اسلامی دین ودولت را در هم ادغام و چهل سال استبداد و بی حقوقی و ستم استثمار وسرکوب را برجامعه حاکم کردند.
اکنون درآستانه چهل و هشتمین سالگرد حماسه سیاهکل و چهلمین سالگرد قیام بهمن ماه، توجه کارگران پیشرو ،جوانان و روشنفکران چپ به این تجریات وراهجوئی براساس درسهای گرانقدر سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و قیام توده ای بهمن ماه ،ازاهمیت بسیاری برخورداراست. رژیم جمهوری اسلامی و قلم بمزدان او وکسانیکه به جبهه کارگران وزحمتکشان پشت کرده اند، با توسل به دروغ و نیرنگ مشغول تحریف تاریخ جنبش کمونیستی و مبارزات و مبارزان فدائی هستند و برای منحرف کردن افکارعمومی، بویژه نسل جوان، به هروسیله ای متشبث میشوند.
درچنین شرایط حساسی، نگاهی انتقادی به تاریخ پرفرازونشیب جنبش انقلابی منجر به قیام 22بهمن ودلایل مهم شکست آن ازیکسو و الهام گرفتن ازعظم واراده فدائیان کمونیستی که باتئوری و عمل خود دربیداری توده مردم وسوق آنها به طرف قیام مسلحانه وسرنگونی شاه نقش عمده واساسی داشتند، ازدیگرسو ،کمک وراهنمای مهمی در رفع موانع و گذر ازمسیرهای پرپیچ وخم مبارزه محسوب میگردد .میباید با همان عزم واراده پولادین کمونیست های فدائی به راهجوئی بمنظور رفع موانع کنونی پرداخت و به این سئوال مطوحه ازسوی حماسه آفرینان سیاهکل درزمانه حاضر نیز پاسخ داد که درشرایط سرکوب و ممنوعیت تشکل و تحزب چگونه میتوان برموانع وضعف های موجودفائق آمد؟
فراموش نکنیم برغم ضرورت تدوین تئوری انقلابی ، اما تئوری بدون عمل نیز راه به جائی نخواهد برد.این است یکی ازدرسهای فراموش نشدنی که حماسه آفرینان سیاهکل ازخود بیادگارگذاشتند و دشمنان طبقاتی کارگران وزحمتکشان درتلاش تحریف و نفی آن هستند.
درچهل و هشتمین سالگرد حماسه سیاهکل و چهلمین سالگردقیام تاریخی 22 بهمن توجه عمیق به این دوتجربه تاریخی و درس آموزی ازآن، ازالویت ویژه ای برخورداراست. بررسی علمی این تجربیات چراغ راهنمای مهمی دردست اننقلابیون نسل جدید است و نیزتجربه این دو روزتاریخی انجام وظایف و پیگیری اهدافی را به ما یادآوری میکنند که هزاران رفیق ما وده ها هزار انسان آزادیخواه وسوسیالیست برای تحقق شان جان باخته اند . اهدافی که ازآسمان نازل نشده اند بلکه انسانی ترین ومبرمترین خواست ها و آمال و آرزوهای کارگران ،زنان ،جوانان ، دانشجویان ، روشنفکران و بطور کلی نیروی کار وزحمت جامعه ما هستند که بوسیله مافیای قدرت وثروت انکار و سرکوب میشوند.
گرامی باد یاد وخاطره حماسه آفرینان سیاهکل و همه آنهائی که طی دهه های گذشته درراه آزادی و سوسیالیسم جان فدا کردند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
برقرارباد جمهوری فدراتیو شورائی
-زنده باد سوسیالیسم
-سازمان اتحافدائیان کمونیست 18 بهمن ماه 1397