سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
تشدید تروریسم دولتی درمنطقه، خطرجنگ وضرورت همبستگی کارگران وزحمتکشان
صبح جمعه سیزدهم دیماه98، قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی و ابومهدی المهندس، نائب رئیس هشد الشعبی عراق، بدستور ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا درنزدیک فرودگاه بغداد توسط بهپاد های آمریکائی کشته شدند .کشته شدن سلیمانی نه اولین ونه آخرین قتل و کشتار درروند کشمکشها ودرگیریهای سیاسی نظامی و نیابتی طولانی مدت امپریالیسم آمریکا ورژیم جمهوری اسلامی است .درگیریها وکشمکشهائیکه برای توده های زحمتکش مردم ایران وعراق ومنطقه،جزتشدید سرکوب، کشتار وفقروجنگ وویرانی وآوارگی،نتیجه دیگری دربرنداشته است.
1-نزدیک به ده سال قبل توده های زحمتکش مردم منطقه درخلاصی ازوضعیت فلاکت باراقتصادی و سرکوب سیاسی، برعلیه دول سرکوبگرو مرتجع سرمایه داری منطقه، بپا خاستند ودست به قیامهای متعددی زدند. درفقدان احزاب انقلابی و تشکلهای مستحکم کارگری، این جنبشها بادخالت نیروهای امپریالیستی ودول منطقه ازمسیر خود منحرف وبخون کشیده شدند . دخالت مستقیم نظامی، سازماندهی جنگ نیابتی وساپورت مالی وتسلیحاتی گروه ها ودسته جات مذهبی و عشیره ای، انداختن آنها به جان همدیگرو به جان مردم معترض وکسب میلیاردها دلارسود ازطریق فروش تسلیحات ،رونق قاجاق مواد مخدر،تاخرید وفروش انسان وگسیل خیل بیکاران وگرسنگان به جبهه های جنگ وکشتار،رویه ای بوده که دست تمام دول معظم سرمایه داری و دولتهای مرتجع منطقه را تا مرفق به خون وجنایت آلوده کرده است. جنگ طولانی ورقابت بین دول امپریالیستی و قدرت های مرتجع حاکم برسر تجدید تقسیم مناطق نفوذ، صد ها هزارکشته، میلیونها مصدوم و آواره برجای گذاشته است، زیرساخت های اقتصادی نابودو شیرازه جوامع ازهم پاشیده شده است .
2- بعد ازلشگرکشی امپریالیسم آمریکا به عراق و افغانستان، جمهوری اسلامی فرصت رابرای گسترش منطقه نفود خود مناسب تریافت . سپاه پاسداران رژیم بخش برون مرزی ،تحت نام «سپاه قدس» به فرماندهی قاسم سلیمانی،باقدرتهای درگیر درمنطقه به رقابت وکشمکش ویا همکاری وبند وبست روی آورد، تا به روئیای «هلال شیعی» رهبران جمهوری اسلامی مادیت بخشد.نتیجه این کارزار، صرف میلیاردهادلار ازدسترنج توده های زحمتکش مردمی بود که بیش از هشاد درصد آنها درزیرخط فقر زندگی میکنند واعتراضات واعتصابات آنها با گلوله وکشتارجواب داده میشود.
سپاه پاسداران که سلیمانی یکی ازسرداران ذوب شده درولایت فقیه آن بود. ازنقطه نظر اکثریت توده های کار وزحمت وروشنفکران وجوانان ایران یک نیروی سرکوبگر محسوب میشود که تا کنون جنایات بیشماری مرتکب شده است .
3-ترور سلیمانی و ابومهدی مهندس، درشرایطی برنامه ریزی شد که جنبشهای اجتماعی وتوده ای درعراق و ایران گام درراه اعتلاءنهاده است . همزمان با خیزش توده ای عظیم آبانماه درایران ، درعراق نیز ماه ها است که توده های مردم برای تغییرات بنیادی درساختار اقتصادی وسیاسی این کشوروقطع دخالت خارجی ازجمله ایران وامریکا، درخیابان بسرمیبرند . سرکوب خونین خیزش آبانماه با هزاران کشته وزخمی و زندانی و ناپدید شده وتلاش ناموفق رژیم درفریب توده های مردم ،عدم پاسخگوئی به جنایت خونین ومطالبات مردم ، به خشم وانزجار توده های زحمتکش افزوده است و نظام حاکم را بیش از گذشته درمخمصه قرارداده وبابحرانهای لاینحلی مواجه نموده است .
درچنین شرایطی ترور قاسم سلیمانی به فرمان ترامپ درواقع ازآن«امدادهای غیبی» و«نعمات الهی» بود که به یاری رژیم مستآسل جمهوری اسلامی ودارودسته حاکم برعراق آمد.رژیم جمهوری اسلامی وحاکمان عراق تلاش خواهند کرد تا جائی که میتوانند بادامن زدن به «ناسیونالیسم » مذهب و«میهن پرستی» وجو ضد آمریکائی، جنبش های اعتراضی را به حاشیه رانده و به بهانه رودرروئی با آمریکا -که به نوبه خود مورد نفرت توده های زحمتکش منطقه و مردم عراق وایران است-، سیاست سرکوب و امحای هرگونه آزادیخواهی را تشدید کنند وفشارفزاینده اقتصادی و سیاسی برگرده توده های زحمتکش راافزایش داده و توجیه نمایندوازپاسخگوئی به فساد ،دزدی ،رانت خواری و سرکوب ،شانه خالی کنند.جمهوری اسلامی که درسالهای اخیر بیش ازبیش مشروعیت خودرا ازدست داده است، تلاش خواهد کرد تا مرگ قاسم سلیمانی رابه فرصتی برای تغییرجوسیاسی واعتراضی میلیونی زحمتکشان وبه فراموشی سپرده شدن مطالبات آنها تبدیل کند .
4-تردیدی نیست که فضای بوجود آمده ازترور قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس وهمراهان آنها، برای هیئت حاکمه آمریکا و برای شخص ترامپ نیز فرصتی است تا ضمن پیشبرد سیاستهای استیلاجویانه خود درمنطقه، مشکلات داخلی را به حاشیه براند. رقبای خود را که استیضاح وی را روی میزگذاشته اند به عقبنشینی واداشته وخویشتن را بعنوان کاندید مناسب انتخابات آینده ریاست جمهوری درنزد افکارعمومی صالح جلوه دهد.علاوه برآن بالارفتن تنش درمنطقه وخطرجنگ ،به افزایش قیمت نفت صادراتی آمریکا وافزایش سهام شرکت های عظیم نظامی منجرخواهد شد که عملا میلیاردها دلار سود نصیب انحصارات آمریکائی خواهدکرد.
5-«جنگ ادامه سیاست باروش دیگراست» درجنگ نیزهرکدام ازطرفین اهداف ومنافع خودرادنبال میکنند،اکنون کشمکشهای جمهوری اسلامی وامپریالیسم آمریکا وارد مرحله حساسی شده است وخطرجنگ افزایش یافته است. هرچند که رهبران جمهوری اسلامی برای حفظ نظام حاضرهستند ده باردیگر «جام زهر»را بالابکشند وامااحتمال وقوع هراتفاقی ،ازجمله درگیری نظامی دورازذهن نیست.دراین جنگ وجدال تلاش برای به حاشیه راندن جنبشهای اجتماعی و بسیج توده ها با تبلیغات میهن پرستانه بکلی کاذب و دروغین و منحرف کردن توجه آنهاازمعضلات داخلی و مطالبات اقتصادی وسیاسی به سمت فضای جنگی، ازجمله اهداف دوطرف دربسیج وفریب توده های زحمتکش است.درحالیکه کارگران وزحمتکشان کشورهای مختلف دشمنی باهم نداشته وجنگی هم باهم ندارند که به گوشت دم توپ طبقه سرمایه دار این ویا آن طرف مخاصمه تبدیل شوند.طبقه کارگر وزحمتکشان برای خلاصی از ستم واستثمار و جنگ وسرکوب ناگزیر باید تکلیف خود را باطبقه حاکم کشورخویش یکسره کنند.
6- امانباید فراموش کرد که مبارزه علیه نظامات سرمایه داری از مبارزه علیه امپریالیسم جدانیست.سرمایه داری وامپریالیسم دوروی یک سکه هستند که بخاطرتناقضات ذاتی نظام سرمایه داری، چه درسطح ملی و چه درسطح بین المللی مشغول رقابت و جنگ وجدال و گسترش نفوذ خود بمنظورتسلط برمنابع طبیعی، نیروی کارارزان وبازارهای فروش هستند. جنگ وجدالی که درآن میلیونها انسان قربانی میشوند، نیز محصول مناسباتی است که درآن انباشت سرمایه وسود، حرف اول رامیزنند .ازاینروی رهائی طبقه کارگر وزحمتکشان ایران که اکثریت اهالی راتشکیل میدهند با منافع اساسی امپریالیسم آمریکا ورژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی درتضاد است وچه بلحاظ سیاسی ونظری وچه عملی،بناگزیردرمقابل هردوطرف مخاصمه قراردارند و آنهادشمنان مشترک توده های عظیم کارگران وزحمتکشان منطقه وایران هستند.
7-آزادی کارگران وزحمتکشان که اکثریت اهالی را تشکیل میدهند، درگرومبارزه باجنگ وسرکوب،ستم استثمار و سرنگونی طبقات حاکم و بدست گرفتن سرنوشت خویش است. دراین شرایط حساس کارگران پیشرو، زحمتکشان وروشنفکران انقلابی ،جوانان ودانشجویان باید تلاش کنند تا توده های کارگر وزحمتکش مردم نسبت به منافع طبقاتی خود آگاهتر شده ودردام عوامفریبیهای رژیم ودسیسه های امپریالیستی گرفتار نشوند وبه سازمانیابی، آگاهی وتشکل وانسجام خود روی آورند، تابتوانند درتخاصمات دونیروی ارتجاعی،بصورت آگاهانه ومستقل جایگاه وموقعیت خودرا برای ادامه مبارزه تا رسیدن به آزادی و برابری حفظ وتوسعه وتقویت کنند.
تردیدی نیست که توده های زحمتکش مردم ایران وعراق وسایر کشورهای منطقه که به خیزش های متعددی دست زده اند، خواهان آزادی، رفاه ،پایان دادن به ستم واستثمار و جنگ وکشتار هستند. وپیشروی وپیروزی دراین امر تنها با تشکل، وحدت و سازمانیابی جبهه انقلابی کارگران وزحمتکشان ومقابله با دخالتگریهای امپریالیستی وتشدید مبارزه برای سرنگونی انقلابی رژیمهای سرکوبگرو فاسد، باهدف سازماندهی ساختار اقتصادی واجتماعی نوین مبتنی برشوراها و گذار به سوسیالیسم امکان پذیر است.
برپاباد اتحاد وهمبستگی کارگران وزحمتکشان
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی – برقرار باد جمهوری فدراتیو شورائی
نابودباد امپریالیسم – زنده باد سوسیالیسم
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست جهاردهم دیماه 1398