سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
کارگران “ارکان ثالثی” کدام بخش از نیروی کار هستند و چه میخواهند
در گستره استثمار نیروی کار درایران هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد، اگر هم وجود داشته باشد اصلا رعایت نمیشوند . در واقع میشود گفت که بر بازار کار ایران قانون جنگل حاکم است . استثمارگران چه در قالب دولت و چه بخش خصوصی دست در دست هم تا جائی که تیغ شان میبرد از کارگران کار میکشند و تا جائی که میتوانند حق و حقوق آنها را زیر پا میگذارند و به کسی هم پاسخگو نیستند و اعتراضات کارگران یا با اخراج و زندان پاسخ داده میشود و یا با دادن وعده و وعید و ایجاد تفرقه و دو دستگی بین کارگران ، آنهارا امیدوار کرده و به سرکارهایشان میفرستند . کارگرانی که به آنها “ارکان ثالثی” میگویند از جمله نیروی کار گرفتار در چنبره این بی حقوقیها هستند که دیروز 18 خرداد برای چندمین بار دست به تجمع اعتراضی زدند .
به کدام کارگران ، “ارکان ثالثی” میگویند ؟
تقسیم بندی نیروی کار به ارکانهای مختلف از جمله “ارکان ثالث” اختراع دولت وسرمایه داران ایران برای دوران نئولیبیرالیسم است . واژه ای مبهم برای پوشاندن شکل برده دارانه استثمار نیروی کار و بیرون کشیدن ارزش اضافی مطلق، طراحی شده است ، عنوانی که ستمگری و بی قانونی و استثمار مضاعف و بی حقوقی کارگر را در خود مستور میدارد، آنرا محق و ابدی و نورمال جلوه میدهد. خیلی ها وقتی چنین نامی را در جائی میخوانند و یا می شنوند در میمانند که منظوراز “ارکان ثالث” کارخانه است ویا محل کار است یا حسینیه سینه زنی، ویا با مبانی حدیث و اگنومهای سه گانه مسیحیت طرفند! حقیقتاً که طبقه حاکم ایران در فریب و حقه بازی در جهان رقیب ندارد. آنها وکارگزارانشان بیشرم تر از آن هستند که از اعلام حقیقت استتار شده پشت این واژه عرق شرم بر پیشانی شان بنشیند . بلکه آنها از بازگوئی این حقیقت رو به جامعه وحشت دارند که منظور از” ارکان ثالثی ها” نیروی کار شرکتی ، پیمانکاری، قرارداد موقت وسفید امضاء ، روزمرد و بطور کلی شیوه بهره کشی برده دارانه ای است که زیر چتر آن نیروی کار از گونه حق و حقوق و حتی مزایای مذکور در قانون کار دست پخت خود رژیم نیز برخوردار نیستند .
پیمانکاران مختلف در این حوزه فعال هستند واسطه هائیکه با قراردادهای سفید امضاء کارگران را به بند کشیده اند، اخراج و بیکار سازی را همچون شمشیر داموکلس بالای سر کارگران نگهداشته اند . آنها که واسطه بین نیروی کار و کارفرمای اصلی هستند درحالیکه یک بخش از دسترنج کارگران را به جیب میزنند، دربرابر تشدید استثمار و تحمیل بی حقوقی واعمال ظلم وستم بر کارگران، دست مزد اندک ، تعلیق حقوق، عدم پرداخت مزایای قانون کار، نبود بهداشت وایمنی محیط کار، ایاب و ذهاب و غیره پاسخگو نیستند و از طرفی دولت و کارفرما های اصلی هم به بهانه تعهد پیمانکار و اجاره ای بودن نیروی کار از قبول مسئولیت قانونی در قبال کارگران شانه خالی میکنند. به این کارگران میگویند ” ارکان ثالثی”!
امروز بیش از ۶۵ درصد کارگران نفت و گاز و پتروشیمی و حفاریها را کارگران “ارکانثالث”، تشکیل میدهند .
این کارگران بعد از اعتراضات مکرر و عملی نشدن خواست هایشان از روز 18 خرداد بار دیگر مقابل دفتر مرکزی شرکت ملی حفاری در اهواز دست به تجمع اعتراضی زده اند . بموازات آن، کارگران “ارکان ثالث” نفت و گاز گچساران نیز به اعتصاب و تجمع مشابه ای دست زدند . آنها خواستار پایان دادن به پیمانکاریها ، رفع تبغیض میان نیروهای رسمی و قراردادی ، طبقه بندی مشاغل ، بهداشت وایمنی محیط کار و غیره هستند. با این وجود کارگرانی که کارد به استخوانشان رسیده است دست از مبارزه برنداشته اند و همچنان برخواست هایشان پای میفشارند .
یکی از کارگران پیمانکار حفاری ملی در پاسخ به خبرنگار ایلنا میگوید: مدیران وزارت نفت بایستی پاسخگو باشند چطور است که برای کارکنان رسمی و قرارداد مستقیم در موضوعات بن کارت و نفت کارت مسائلی مانند بار مالی مطرح نمیشود و یک شبه همه هماهنگیهای لازم در شرکتهای تابعه صورت میپذیرد و پرداختها نیز در سریعترین زمان ممکن انجام میگیرد اما کارکنان ارکان ثالث (شرکتی-پیمانکاری) که پرتعدادترین و موثرترین کارکنان این صنعت عظیم هستند، با پاسخی مبهم روبرو میشوند؛ این رفتار جز ضعیفکُشی نام دیگری دارد؟ مگر وزارت نفت نقش نظارتی و مدیریتی بر شرکتهای تابعه ندارد؟ پس چرا فرافکنی میکنند و میگویند ما مسئولیتی در قبال رفتار شرکتهای پیمانکاری نداریم؟! ،
اشاره این کارگر به اعتصابات گسترده سال گذشته است که در پی سالها تجمع ، تظاهرات و اعتصاب بی نتیجه، مجددا به میدان آمدند و در بخشهای مختلف صنعت نفت ، پتروشیمی و فولاد، به اعصاب و تجمعات گسترده دست زدند . دراین اعتصابات خواسته های کارگران صورت منسجم تری بخود گرفت . همچون حذف کامل شرکتهای پیمانکاری، اجرای کامل و دقیق فاز دوم طرح طبقه بندی مشاغل، رفع تبعیض در پرداخت مزایای مزدی، تخصیص بن کارت و مزایای کار سخت و زیان آور ضمن اشتغال، رسیدگی فوری به شرایط کار پر خطر، غیر ایمن و غیر استاندارد محیطهای کاری، بهره مندی از تسهیلات بانکی بدون تبعیض و برابر با سایر ارکان نفت …
آنها با طرح خواستهای فوق الذکرسعی کردند منافع همه کارگران قراردا موقت ، روز مزد ، حجمی کار و غیره را مد نظر قرار داده و برای به کرسی نشاندن خواستهایشان نیروی بیشتری را بسیج کنند و به همین دلیل بود که نمایندگان کارفرما و دولت بعداز توپ و تشرها و تهدیدات اولیه مجبور شدند تن به مذاکره بدهند ودر این مذاکرات نمایندگان دولت وکارفرماها بظاهر عقب نشینی کردند و با وعده اجرای برخی از خواسته های کارگران ،توانستند آنهارا سرکار بفرستند . تصمیمی که کارگران نمیبایست زیر بار آن میرفتند . کما اینکه بعداز گذشت ماه ها از آن توافقات، هنوز هیچکدام از وعده وعید های دولت و کارفرماها اجرا نشده است و طبق روال قبلی، سیاست تهدید و تفرقه و سردواندن کارگران را درپیش گرفته اند . در همین رابطه یکی دیگر از کارگران شرکت کننده در تجمع روز گذشته میگوید «: همه مطالبات کارگران شرکتی در اعتراض صنفی اخیر، همانهایی بودند که در نشست بهمنماهِ سال قبل در محل ریاست جمهوری در موردشان توافق شده بود و قرار بود تا اردیبهشت امسال برآورده شوند؛ مهمترین خواستهی ما حذف کامل پیمانکاران است، پیمانکاران باید بروند به خصوص در مشاغل غیرپروژهای حضور پیمانکاران در نقش دلّال نیروی انسانی کاملاً غیرقانونیست؛ علاوه بر این مطالبه اصلی، استقرار نظام هماهنگ و عادلانه برای پرداخت، همسانسازی با بازبینی طرح طبقهبندی و تخصیص مزایای مزدی مانند بن کارت و نفت کارت، از دیگر خواستههای کارگران ارکان ثالث نفت است.”
بخش زیادی ازکارگران ارکان ثالت با در نظر گرفتن تجربیاتی که پشت سرگذاشته اند به این واقعیت پی برده اند که برای رسیدن به خواستهایشان نباید به وعده وعید های دولت وکارفرماها دل ببندند، چون سیاست ضد کارگری مافیای قدرت و ثروت جزئی از استراتژی آنها در برابر نیروی کار محسوب میشود و در این عرصه بسادگی پا پس نخواهند کشید و تا میتوانند از طریق سرکوب و ایجاد تفرقه و دودستگی میان کارگران در مقابل اعتصابات و اعتراضات ایستادگی خواهند کرد و تنها اتحاد و همبستگی کارگران و گسترش دامنه اعتراضات و اعتصابات همبسته است که میتواند روزنه امید و چشم انداز پیروزی کارگران را ممکن سازد .دراین عرصه وظیفه کارگران پیشرو است که تلاش کنند بخش وسیعتری از کارگران ارکان ثالث را نسبت به منافع خودشان و لزوم اتحاد و اتفاق در مقابل سرمایه داران ودولت آگاه سازند و مانع از آن شوند که دولت و کارفرماها با تهدید و تطمیع بندنه کارگری را از بخش پیشرو و مبارز جدا کرده و اعتصابات و اعتراضات را در هم شکنند.
خ – عمواوغلی 19 خرداد1403