سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
چرا نخست وزیر سابق ژاپن به قتل رسید؟
چرا نخست وزیر سابق ژاپن به قتل رسید؟
آیا قتل “شینسو آبه” برنامه ریزی شده بود؟
روز جمعه 8 جولای دوروز مانده به انتخابات مجلس ژاپن خبر قتل “آبه” نخست وزیر سابق این کشور در رسانه های خبری منتشر شد. در انتخابات روز یکشنبه 3\2 آراء بنفع ائتلاف دولت چهار حزبی یعنی سه حزب ائتلافی بعلاوه “لیبرال دمکراتها” به صندوقهای رأی ریخته شد. بدین ترتیب راه برای تغییر قانون اساسی ژاپن و تشکیل ارتشی تهاجمی و شرکت ژاپن در جنگها میسر خواهد شد.”
اکنون برای خیلی ها درژاپن وخارج ارآن این سئوال مطرح است که چرا دو روز قبل از انتخابات مجلس “آبه” به قتل رسید؟
طبق قانون اساسی ژاپن که در مدت کوتاهی بعد از جنگ جهانی دوم و درپی شکست فاشیسم در این کشور به تصویب رسید، این کشوردر “قانون اساسی صلح” متعهد شد که ازداشتن ارتش تعرضی بپرهیزد و اجازۀ میلیتاریزه بودن را نخواهد داشت. این امر همچنان تا به امروز سدی مقابل سران حاکم ژاپن بوده چرا که این قانون تاکنون مانع ازآن بود که ارتش این کشور نقش مستقیم در جنگهای منطقه و جهان داشته باشد. اما دراین مدت هرجند که کشور بنابه “قانون اساسی صلح” مستقیما در جنگ شرکت نداشته اما کمکهای قابل توجه ای را در جهت امیال سلطه طلبانه امپریالیسم امریکا ارائه داده است .ازجمله دراختیارگذاشتن پایگاه نظامی ویژه ای در اقیانوس آرام برای ایالات متحدۀ امریکا ونیز در جنگ ویرانگر و امپریالیستی امریکا بر علیۀ ویتنام، ژاپن بعنوان یک پایگاه نظامی و لجستیک برای امریکای شمالی نقش مهمیدر اشغال و سرکوب خلق ویتنام عهده داربود. بغلاوه در مناطق جنوبی ژاپن در منطقۀ اوکیناوا 50000 نیروی نظامی امریکا از جنگ جهانی دوم تاکنون مستقربوده است. اضافه کنیم که در جنگ عراق نیز ژاپن بدستور امپریالیسم امریکا در زمان حکومت بوش بیشتر از 2000 نیروی نظامی خود را بعنوان “نیروهای بازسازی” در عراق مستقر کرده بود
همانطور که اشاره کردیم طبق قانون اساسی ژاپن این کشورتابه حال رسما اجازۀ دخالت و شرکت در جنگها را نداشته و میبایستی نقش بیطرفانۀ خودرا حفظ مینمود. اما طبقه حاکم این کشورسالها است دنبال فرصتی بودند تا بتوانند با تغییر قانون اساسی موانع تشکیل یک ارتش تهاحمی را ازپیش پای خود بردارند . بخصوص اینکه ایالات متحدۀ امریکا در طی دو دۀ گذشته فشار سیاسی خود را برای تغییر قانون اساسی در ژاپن افزایش داده است و خواهان همکاری و نقش مستقیم ژاپن در جنگهای ست که برای حال و آینده تدارک دیده شده است. همانطور که اشاره شد سردمداران و حاکمان بر سر قدرت در ژاپن و حزب “لیبرال دمکراتها” به همراه چند حزب کوچک و بزرگ دیگر نیز که بیش از 75 سال است یعنی درست بعد از پایان جنگ دوم جهانی، بر سر قدرت قرار گرفته اند، خواهان تغییر بند قانون اساسی اند تا بدین طریق نقش نظامی و قدرت امپریالیستی خود را همدوش و همراه امپریالیسم امریکای شمالی به پیش ببرند. اما تا به امروز این حزب با شرکای سه حزب ائتلافی خود در دولت قادر به تغییر این بند قانون اساسی نبوده اند چرا که بیشتر از 30 درصد اعضای مجلس را چند حزب کوچک از جمله “حزب کمونیست ژاپن” و احزاب دیگر تشکیل میدهند که تاکنون با تغییر قانون اساسی و تشکیل یک ارتش تهاجمی مخالفت کرده اند. قابل توجه اینکه اکثریت جامعۀ ژاپن نیز خواهان تغییر قانون اساسی نبوده و باتوجه به تاریخ دردآوری را که در دورۀ فاشیسم و در جنگ جهانی دوم پشت سر گذاشته اند، نمیخواهند تغییری در قانون اساسی بوجود آید! به این موضوع هم اشاره کنیم که مردم صلح طلب ژاپن آگاه به این موضوع هستند که حاکمیت 75 سالۀ کنونی دست از سیاستهای امپریالیستی و میلیتاریستی خودبرنخواهد داشت. اعتراضات مردم صلح طلب ژاپن درسالهای 2012 و2013 بر علیۀ تغییر قانون اساسی نشاندهنده مخافت وسیع توده های مردم باسیاست های جنگ افروزانه طبقه حاکم ژاپن بود .در این سالها اعتراضات به حدی بود که سیستم حاکم در این کشور برای مدتی از پیش کشیدن این موضوع و بیان کردن این هدف دست بظاهرخودداری کرد. گستردگی این اعتراضات و تظاهرات بعد از پایان جنگ جهانی دوم بی سابقه بوده است.
اکنون با توجه به استراتژی آمریکا در مهار چین و پیش برد اهداف سلطه طلبانه در منطقه اسیا با فشار بر ژاپن برای تغییر قانون اساسی بخصوص طی ماهها ی اخیر و همچنین از دست رفتن طاقت حاکمان بر این جزیره که همیشه خواهان تشکیل ارتشی تهاجمی و قدرتمند بودند، میبایستی راه چاره ای برای گشودن این بن بست می یافتند.
برای رسیدن به این هدف ابتدا میبایست تغییرات لازمرا درقانون اساسی انجام میدادند. یعنی راه کسب 3\2 آراءدر انتخابات یکشنبۀ به تاریخ 10 جولای را فراهم میکردند. 3\2 آرائی که به هیچ وجه براحتی امکان بدست آوردن آن ممکن نبود.
اما آیا نقشه ای در قتل ” آبه” نخست وزیر سابق ژاپن طراحی شده بود؟
“آبه” که در زمان قتل در روز جمعۀ گذشته 8 جولای، 67 سال داشت از سال 2012 الی 2020 نخست وزیر ژاپن بود. وی عضو حزب “لیبرال دمکراتها” و تنها نخست وزیر در تاریخ ژاپن بود مدت دراز 8 سال نخست وزیری را درکارنامه خودداشت. دیگر نخست وزیران بمدت 8 الی ده ماه درپست نخست وزیری دوام آورده بودند و ماقبل آخری حکومتش یکسال و نیم بیشترطول نکشید. “آبه” همچون دیگر اعضای حزب خود بخصوص در طی حکومت هشت ساله اش طرفدار سرسخت تغییر قانون اساسی بود و در کنار آن شدیدا سیاست نئولیبرالیستی را در ژاپن گسترش داد و به همین خاطر نام “آبه کونومیک” را بر وی گذاشته بودند.
در روز جمعۀ گذشته زمانیکه “آبه” در محیط باز در مقابل یکی از ایستگاه های راه آهن سخنرانی برای انتخابات را پیش می برد توسط فردی که به گفتۀ مأموران دولتی و پلیس جزو خدمۀ سابق ناو دریایی بوده به قتل میرسد. ساعاتی بعد از دستگیری این فرد، اعلام شد که این فرد در بازجویی اظهار کرده است که “آبه” را به قتل رساند چرا که از وی ناراضی بود. مدت کوتاهی بعد از این خبر اعلام شد که این فرد روانی بوده و عمدا “آبه” را به قتل نرسانده است. تعدادی از خبرنگارهای خارجی تناقضات خبرهای ارائه شده برایشان نامفهوم بود و فقط با ارائه خبرهای داده شدۀ دولتی به گزارش خود پایان می دادند و تا به امروز از طرف هیچ خبرگزاری و یا خبرنگاری تفسیری و یا تحلیلی چه در داخل ژاپن و یا چه در خارج ژاپن در بارۀ این قتل ارائه نشده و اینکه چرا این قتل درست 48 ساعت قبل از روز انتخابات رخ میدهد، برای مفسران و یا خبرنگاران سوال برانگیز نبوده و اگر هم بوده آگاهانه آنرا به خاموشی و فراموشی کشانده اند.
اما با وجود سکوت خبرگزاریها و یا ندانم کاری خبرنگارها و با وجود سکوت دولتهای همپیمان با حکومت ژاپن در بارۀ این قتل، میتوان مشاهده کرد که چگونه این قتل سازماندهی شده و چگونه در ژاپن دست به چنین قتلی زده میشود. تمام هم و غم سردمداران ژاپن برای تغییر قانون اساسی به جایی رسیده بود که بایستی از طریق نقشه ای سازمان یافته بتوان در مدت زمان کوتاه قبل از انتخابات، جو سیاسی و افکار مردمی را طوری تغییر داد تا رقم 3\2 آراء* در روز یکشنبۀ گذشته بدست آید. قرعۀ این طرح و راه حل برای گذشتن از این بن بست به اسم “آبه” درآمد. به اسم “آبه”، چرا که وی هشت سال قدمت نخست وزیری را داشت واز شهرت بیشتری نسبت به دیگر سیاستمداران برخورداربود وهرچند وی نیز خواهان تغییر قانون اساسی بود و خواهان ارتشی تهاجمی را در سر داشت، اما برای تغییر جو سیاسی و ایجاد جو ترحم عمومی بایستی وی را قربانی اهداف تعیین شده میکردند. اهدافی که دو روز بعد از قتل “آبه” در روز انتخابات محقق شد و سازمان دهنده گان این قتل و حزب “لیبرال دمکراتها” که هم حزبی های “آبه” بودند یکی از اعضای خود را قربانی اهداف خود کردند و با تدارک این نقشه با ماموریت قتل بدست “یاکوزا” * (مافیا در ژاپن) به اهداف خود رسیدند.
*3\2 آراء در این انتخابات به این معنی نیست که حزب “لیبرال دمکراتها” به تنهایی این رقم آراء را بدست آورده است بلکه این حزب تنها با اضافه شدن 6 نما یندۀ خود برای دور آینده، به مجلس راه یافته است (دور قبل این حزب 113 نماینده را در مجلس داشت و این دوره این رقم به 119 نفر رسیده است). در این دوره سه حزب ائتلافی کوچک دیگرکه با “لیبرال دمکراتها” دولت را در دست دارند، توانستند آرای خودرا افزایش دهند.
نکتۀ قابل توجه این است که دهه ها و سالهاست که جمع وسیعی از مردم ژاپن به پای صندوقهای رأی نمی روند و این دوره نیز فقط 27 در صد از جامعه به پای صندوقهای رأی رفته اند. سالهاست که مردم ژاپن علاقه و شوق رفتن به پای صندوقهای رأی را از دست داده اند و اعتماد سیاسی و اجتماعی خود را نسبت به احزاب و دولتهای گذشته و کنونی از دست داده اند. بهمین شکل میتوان مشاهده کرد که چگونه این احزاب ائتلافی و حاکم با شرکت 27 درصد از مردم در انتخابات، رقم 3\2 را بدست میآورند. در واقع اکثریت جامعۀ ژاپن با نرفتن به پای صندوقهای رأی سالها است که نارضایتی خود ازوضع موجود رااعلام نموده اند.
*یاکوزا بعد از پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز نقش سازماندهی شده و مخربی را در روند سیاسی و اقتصادی ژاپن بعهده داشته است. حمایت از سران حاکم، حمایت از حزب “لیبرال دمکراتها” تا زمانیکه سهم مالی و رشوه های کلان به یاکوزا فراموش نشود، در دستور کار این سازمان مافیایی ست. همچنین ترورهای سیاسی بر علیۀ نیروهای چپ و کمونیست بعد از پایان جنگ جهانی دوم که بخصوص در دهۀ پنجاه این نیروها از حمایت وسیعی از توده های مردم برخوردار بودند، در دستور کار یاکوزا بوده و هست. یاکوزا همچنان به عنوان اهرمی ترورآمیز برای سیستم حاکم بر ژاپن نقش ویژه ای را ایفا می کند و در هر جا و مکانی که سرمایه و پول در جریان است در همه جای این جزیره فعال میباشد!
تهیۀ گزارش:از رفقای بخش بین المللی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
15 جولای 2022
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما همه مخالفان رژیم جمهوری اسلامی و بویژه دو کشور آمریکا و اسرائیل باید بدانند که رژیم ایران اولین بمب اتمی را ساخته و در صدد ساخت کلاهک های هسته ای دوم سوم و بیشتراست و به طور حتم کشوری که توسط بمب اتمی ساخت ایران ویران می شود کشور اسرائیل و تل آویو خواهد بود زمان ان رسیده که ارتش اسرائیل هر چه سریعتر تاسیسات اتمی ایران را نابود کند و در غیر اینصورت اسرائیل با خاک یکسان خواهد شد و به قول خامنه ای ۲۵ سال آینده را نخواهد دید بقا و ادامه حکومت جمهوری اسلامی هم برای اسرائیل و هم برای جهان خطرناک است و این رژیم باید هر چه زودتر سرنگون شود