اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

پاسخ به سئوالات

رفقای گرامی:  اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری – حکموتیست

سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت

با سلامها ی گرم به شما رفقای دست اندرکار مستقیم نیروهای چپ و کمونیست،

رفقای گرامی، من تمایل دارم تا این درک و برداشت را اتحاد نیروهای چپ و کمونیست داشته باشم که این نیروها با اتحاد با یکدیگر بعنوان احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست، میخواهند «آلترناتیو سوسیالیستی» را در سطح جامعه طرح کرده و آنرا اجتماعی نمایند. اینکه این اتحاد بتواند به اتحاد وسیعتری در بین کارگران و زحمتکشان و فعالین سیاسی در داخل ایران تاثیرگذار باشد.

با این حال، شما مطمئنا متفق هستید که اتحاد این شش جریان، اتحاد تمام سازملنها و احزابی نیست که خود را سوسیالیست و کمونیست میدانند. اینکه سازمانها و احزاب چپ و کمونیست بتوانند با هم متحد شوند، مهم است و حتما هم تاثیر خود را خواهد گذاشت.

اما من تمایل دارم سوالاتی را با شما رفقا طرح نمایم:

آیا شما رفقا در نظر دارید همین تعداد از احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست باقی بمانید؟ ایا در این زمینه خودتان برنامه ی مشخصی دارید؟

در این رابطه روش و متد کار شما چگونه است؟ آیا شما برای سازمانها و جریاناتی دیگر چپ و سوسیالیست دعوتنامه برای پیوستن به اتحاد این شش جریان می فرستید؟ یا اینکه آن جریانی که بخواهد در صف اتحاد این شش جریان باشد، باید خودش راسا «تمایل نامه خود به پیوستن به اتحاد نیروهای چپ و کمونیست» بنویسد؟ آیا شما در این رابطه روش و مکانیسم مشخصی دارید؟

سوالات فوق از این جهت مهم هستند که بعنوان نمونه مدتی است که شاهد یک سلسله مباحثاتی از چانب رفیق مازیار رازی در این زمینه ها هستیم که نشان میدهد که رفقای گرایش مارکسیست های انقلابی ایران تمایل به پیوستن به این اتحاد را دارند( http://militaant.com/?p=9861)

سوال من اینست که در آن صورت رفقای گرایش مارکسیست های انقلابی ایران چکار باید بکنند؟ آیا آنها بایست با شما تماس بگیرند یا اینکه شما بنا به بحثها و تمایلاتی که در مباحثاتشان نشان داده اند، برای جلب آنها، از آنان دعوت بعمل می آورید؟ و چنین سوالاتی را میتوان در رابطه با سازمانها و نهادهای زیادی دیگر که در خارج کشور فعال هستند بکار برد. برای نمونه چند سال حدود 25 سازمان و حزب و گروه برای اتحاد مشابهی جمع شده بودند ولی بعدا بدون اینکه این همه حزب و سازمان ارزیابی از آن تجمع و همکاری ارائه دهند، یک دفعه بکار خود پایان دادند.

من مباحثات انتقادی و سوالات دیگر را محفوظ میدارم، و بدلیل فقدان مکانیسم تماسگیری، من نامه و سوالاتم را خطاب به همه شما رفقا می نویسم و امیدوارم که مورد توجه شما قرار گرفته و پاسخ سوالات طرح شده در این نامه را بدهید.

با سپاسهای فراوان

بهروز ناصری

18 مه 2019

bnaseri@hotmail.com

 

پاسخ : بخشی از سئولات مطرح شده از سوی  شما مربوط میشود به تصمیم  توافقی شش جریان ، ما خودرا مجاز به پاسخ دادن از سوی آنها نمیدانیم ولی تا آنجائیکه به مواضع ما مربوط میشود به آن پاسخ میدهیم.

پرسیده اید :آیا شما رفقا در نظر دارید همین تعداد از احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست باقی بمانید؟ ایا در این زمینه خودتان برنامه ی مشخصی دارید؟

سازمان اتحادفدائیان کمونیست معتقد نیست که غیر از این شش جریان احزاب وسازمانهای چپ و کمونیست دیگر ی وجودندارند و یا وجوددارند ولی نمیشود باآنها وارد اتحادهای موقت ،پایدار و یا حتی وحدت های خزبی شد. کما اینکه سازمان ما ازکوشندگان اولیه واز بنیانگزاران  اتحادهای تاکنونی  نظیر اتحادچپ کارگری ،اتحاد انقلابی نیروهای چپ وکمونیست و نیز اتحاد بیست و پنج خزب و سازمان ونهاد های چپ وکمونیست بوده است که با فراخوان  کنفرانس از قیام تا قیام دراواخر سال 88 شکل گرفت ونزدیک به هشت سال با افت وخیز ها و کم و زیاد شدنهائی به همکاری باهم ادامه دادند ودرکنار نقاط ضعف بسیار اما دست آورد های مهمی هم به همراه داشتند که  اینجا جای پرداختن به آنها نیست.بنا براین وباتوجه به موارد زیر نمیتوانیم مخالف پیوستن دیگران به اتحادی که درآن هستیم باشیم .

2- در حوزه اتحادها سازمان ما همیشه طرفدار این بوده است که هراتحاد و همکاری بین جریانات سیاسی ولو کوتاه مدت هم که بوده باشد باید مدام باراه طی شده انتقادی برخورد کند و ازنقاط قوت وضعف آن و نیز موانع و مشکلات حرکت آن جمعبندی بکند  والا چه درادامه آن وچه دراقدام بعدی با همان مشکلات و ضعف ها روبرو خواهد شد.

3- ما با جمعبندی از آخرین تلاش وحدت طلبانه مان ، یعنی پروسه بوجود آمدن و افول بیست پنج جریان باین نتیجه رسیدیم که نیروهای چپ وکمونیست درشرایط کنونی با توجه به همه نکات فوت و ضعف شان نمیتوانند با معیار های ارزشی و برنامه ای متحد شوند. چراکه هرکدام از نیروهی شرکت کننده از این معیار ها درک وبرداشت های منفاوتی دارند .برروی کاغذ با هم تعامل میکنند و برسر واژه های سوسیالیسم وشورا به توافق میرسند اما چون از مفاهیم آنها درک وبرداشتهای مختلف دارند و حول آنها بحث و مجادله لازم انجام نداده اند درعمل دچار اختلاف میشوند در امور  تشکیلاتی و منایبات فیمابین  و نحوه طرح و بحث اختلافات هم با همین مشکلات مواجه میشوند و…

لذا تاکید براشتراکات هم مشکل را حل نمیکند چون اشتراکات هم جنبه صوری پیدا میکند و در حد طرح ایده مشکلی نیست ولی درزمان عمل وقتی که با موقعیت های جاری و عملی جریانات تصادم میکند به راحتی کنار گذاشته میشود چون از مفاهیم نقاط اشتراک نیز درک و برداشت متفاوتی وجود دارد.

بظور کلی غیر ازاتحادعملهای موردی دو شکل شناخته شده از اتحاد ها وجود دارد . یکی اتحاد حزبی است که بالاترین شکل اتحاد محسوب میشود برای چنین اتحادی کمترین شرط آغاز مباحث مشترک حول تدوین برنامه واساسنامه و سایر اسناد لازم در یک زمان معین است . بعد از کفایت بحث نیروهای شرکت کننده کنگره مشترگی برگزار کرده ودرنهایت گرایشات همخوان به توافق میرسند و…

اما میدانیم که جریانات سیاسی و افراد منفرد بسیاری هنوز چنین آمادگی ندارند وچون با طبقه و توده ها ارتباطی ارگانیک ندارند لذا فشاری هم روی خود احساس نمیکنند که به چنین روندی بپیوندند.ما ازآغازچنین روندی دفاع میکنیم ولی همانطور که گفتیم ،آمادگی لازم درمیان کمونیستها برای وحدت های حزبی موجود نیست .

لذا ما با جمعبندی  مجموعه تلاشهای تاکنونی  وعلت ناکامی آنها دررسیدن به یک اتحادی پایدار ورزمنده باین نتیجه رسیدیم که تکرار اشکال و روشهای گذشته برای پایه ریزی اتحاد بین احزاب وسازمانهای انقلابی و سوسیالیست سرانجامی جز تلاشهای قبلی نخواهد داشت.درشرایط کنونی که زمینه اتحاد های طراز بال بین جریانات چگ و کمونیست موجود نیست و با توجه به وضعیت بحرانی جامعه و رشد و گسترش  اعتصابات کارگری واعتراضات توده ای که خواستهای اقتصادی و سیاسیس را توامان بمیان کشیده اند . نیز با توجه به پراکندگی این جنبشها و ضرورت شکلی ازاتحاد ها که بتواند طبقه کارگر و توده های زحمتکش متحد آنرا زیر یک چتر رادیکال وانقلابی گرد آورد …ضرورت دارد تا جبهه ای انقلابی  با جهت گیری سوسیالیستی وآزادیخواهانه  با هدف سرنگونی انقلابی  رژیم حاکم برایران  بمنظور استقرار ساختار اقتصادی و اجتماعی نوین مبتنی برشوراها  شکل بگیرد و بتواند همچون تشکلی فراگیر وطبقاتی به سازمانیابی و مبارزه طبقه کارگر وتوده های زحمتکش مردم یاری رساند . مسلم است که درچهارچوب چنین جبهه ای احزاب ،سازمانها وافراد ککمونیست میتوانند ضمن همکاری و مبارزه مشترک  همچون ستون فقرات این جبهه درراه حل مسائل نظری  به سمت وحدت های حزبی نیز پیش بروند

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.