سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
“همه چیز تمام شد؟!”
بیش از شش ماه از نخستین حرکت اعتراضی که به قیام اخیر خلقهای ایران منجر شد میگذرد. خیزش زن، زندگی، آزادی یا همان قیام ژینا به یکی از طولانی ترین قیامهای سالیان اخیر ایران از نظر زمانی و یکی از وسیعترینها از نظر گستردگی و پراکندگی است. این خیزش بر خلاف حرکتهای قبل، به چند روز یا چند نقطه جغرافیایی ختم نمیشد و بخش وسیعی از تقویم و نقشه ایران را در بر گرفت. اما همچون هر حرکت اعتراضی و انقلابی دیگر، هرچه پیش رفتیم با کاهش کمّی و کیفی این حرکت مواجه شدیم و این همان مسئلهای بود که هم قابل پیشبینی بود و هم خطرناک! در روزهای ابتدایی این حرکت انقلابی، با مبارزات خیابانی، اعتصابات گسترده، شعارنویسیهای عظیم، اعتراضات پرحجم خیابانی، حرکتهای اعتراضی در مدارس و دانشگاهها و فضای ملتهب و آماده انفجار جامعه همراه بود. اما با گذشت زمان و به مرور از شدت و حدّت این جنبش کاسته شد و حرکتهای اعتراضی به موارد خاص، اندک و کاملا پنهانی بدل گشت. فراخوانهای گوناگون برای اعتراض به حکومت در روزهای گوناگون با استقبال مردمی روبرو نشد و از آتش خشم انقلابی مردم به شدت کاهیده شد.حکومت هم با سواستفاده از فرارسیدن جشن نوروز سعی در به حاشیه راندن اعتراضات مردمی داشت که تا حدود زیادی هم موفق شد.برده شدن کانون توجه به روی خریدهای دَمِ عید، سفرهای نوروزی، ترافیک جادهای و مراسم دید و بازدید جامعه را به آدرسی غلط فرستاد تا هرچند موقت اما جلوی پیشروی اعتراضات گسترده گرفته شود. تلاشهای مذبوحانه حکومت برای پایین آوردن نرخ ارز که بسیار ساده لوحانه بود توانست برای چند روز از نرخ رشد سرسام آور ارز و سقوط بی سابقه ارزش ریال جلوگیری کند اما همانطور که قابل پیش بینی بود این روند تنها به چند روز محدود شد و بعد از آن با رشد و افزایش قیمت مجدد ارز روبرو شدیم به طوری که دلار باز هم تا 53 هزار تومان (تا این لحظه)پیشروی کرد و یورو هم در بازار آزاد تا 58 هزار تومان معامله شد.در تمام این مدت نرخ انواع کالا و خدمات به شدت افزایش یافت و فشار اقتصادی بر دوش کارگران و زحمتکشان و طبقات زیرین جامعه به شدت افزایش یافت.حاکمیت از هرگونه حمایت یا کمک به مردم امتناع کرد و طبق معمول مردم را به دعا کردن دعوت نمود!نرخ پایین افزایش حقوق ها از جمله حقوق کارگران در سال جاری،ناتوانی هرچه بیشتر مردم از پرداختن به تفریحات و سرگرمی،بیکار شدن بسیاری از جوانان،عدم پرداخت حقوق فرهنگیان و بی توجهی به رتبه بندی،مشخص نبودن وضعیت تحصیل در سال جاری(حضوری یا عدم حضوری بودن آن) ،کاهش آمار ازدواج و فرزند آوری و افزایش نرخ طلاق و دهها مشکل ریز و درشت دیگر مواردی است که مردم در ایران با آن مواجهند و حکومت از تجویز نسخه ای برای رفع آنها عاجز است.اما با این همه شاهد کاهش چشمگیر حرکتهای اعتراضی در سطح جامعه ایم.بخش عمده ای از این افت حضور انقلابی مردم را میتوان در عدم سازماندهی و نبود تشکل های مردمی و کمیته های محله محور یافت.نبودِ سازمان دهی و برنامه همان چیزی است که بارها و بارها از طرف رفقا هشدار داده شده است و عدم توجه به آن موجب معضلات گسترده شده است.تهدید و ارعاب گسترده ی حاکمیت و استفاده از خشن ترین ابزار سرکوب یکی دیگر از دلایل مهم کاهش حجم اعتراضات است.مردم با دیدن و شنیدن آمار بازداشتی ها،مجروحین و کشته شدگان دچار واهمه شده و زمانی که این ترس با کاهش حضور مردم در خیابان همراه میشود موجب گسترش فضای ترس در جامعه شده و بسیاری از مردم دیگر به خیابان ها نمی آیند چرا که ترس مال یا جان خود را دارند و با دیدن اعمال قهرآمیز حکومت از ادامه حرکت انقلابی منصرف میشوند.مصادف شدن با مناسبت های گوناگون از جمله اعیاد مختلف و اینک نوروز و مشغول شدن مردم به امور شخصی و خانوادگی نیز از دیگر دلایل افت حرکت انقلابی است.همچنین طولانی شدن و به درازا کشیده شدن این جنبش موجب دلسردی و بی رغبتی جمعیت بسیاری شد و این نا امیدی در آنها بوجود آمد که شاید به راستی این حکومت غیرقابل شکست دادن و جاودانه است!البته با تمام این ها حاکمیت همچنان در فضایی مملو از ترس و وحشت به سر میبرد و برای افزایش قدرت خارجی برای کمک گرفتن های بین المللی برای اوضاع اسفبارش تن به توافقهای عجیب با دشمنان دیرینه اش داده است!توافق با عربستان،افزایش مبادلات با چین و روسیه و به دنبال شرکای تجاری و هم پیمانان جدید گشتن همه و همه نشان از درماندگی و استیصال حکومت میدهد.حکومتی که به هیچ وجه نمیخواهد آنچه را در 45 سال از مردم غارت کرده و بدست آورده از دست بدهد.اما یک نکته مهم که به هیچ عنوان نباید از آن غافل شد این است که جامعه ملتهب ایران که همچون انبار باروتی آماده جرقه است در صورت آتش گرفتن،همه چیز حکومت و حاکمان را در آتش قهر خود خواهد سوزاند.همانطور که پیش از اعتراضات خیزش اخیر این وضعیت جامعه را هشدار داده بودیم و پیش بینی کرده بودیم حالا نیز میتوانیم بگوییم ایران آماده تغییری بزرگ است.تغییری پر سر و صدا،قهرآمیز و انقلابی!افزایش روزافزون معضلات اجتماعی و فرهنگی،شکاف طبقاتی مرگبار میان شمال و جنوب شهر،افزایش بیکاران،اقتصاد فلج شده و رو به موت کشور،واردات بالا و صادرات پایین،اعمال ضد زن،کودکان کار،تن فروشی و فحشا،فساد سازمان یافته اداری و دولتی و…موجب دور شدن هرچه بیشتر مردم جامعه از خواسته هایشان و آنچه برای زندگی مطلوب است شده.تمام این ها یک پیام واضح دارد و آن این که جنبش انقلابی ایران نه تنها به پایان نرسیده بلکه بزودی بیشتر از آن خواهیم شنید.جرقه بعدی دقیقا مشخص نیست توسط کدام شخص یا اشخاص و یا در کدام منطقه زده خواهد شد اما آنچه قطعی است این جرقه زمانی که زده شود دیگر به زودی خاموش نخواهد شد!
هنوز شروع نشده