اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

مسائل و تحولات منطقه در گفتگو با رفیق سیامک

رفیق سیامک با درود همانطور که در جریان هستید بعد از تحولات منطقه و مقاومت حماسی کوبانی که همچنان در جریان است اخیر در بخش دیگری از کردستان یعنی کردستان عراق و در منطقه شنگال که عمدتا محل زندگی کردهای ایزدی است بعد از پاکسازی این منطقه از نیروهای مرتجع و جنایتکار داعش و تشکیل مجلس سنجار اکنون بحث در مورد اعلام کانتون سنجار و خود مدیریتی در شنگال است و همین موضوع واکنش شدید پارلمان حکومت اقلیم کردستان عراق را بدنبال داشت و خواستار دخالت حکومت مرکزی عراق در این مورد شد اینک پرسش این است که به نظر شما مخالفت اقلیم کردستان و بخصوص حزب دمکرات کردستان عراق با این خودمدیریتی در چی هست ؟

سیامک : برای درک بیشتر موضوع بایستی نگاهی اجمالی به بیانیه فرماندهی قرارگاه مرکزی دفاع از خلق در اینمورد بیندازیم .در بیانیه چنین امده است : ” داعش هم می‌خواهد شنگال از سکنه خالی شود. آنهایی که درصدد نسل‌کشی فرهنگی و فیزیکی کردها هستند هم بدنبال چنین چیزی هستند. وضعیت در ماه آگوست که شنگال اشغال شد, متفاومت بود. ما آمادگی نداشتیم. نیروهای پیشمرگه جنوب کردستان در رویارویی با داعش سنگر نگرفتند. لذا خطر قتل‌عامی بزرگ به میان آمد. ما برای جلوگیری از این قتل‌عام تدابیری اندیشیدیم. برای تأمین امنیت جانی و حیاتی مردم و ممانعت از قتل‌عام, اقدامات لازم را انجام دادیم. حال دیگر چنین خطری کاملا دفع شده است. گریلاها در شنگال و مناطق دیگر مستقر شده‌اند. میان نیروهای آزادیخواه و انقلاب غرب کردستان پشتیبانی‌های مکرر به میان آمده است. پیشمرگه جنوب کردستان هم متحد شده‌اند. حداقل در کوهستان شنگال امنیتی نسبی حاکم شده است. هم‌اکنون روستاها, شهرستان‌ها و شهرها آزاد می‌شوند. لذا نباید هیچ طرفی ایزدیان را به مناطقی دیگر سوق دهد. زیرا چنین کاری جنایت علیه بشریت خواهد بود. گذشته از آن, به نسل‌کشی فرهنگی کمک خواهد کرد. طی مدت گذشته تاکنون طرف‌ها هربار که با هلیکوپتر به کوهستان شنگال می‌رفتند, شماری از شهروندان ایزدی را باخود می‌بردند. چرا بجای بردن آنها, به آنها کمک غذایی و انسانی نمی‌کنند تا بتواند در شنگال بمانند” !و اما چرا بایستی کانتون شنگال تاسیس شود ؟

ایجاد یک زندگی دمکراتیک و آزاد برای کردهای ایزدی جدا از اینکه حق مسلم انهاست همچنین میتواند انها را در امر سازماندهی مستقل خویش برای دفاع از خویش و جلوگیری از فجایعی که بدلیل غلط حکومت اقلیم کردستان بوسیله داعش بر سر انها امد یاری دهد . تجربه کوبانی و کانتونهای غرب کردستان ثابت نمود که مدل دفاع و مدیریت دولتی حاکم در دیگر بخشهای جنگ زده عراق و سوریه بسیار ناکارامد است و میتواند موجب فجایعی همچون موصل و شنگال و دیگر بخشهایی شود که نیروهای دولتی کار دفاع را عهده دار بوده اند . اما در کانتونهای غرب کردستان دیده ایم که تدابیر اتخاذ شده توسط خلق که مدل خودمدیریتی را برگزیده و نیروی مسلح توده ای کار دفاع را عهده دار گردیده بهترین تاکتیکها را در مراحل مختلف درگیری برگزیده و کمترین تلفات بر مردم وارد گردیده است . تاسیس کانتون شنگال میتواند تضمین کننده این امر برای کردهای ایزدی باشد که خود در شرایط مختلف برای خویش تصمصم بگیرند و همانند گذشته در حالی که فاقد هرگونه سازماندهی مستقل باشند شاهد فرار مفتضحانه فرماندهان پیشمرگ از میدان درگیری نباشند و با چنان کشتار وسیعی توسط مرتجعین اسلامی روبرو نشوند . تاسیس کانتون شنگال امری فوری است که بعد از آزاد سازی کامل این شهر و اطراف ان از راهزنان داعش بایستی محقق گردد . شنگال بهیچوجه نبایستی همانند گذشته اداره شود . سیاست تخلیه شنگال از ساکنین بومی آن که توسط حکومت اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق پیروی میگردد سیاستی توطئه گرانه و خطرناک میباشد و بایستی بشدت از جانب افکار عمومی ازادیخواه جهان که از کوبانی حمایت نمودند محکوم گردد . تاکنون به این خاطر شنگالی‌ها را به بخش‌های دیگر کردستان یعنی غرب , جنوب و شمال می‌برند, چون خطر قتل عام وجود داشت. باید خلق ایزدی هم برای خودمدیریتی آماده شوند. هرگاه شنگال کاملا آزاد شد, باید فورا به روستاها, شهرستان‌ها و شهرهای خود بازگردند و به زندگی آزاد خود ادامه دهند. و به خانه و زندگی خویش بازگردند . مخالفت با تاسیسی کانتون شنگال ادامه مخالفت با تاسیس کانتونها در غرب کردستان است که توسط احزاب و دول مرتجع منطقه صورت گرفته و برای از میان بردن خودمدیریتی توده ها در غرب کردستان به محاصره اقتصادی ان اقدام کرده و حتی خندق حفر نمودند و دست آخر نیز سگهای هار خویش بنام داعش را برای حمله به دستاورد عظیم توده ای در غرب کردستان گسیل نمودند .

کار : اعلام خودمدیریتی و تشکیل کانتون شنگال چه تاثیری بر روابط احزاب حاکم بر اقلیم کردستان و نیروهای که خواهان خودمدیریتی در بخش های دیگر کردستان هستند خواهد گذاشت همانطور که مطلعید در حال حاضر بخشی از پیشمرگان کردستان عراق در سنگرهای کوبانی بر علیه داعش همراه با نیروهای مدافع خلق و نیروهای مدافع زنان مبارزه می کنند ؟ 

سیامک : صالح مسلم یکی از رهبران کانتونهای غرب کردستان در مورد ماهیت کانتونها و دلایل حمله و مخالفت با انها در سطح منطقه سخنان پر محتوایی را ایراد نموده بود که تا حدود زیادی پاسخ سئوال شما را خواهد داد و بد نیست مختصری از سخنان او را در اینجا بیاوریم .

” دلیل اصلی حمله به کانتونها و از جمله مخالفت با تشکیل کانتون شنگال ، مدل دمکراتیکی است که کردهای غرب کردستان در منطقه خویش به مرحله اجراء درآورده اند . دولت ها و نیروهای محلی متعددی دوست ندارند که چنین مدل دمکراتیکی بعنوان یک آلترناتیو در منطقه رشد و گسترش یابد . آن ها از چنین مدلی وحشت دارند . کردهای روژآوا در طی جنگ داخلی سوریه سه کانتون مستقل در روژاوا ایجادنمودند که با شیوه ای دمکراتیک و خودگردان اداره می گردند . آنها با همه اقلیتهای قومی و مذهبی منطقه ، عرب ها ، ترکمن ها، آسوری ها ، ارمنی ها ، مسیحیان و کردها ، ساختار سیاسی جمعی را برای سه کانتون ایجاد نمودند .

در این منطقه شورای مردم را با صد و یک نماینده تعاونی ها ، کمیته ها و مجامع سه کانتون روژاوا تشکیل شد .

هر یک از واحدهای سیاسی دارای دو  رهبر است که یکی از آنها زن و دیگری مرد است . چهل درصد اعضای نمایندگی در ساختارهای گوناگون زن هستند تا برابری جنسی در تمام اشکال زندگی عمومی و نمایندگی سیاسی رعایت گردد . این آلترناتیوی بی همتا در منطقه ای است که آماج کشمکش های ارتش آزاد سوریه ، رژیم بشار اسد و دولت اسلامی  عراق و شام ( داعش ) قرار گرفته است .

روش دیگر برای ارجاع به مفهوم کنفدرالیسم دمکراتیک یا خودگردانی دمکراتیک دمکراسی رادیکال است که هدفش بسیج مردم است تا خودشان امور خود را به دست بگیرند و از خود دفاع نمایند، آن هم با سلاح های خودشان همچون واحدهای دفاع از مردم (YPG) و واحدهای دفاع زنان (YPJ). آنها خواهان خودحکومتی به معنای خودگردانی و خود سازماندهی هستند . خود سازماندهی که منافع آحاد اقشار توده های زحمتکش جامعه را تامین و تضمین نماید . 

همگان می دانند که دمکراسی سرمایه داری چگونه برای رأی گیری خیمه شب بازی راه می اندازد. در این دمکراسی انتخابات به بازی شباهت دارد. انتخابات پارلمانی در بسیاری ازکشورها جنبه ی تبلیغاتی دارند و منافع مستقیم و شخصی رأی دهنده را مدنظر قرار می دهند. خودگردانی دمکراتیک به درازمدت نظر دارد. خودگردانی دمکراتیک مصر است که مردم نه فقط حقوق خود را بفهمند بلکه آن ها را مستقیماً عملی نمایند. آن چه در قلب خودگردانی دمکراتیک قرار دارد، سیاسی شدن جامعه است. جوامعی در اروپا وجود دارند که سیاسی نیستند. احزاب سیاسی در این جوامع اقناع و منافع فردی را هدف خود قرار می دهند و از رهایی واقعی و سیاسی شدن جامعه می گریزند. دمکراسی واقعی بر پایه جامعه سیاسی شده قرار دارد. در غرب کردستان و کوبانی مردم و رزمندگان آنان بخوبی میدانند برای چه و علیه که مبارزه می کنند . برای پول یا منافع شخصی خود مبارزه نمی کنند. آن جا هستند تا از ارزش های پایه ای دفاع نمایند، ارزش هایی که در آن واحد به مرحله ی عمل درمی آورند. تفاوتی بین آن چه می کنند و آن چه می اندیشند، نیست.

باید جامعه را بیست و چهار ساعته آموزش داد تا بتواند بحث کند و جمعی تصمیم بگیرد. شما باید این نظر را فراموش کنید که باید منتظر رهبری بود که بیاید و به مردم بگوید چه باید بکنند. به جایش باید مردم یاد بگیرند که خودگردانی را همچون عمل جمعی به مرحله ی عمل درآورند. مسائل روزمره مربوط به ما باید توضیح داده شوند، نقد گردند و جمعی حل شوند. این مسائل می توانند از جغرافیای سیاسی منطقه تا ارزش های انسانی پایه ای را دربرگیرند. همه ی این مسائل باید مشترکاً مطرح گردند. آموزش جمعی باید به ما یاد دهد که کی هستیم، برای چه دشمنانی داریم و برای چه مبارزه می کنیم.

  مردم خودشان خود را آموزش می دهند. زمانی که شما ده نفر را گردهم می آورید و می خواهید که راه حلی برای مسئله ای ارائه دهند یا پرسشی مطرح می کنید، جمعی تلاش می کنند تا راه حلی بیایند و پاسخی پیدا نمایند. گمان می کنم که این چنین است که راه حل ها و پاسخ های خوبی پیدا می کنند. بحث جمعی است که ایشان را سیاسی می کند.”

بله مدل خومدیریتی دمکراتیک در غرب کردستان تاثیرات خویش را بر کردستان جنوبی ( کردستان عراق گذاشته است و حمایت توده های دیگر بخشهای کردستان از مدل ایجاد شده در غرب کردستان دلیل محکمی است بر تاثیرات ان بر دیگر بخشهای کردستان . از طرفی عدم موفقیت مدل ایجاد شده در کردستان جنوبی ( کردستان عراق ) در تامین و تضمین منافع اقشار توده های زحمتکش جامعه و ایجاد شکاف عمیق طبقاتی بدلیل سیاستهای منفعت جویانه و بهره کشانه طبقات استثمارگر سرمایه دار خود از دلایل گرایش سریع توده های استثمار شده زحمتکشی است که هیچگاه خود را در تصمیم گیریها برای اداره امور سیاسی – اجتماعی و اقتصادی جامعه سهیم ندیده اند . در طول تاریخ جنبش انقلابی کردستان در هیچ بخشی از ان توده ها تا به این حد در تامین حقوق خویش سهیم نبوده اند . مشارکت وسیع توده های زحمتکش در جهت اداره امور سیاسی – اجتماعی و اقتصادی خویش ضمن دمکراتیزه کردن جامعه مانع از اعمال نفوذ طبقات و نمایندگان آنها میشود که بدنبال منافع خاص خویش میباشند که در تصادم و تضاد با منافع جمعی است .

با توجه به اینکه احزاب حاکم و غیر حاکم در کردستان جنوبی ( کردستان عراق ) و کردستان شرقی ( کردستان ایران ) همانند حزب دمکرات کردستان عراق – اتحادیه میهنی کردستان – حزب دمکرات کردستان ایران و برخی جناحهای کومله که چندان بشمار نمیایند از لحاظ طبقاتی اکثرا منافع طبقات سودجو و استثمارگر را نمایندگی میکنند چطور باید انتظار داشت که از کانتونها و بخصوص ایجاد کانتون شنگال که به معنای قبول رشد و گسترش مدل دمکراتیک و الترناتیوی دمکراتیک در منطقه است حمایت نمایند ؟ مشکل چنین جریاناتی با کانتونها و بطور عام و تشکیل کانتون شنگال بطور خاص در این است که مدل اداره امور سیاسی – اجتماعی – اقتصادی در کانتونها در تضاد با منافع سیاسی – اجتماعی و اقتصادی انها است که خود منافع طبقاتی را نمایندگی میکنند که در پی منافع خاص خویش میباشند که بر اساس بهره کشی و استثمار توده ها بنا گشته است .

و اما در مورد اعزام بخش کوچکی از پیشمرگان کردستان جنوبی به کوبانی و مشارکت در درگیری و نحوه مشارکت انها باید توضیح داده شود که این مسئله و اعزام انها از جانب حکومت محلی کردستان بیشتر ملاحظات سیاسی است . آنها همواره در رسانه هایشان از جبهه جریانات کردی بر علیه داعش نام میبرند اما انچه در کوبانی وجود دارد مقاومت مسلح وسیع توده ای در غالب واحدهای مدافع خلق و واحدهای مدافع زنان است که ملیتهای مختلف و اقشار توده ها را علیه ارتجاع مهاجم سازماندهی نموده است . انچه که مسلم است پیروزی در کانتون کوبانی و غرب کردستان بر علیه ارتجاع داعش و همپیمانان منطقه ای ان راه را برای رشد و گسترش مدل خودمدیریتی دمکراتیک هموار خواهد ساخت و بدنبال تشکیل کانتون شنگال این روند ادامه خواهد داشت و نه تنها کردستان بلکه منطقه را تحت تاثیرات شگرف خویش قرار خواهد داد . و ادامه این روند طبیعتا واکنش قهرآمیز جبهه مقابل که خواهان تضعیف و نابودی این روند رو به رشد و گسترش است را برخواهد انگیخت . حال این واکنش قهر امیز امروز در کردستان غربی توسط داعش صورت میگیرد و فردا از جانب احزاب حاکم در کردستان عراق و در اینده نیز در کردستان شرقی ( کردستان ایران ) از جانب حزب دمکرات کردستان ایران و ناسیونالیستهای افراطی و احزاب باصطلاح چپ اما ماهیتا راست دگم انجام خواهد گرفت .

کار : با توجه به سخنان شما احزاب کردستان عراق و الخصوص احزاب حاکم  در مورد نیروها و احزاب سیاسی نزدیک به پ ک ک که مدافع و خواستار خود مدیریتی هستند از یک سیاست پیروی می کنند, به نظر شما دراین برهه نزاع احزاب و نیروهای کردی در بخش های مختلف کردستان بر سر خودمدیریتی و نظام کانتونی به تضغیف آنان در جبهه ی جنگ بر علیه داعش نخواهد انجامید چون همانطور که مطلعید هنوز جنگ برای بازپس گیری مناطقی که در اشغال داعش است هم در روژاوا و هم در کردستان جنوبی از جمله شهر سنجار که پل ارتباطی داعش از سوریه به عراق است در جریان است ؟

سیامک :موضوع خودمدیریتی و مطالبات توده ای ربطی به احزاب و جریانات نداشته و ندارد . و نسبت دادن ان با جریانات را میتوان در چهارچوب تلاش جریانات حاکم در کردستان عراق و جریانات خواهان حفظ نظام و سیستم حاکم ارزیابی کرد . حواله کردن مطالبات توده ها به بعد از پیروزی در جبهه ها علیه دشمن مشترک مغایر است با ماهیت مبارزه دمکراتیک . برعکس بایستی بدنبال آزادسازی هر منطقه ای از دست ارتجاع داعش برای ممانعت از تکرار فجایع قبلی توده ها سازماندهی گردیده و اداره امور سیاسی- اجتماعی و اقتصادی خویش را بدست گیرند . اجرای چنین تاکتیکی در مرحله کنونی میتواند هم ارتجاع داعش و هم نیروی خواهان سیستم ادره کنونی را در مقابل اراده توده ای به عقب نشینی وادار نماید . در مرحله کنونی بعید است نیروهای خواهان حفظ سیستم کنونی دست به کارهای غیر عاقلانه بزنند و علیه نیروی منسجم توده ها وارد عملیات نظامی گردند . بلکه در شرایط کنونی آنها بیشتر بدنبال راه حلهای مسالمت جویانه ای هستند تا حداقل امتیاز را بدست اورند .

 کار : اگر چنانچه ترس و مخالفت احزاب و نیروهایی را که شما اشاره کردید به دلیل در تضاد بودن خود مدیریتی و نظام کانتونی با منافع انها نادیده بگیریم ، با توجه به ساختار اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی و … بخش های مختلف کردستان  آیا شرایط برای ایجاد یک نظام کانتونی و خود مدیریتی در بخش های دیگر کردستان  فراهم است ؟

 سیامک : آنچه که هم اکنون در کردستان غربی  می‌گذرد و در آینده در دیگر بخشهای کردستان و حتی منطقه صورت خواهد گرفت ، انقلابی دموکراتیک است، نه از نوع آلترناتیو بوررژوایی آن، بلکه آنچه که هم اکنون در منطقه می‌گذرد و البته معلوم نیست تا چه زمانی امکان ادامه آن وجود داشته باشد، نظمی خودگردان و دموکراسی مستقیم الهام گرفته از نظم جامعه پرولتری است.

تجربه بیش از دو دهه حاکمیت احزاب  حاکم بر کردستان جنوبی ( کردستان عراق ) به دیگر بخشهای کردستان فهمانده است که مدل اداره امور در کردستان عراق نمیتواند در برگیرنده جمیع خواستهای توده ها در زمینه های سیاسی – اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی باشد . توده ها در دیگر بخشهای کردستان بخوبی اموختند که قدرت شورایی تنها تامین کننده و تضمین کننده حقوق زحمتکشان – زنان – جوانان و اقشار فرودست جامعه است . اکنون نظام کانتونی و خودمدیریتی تنها الترناتیو انقلابی و دمکراتیکی است که توانائیهای خویش را در مقابله با تهاجمات ارتجاع به دستاوردهای توده ها به منصه ظهور گذاشته است . از اینرو چنین مدلی نه تنها برای دیگر بخشهای کردستان بلکه برای منطقه نیز میتواند آلترناتیوی دمکراتیک به شمار آید و زمینه های رشد و گسترش آن در منطقه فراهم گشته است .

سوال اخر شما  نقش و نفوذ  حکومت های منطقه و فرا منطقه ای را در قدرت گیری داعش چگونه ارزیابی می کنید ؟

داعش معلول و مولود یک پروژه مشترک منطقه ای و فرامنطقه ای به منظور عملیاتی کردن اهداف و راهبردهای سلطه طلبانه امپریالیسم جهانی و در راس آن امپریالیسم امریکا در خاور میانه است، در غیر آن، دلیلی وجود ندارد که این گروه بدون هیچ زمینه اجتماعی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و تسلیحاتی پیچیده، گسترده و نیرومند، به یکباره به مثابه یک آفت از آسمان بر سر مردم منطقه فرود آمده باشد.
نیروهای داعش درست همانند ارتش های آموزش دیده عمل می کنند، تسلیحاتی که این گروه در اختیار دارد ساخت سال های ۲۰۱۰ به بعد است، همچنین رسانه های غربی که روابط نزدیکی با این گروه دارند می گویند که این گروه، ثروتمندترین گروه تروریستی در جهان است. اینها همه نشانگر آن است که پشت پروژه داعش، نیروهای قوی و تاثیرگذاری قرار دارند که به این گروه کمک کرده اند؛ تا در ظهوری برق آسا و غیر قابل مهار، به یکباره بر بخش های وسیعی از عراق و سوریه، مسلط شود و قوانین ضد انسانی خود را بر غیر نظامیان بی دفاع ساکن در مناطق تحت اشغال خویش، به صورت بی رحمانه ای به اجرا بگذارد.

جریانات تروریستی و مرتجع که توسط آمریکا و متحدین اروپائیش بمنظور جنگ با اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان بوجود امدند ، بطورکلی از پشتیبانی مالی و نظامی کشورهای یادشده و چند کشوردیگر نظیرعربستان سعودی، قطر وترکیه برخوردار بوده و قادر گشته اند تا فعالیت های خودرا در دیگر نقاط منطقه و جهان گسترش دهند . جنگهای منطقه ای و جابجایی دیکتاتورها بهترین و مناسبترین ترفندی است که امپریالیسم میتواند از آن طریق منافع حیاتی خویش را در منطقه دنبال نماید .
دولتهای غرب به سردمداری آمریکا با همکاری دول ارتجاعی منطقه با تقویت جریانات ارتجاعی، سعی در سرکوب کردن مبارزات دمکراتیک و ضد امپریالیستی توده ها دارند . در کردستان غربی ( کردستان سوریه ) با قدرت گیری جنبش توده ای و مقاومت مسلحانه انان داعش از جانب امپریالیسم و ارتجاع منطقه ماموریت سرکوب انرا بعهده گرفت . با انجام اجلاس اردن مابین نیروهای ارتجاعی مذهبی درگیر در سوریه از جمله داعش و با حضور نمایندگان کشورهای امریکا – عربستان – قطر – ترکیه و همچنین نماینده ای از حزب دمکرات کردستان عراق موضوع  تسخیر موصل از جانب داعش قطعی گردید تا از این طریق ضمن حمله به کوبانی از طرفی و اشغال صد ردر صد مناطق شنگال کانتون جزیره که در مرزهای عراق و سوریه قرار دارد ، در محاصره کامل قرار گرفته و براحتی اشغال گردد . این یک توطئه بین المللی بود که با حرکت نیروهای مدافع خلق از کردستان غربی به مناطق کوهستانی شنگال و مقاومت در برابر نیروهای داعش و جلوگیری از پیشروی بیشتر انان و همچنین مقاومت کوبنده در کوبانی به شکست انجامید .
استراتژی آمریکا و متحدین ان در منطقه نه نابودی و مبارزه جدی با داعش بلکه توجیه این گروه به این مسئله است که عمده نیروی خویش را بایستی برای مقابله و سرنگونی رژیم بشار اسد بکار ببرد . انگاه به فکر توسعه قلمرو خلافت خویش باشد تا از این رهگذر بهانه های لازم برای تداوم حضور نیروهایش بمنظور حفظ منافع خود در منطقه را تا سالیان سال داشته باشد . و در ثانی از ان نیرو برای سرکوب دستاوردهای دمکراتیک مردم منطقه استفاده لازم را ببرد .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.