سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
مبارزات زنان و نقش آنان در جامعه
از آغاز خیزش انقلاب ایران که از25 شهریور 1401 با به قتل رساندن ژینا امینی از طرف رژیم شکل گرفته، تا به امروز مبارزات زنان را در تمام سطوح جامعه به اشکال مختلف دیده ایم. در این بین جامعۀ ایران و تمامی اقساع نقاط دنیا برایشان این موضوع بیشتر از پیش روشن گشت که چگونه قدرت و مبارزۀ زنان برای تعیین سرنوشت یک جامعه از اهمیت پرسزایی برخوردار است. دست آوردهای این مبارزۀ زنان در طی این مدت نشان داد که نیروی آگاه و رزمندۀ زنان قادر به تحول و دگرگونی در یک جامعه است. نیروی که قادر است افکار و قدرت کهنه و ارتجاعی را زیر سوال ببرد و در مقابل آن بایستد. نیرویی که توانایی آنرا دارد با مناسبات و قوانین پدرسالاری، قوانین مذهبی و قوانین نابرابر سرمایه داری به مقابله بپردازد. قوانینی که نه تنها در رژیم جمهوری اسلامی بلکه در تمامی کشورهای زیر سلطۀ ارتجاع و مذهبی دنیا حکمفرما است. قوانینی که با وحشیانه ترین شیوه ها، تحقیر و تعقیب را بر علیۀ زنان در دستور کار خود دارد. زنان در ایران چه در دورۀ سلسلۀ پدرشاهی و مردسالاری پهلوی که بعنوان قشر خدماتی، خانه داری و بچه داری محسوب میشدند و دارای هیچ حق مساوی را با مردان نداشتند و چه در دوران 44 سالۀ رژیم جمهوری اسلامی که با شیوه های جنایتکارانه و روشهای ارتجاعی مذهبی مورد سرکوب قرار میگیرند، همچنان در تمامی صحنه های جامعه مورد اذیت و آزار و تبعیض قرار گرفته اند. اذیت و آزاری، شکنجه و مرگی که از طرف رژیم جمهوری اسلامی در گذشته و بخصوص در حال حاضر بر زنان در ایران حکمفرماست به صراحت میتوان گفت که سیاست و نظم حکومت فاشیستی ست که برجامعه حاکم است.
نکته ای که در اینجا قابل ذکر است این است که در این مطلب تحلیل بر فراز ونشیبهای مبارزۀ زنان بخصوص در طی این پنج ماه نیست، با وجود اینکه تشریح وتحلیل این موضوع بسیارقابل اهمیت است اما این مورد بایستی در دستور کار بعدی قرار بگیرد. در این بحث پائین اشاره به آزادی زنان در جامعه و نقش پرقدرت آنان را که در نهایت برای رهایی جامعه است، تلاش هست که با شما در میان گذاشت.
این یک واقعیتی ست که زمانی یک جامعه آزاد خواهد بود که زنان آن جامعه آزاد باشند. یعنی در صورتیکه زنان در جامعه آزاد نباشند آن جامعه آزاد نیست! ژن، ژیان، ئازادی (زن، زندگی، آزادی) مظهر این رسانه است!
حکومت تا دندان مسلح، پلیسی و سرمایه داری رژیم جمهوری اسلامی با اعمال سرکوب و تعقیب بر جامعه همانطور که 44 سال شاهد آن هستیم از روز اول به قدرت رساندن خود به حکومت، سرکوب، خفقان و تبعیض را بر زنان آغاز نمود. “یا روسری یا توسری” از آغاز سال 1358 نمای رژیم اسلامی را و نابرابری زن و مرد را بر همه نمایان کرد. در کنار کشتار و شکنجه و تجاوز به زنان مبارز در ایران بخصوص در طی پنج ماه گذشته و در کنار تعقیب و شکنجه و مرگ از طرف رژیم بر علیۀ جوانان، کارگران، دانشجویان، محصلان، نویسنده گان، هنرمندان، خبرنگاران و کودکان در ایران، مردم زحمتکش و تمامی جامعۀ ایران به این واقعیت پی بردند که هیچگاه آزادی بر جامعه میسر نخواهد شد تا اینکه رژیم و سیستم جمهوری اسلامی درهم شکسته نشود.
اشاره و مروری بر تاریخ مبارزاتی زنان در ایران وجهان نکات و دستآوردهای مهمی را برای ما روشن نموده که بدون اشاره به آن نمیتوان راه رسیدن به آزادی را پیمود و به آن دسترسی یافت.
انگلس، نخستین کسی ست که میگوید: “در هر اجتماعی میزان طبیعی آزادی همگانی بستگی به میزان آزادی زن دارد.”
چرنیشوسکی از دمکراتهای انقلابی روسی نیز میگوید: “چه روحیۀ درست، قوی و تیزبینی طبیعت به زن داده است. این روحیه به درد اجتماع نمیتواند بخورد، زیرا اجتماع آنرا به دور میآندازد، له میکند، خفه میکند، در حالیکه تاریخ بشریت میتوانست ده برابر زودتر به جلو برود اگر این روحیه به جای دورافتادن و از بین برده شدن به کار گرفته میشد.” بلینسکی هم از دمکراتهای انقلابی روسی آنموقع نیز به همین معتقد بود.
کارل مارکس و فریدریش انگلس: تنها کارل مارکس و فریدریش انگلس بودند که پایه گذاران علمی و قوانین عینی نشو و پیشرفت جامعۀ انسانی را کشف کردند و توانستند این مسئله را حل نموده و توضیح دهند که ریشه ها و علل اجتماعی نابرابری زن به چه دلیل است و راههای صحیح را برای آزادی او نشان دهند. مارکس و انگلس همۀ “تئوریهای” ارتجاعی را بدورانداختند و در آثار خود ثابت کردند که پایۀ بردگی زن علل اجتماعی و اقتصادی دارد و زیر دست بودن زن از روزی شکل گرفته است که مالکیت خصوصی وسائل تولید به میان آمد. این رویداد از یک سو زن را وابسته به شوهر و پدر کرد و از طرفی دیگر صحه بر بردگی اجتماعی او گذاشت. زن برده، دهقان، قابل خرید و فروش و بعدا پرولتر شد.
در نخستین برنامه مارکسیسم “مانیفست حزب کمونیست” کارل مارکس و فریدریش انگلس مینویسند که “تنها برقراری مالکیت اجتماعی میتواند در وضع زن که امروز نقشش وابستگی به شوهر و پدر بوده و بچه داری و تولید بچه بودن را بر دوش میکشد، تغییر بوجود آورد.”
لنین: بزرگترین کار لنین در این است که با در نظر گرفتن دوران تاریخی جدیدی، دوران امپریالیسم وانقلابهای پرولتاریائی، تئوری مارکس و انگلس را در بارۀ زن گسترش داده و مشخص تر کرده است. موضوع زن در نظریه ی مارکسیستی – لنینیستی جداناپذیر از مسئله ی اجتماعی به طور کلی ست و حل آن به طور قاطع وابسته به تغییر انقلابی اجتماع است. این جزئی است از مسئله ی انقلاب پرولتاریائی، پیروزی و نیرومندی دیکتاتوری پرولتاریائی و ساختمان جامعۀ نوین کمونیستی.
در پایان قرن گذشته لنین علاقه ی زیادی به موضوع آزادی زن ابراز میداشت. در یکی از گفتگوهایش با کلارا ستکین در بارۀ برخورد کمونیستها به موضوع و مسائل مربوط به زن میگوید: “هیچ کار درستی را نمیتوان بدون تئوری مارکسیستی انجام داد و در اینباره هم کمونیستها باید اصول بسیار درست و روشنی را رعایت نمایند.”
در سال 1899 آنگاه که لنین در تبعید بود تنها با نامه در بارۀ مسائل مورد نظرش با حزب بحث میکرد و مسائلی را که لازم میدانست و در نشریات پنهانی منتشر میشد، می نوشت. در این زمان وی “زن و مسئلۀ کارگر” را نوشت و درهمانموقع او به ن- کروپسکایا کمک میکرد که طرح یک نشریه به نام “کارگر زن” را که کروپسکایا نوشته بود کامل نماید و پس از آن این نشریه در سال 1901 در روزنامه ی “ایسکرا” در خارج منتشر شد. در بیش از پنجاه اثر لنین میتوان تجزیه و تحلیل مسائل گوناگون مربوط به آزادی زن را دید. از جمله در بارۀ زن و کودک در جامعۀ سرمایه داری، هدفها و وظایف نهضت انقلابی زن در روسیۀ تزاری و مقام او در مبارزۀ پرولتاریائی به طور کلی و همچنین در بارۀ شرکت زن در انقلاب، امکانات آزادی واقعی او و نقش وی در ساختن سوسیالیسم و نهضت بین المللی زن.
لنین توجه خاصی به وضع ناهنجار زنان نشان میدهد، زنانی که در آن دوران اکثریت زنان زحمتکش روسیه بودند. او بدی و نادرستی روند سیاسی و اجتماعی روسیه ی پیش از انقلاب را نشان میدهد. وی بشدت استثمار وحشیانه ی زنانی را که در خانه کار میکردند محکوم کرده است و تذکر میدهد که این نوع کار بی بر و برگرد با شرایط ناسالم محیط و ساعات زیاد و بی مرز کار وابسته است. در بعضی از آثار خود، لنین برخورد خود را در بارۀ کار زن در صنعت با در نظر گرفتن رشد سرمایه داری روشن مینماید. او اشاره به این موضوع دارد که سرمایه داران، زن را بصورت وسیله ای که وحشیانه استثمار میشود، درآورده اند. لنین به شرکت زنان در کار تولیدی همانند یک پدیده ی مترقی مینگرد زیرا این شرکت، زن را از محیط تنگ خانواده و آشپزخانه بیرون میکشد و آگاهی طبقاتی او را بالا میبرد و او را وارد مبارزۀ پرولتری میکند. وی همچنین به این موضوع اشاره دارد که “… با همۀ اینها ارتجاعی و خیالپردازانه است که اگر کار زنان و جوانان در صنعت قدغن شود و خواهان ادامۀ زندگی پدرشاهی باشیم که این کار را نمی پذیرد. با درهم ریختن شکل زندگی پدرشاهی و قوانین کهنه و در تولید بزرگ مکانیکی، نشو و نماء آنها تقویت میشود و استقلال آنها زیادتر… “
با همۀ اینها لنین تذکر میدهد که در شرایط جامعۀ بورژوازی، سیر پیشروی دخالت زن در تولید اجتماعی با آزاد شدن او پایان نمی یابد و نمیتواند هم چنین باشد. برعکس کار او و خود او به عنوان زحمتکش، وسیله ی استثمار سرمایه داری قرار میگیرد و وسیله ای برای افزودن بر منافع آنها میشود. سرمایه داران با دنبال کردن سیاست حقوق کمتر برای کار زن موفق میشوند تفرقه را در میان طبقۀ کارگر بوجود آورند و بدینطریق شکافی بین کارگران شکل دهند.
لنین مرتب هماهنگی هدفها و وظایف مبارزه برای آزادی زن و مبارزۀ عمومی طبقۀ کارگردر راه آزاد شدن همۀ زحمتکشان از استثمار و برانداختن سرمایه داری و برپاساختن سوسیالیسم را تذکر میدهد.
نظر مهم آثار لنین در این است که وظایف و منافع کارگران زن و تمامی زحمتکشان زن جدا از وظایف و منافع پرولتاریا بطور کلی نمیباشد. و به همین مناسبت لنین به شدت علیۀ سازمانهای زنانۀ بورژوازی وارتجاعی بود که کوشش میکنند زن از مبارزۀ طبقاتی دور بماند و او را به سوی راه نادرست مبارزه میان دو جنس میرانند.
لنین در بعضی از آثارش نظر مارکسیستی را که بنا بر آن حل موضوع زن و موقعیت سخت و تحقیرآمیز او را بدون سرنگون کردن رژیم سرمایه داری محال است، گسترش میدهد.
لنین مینویسد: “قدم اساسی، برانداختن مالکیت خصوصی بر کارخانه ها، کارگاهها، مؤسسات، اموال عمومی و لغو مالکیت خصوصی بر زمین است. این است و تنها همین است که راه آزادی کامل و واقعی زن را باز مینماید.”
لنین به طور منظم و بارها لزوم شرکت فعال زنان را در مبارزات انقلابی پرولتری نشان میدهد.
از همان آغاز نهضت کارگری، لنین در بارۀ این مسئله می اندیشید. چگونه میشود آگاهی را در کارگران زن و زنان زحمتکش و دهقان بیدار کرد و چگونه میتوان آنها را به شرکت در سازمانها و جنبش توده ای کمک کرد.
پس ازآن لنین این تز بسیار مهم را تنظیم نمود: “انقلاب سوسیالیستی، بدون شرکت بخش عظیمی از زنان زحمتکش، انقلاب سوسیالیستی نمیتواند وجود داشته باشد.”
لنین مطمئن بود که شرکت زنان در جنبش انقلابی، آزادی کامل آنها، برابری آنها، نه تنها برای زنان لازم است، بلکه برای همۀ زحمتکشان و استثمارشده گان واجب است.
شرکت زنان در جنبش انقلابی روسیه بر علیۀ دیکتاتوری تزاری:
گسترش جنبش کارگری در روسیه، کار سیاسی و سازمانی که حزب لنینیستی در میان کارگران زن و زنان زحمتکش و دهقان نمود راه را برای کشانده شدن و درگیر شدن زن در مبارزه ی سیاسی انقلابی علیۀ استبداد و سرمایه داری، هموار نمود.
لنین معتقد بود که نهضت زن باید یک نهضت توده ای باشد. او میگفت: “ما کمونیستها میخواهیم که هر آنچه که کارگر زن، زنان زحمتکش و دهقان و حتی زنان مردان قشر متوسط شهری را در فشار میگذارند از میان برداریم و حتی این امر از خیلی جهات شامل زنان وابسته به طبقات مرفه هم میشود. در جامعۀ سرمایه داری، زن زحمتکش از دو فشار رنج می برد، یکی چونکه عضو طبقۀ کارگر است و دوم برای اینکه زن است، اما زنان دیگر طبقات هم از بی حقی خود رنج می برند و آنها هم به موفقیت مبارزه برای حل موضوع زن علاقمند میباشند.”
سوسیال دمکراسی انقلابی به ابتکار لنین حتی پیش از ایجاد حزب در کار تبلیغاتی خود در میان زنان زحمتکش از اعلامیه ها و دیگرنشریات مخفی استفاده میکرده است.
یکی از نخستین اعلامیه ها که در بارۀ مبارزۀ آزادیبخش طبقۀ کارگر به دست خود لنین در سال 1890 در زندان نوشته شده بود برای کارگران و کارگران زن کارخانۀ “تورنتون”در پترسبورگ بود.
روزنامۀ ایسکرا که بدست لنین درسال 1900 بوجود آمد و در خارج به چاپ میرسید و از راههای پنهانی در روسیه پخش میشد نقش خاصی در بیدارکردن و آگاهی زنان زحمتکش داشت.
خواستهای حزب برای آزادی زن در نخستین برنامۀ حزب کارگری سوسیال دمکرات روسیه منعکس گردید که در کنگرۀ دوم حزب در سال 1903 به تصویب رسید. این برنامه خواهان موارد زیر بود:
حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای همه چه مرد چه زن، برای همه ی مردم بدون در نظر گرفتن جنسیت، مذهب و ملیت، آموزش عمومی وتخصص رایگان برای همۀ کودکان از دو جنس، کار روزانه ای هشت ساعته، ممنوع کردن کار برای افراد کمتر از 16 سال، ممنوع شدن کار زن در صنایعی که ممکن است به تندرستی آنها زیان وارد سازند، ایجاد شیرخوارگاهها، دادن مرخصی با حقوق به زنان برای زایمان، دادن ساعات آزاد برای شیردادن، زیر نظر گرفتن و حمایت کار زنان.
نخستین انقلاب روس در 1905
که در واقع پایه ریزی انقلاب 1917 بود، تعداد زیادی زن را به جنبش انقلابی کشید و این امر در واقع برای آنها آشنایی با آتش بود. کارگران زن نه تنها در میان اعتصاب کننده گان و تظاهرات کننده گان بودند، بلکه در سنگرها هم بودند. لنین در مقالۀ خود به نام “درسهای قیام مسکو” که نمودار شجاعت و قهرمانی زنان است چند نمونه از کارهای آنها را آورده است. مانند “کراسنایا پرزنیا” دو دختر جوان پرچم سرخ را پیشاپیش جمعیت ده هزارنفری حمل میکردند که قزاقها پیدایشان شد. آنگاه این دو دختر خود را به جلوی آنها رساندند و فریاد کشیدند: ما را بکشید، تا ما زنده هستیم شما به این پرچم دست نخواهید یافت… . لنین مینویسد: “این نمونه های بی باکی و قهرمانی باید برای همیشه در وجدان کارگران نقش ببندد.”
روزنامه های بلشویکی پراودا نقش بزرگی در پرورش ایدئولوژیکی زنان زحمتکش بازی کرد. مقاله هایش علل فشاری را که بر روی زنان زحمتکش در اجتماع سرمایه داری وارد است روشن مینمود. اطلاعات وفراخوان برای مبارزه میداد و اصول انترناسیونالیسم پرولتاریائی را پخش میکرد.
نقش بسیار مهم پرورش و گسترش جنبش انقلابی زن به عهده ی ماهنامه ی “رابوتنیتسا” یا “کارگر زن” ارگان حزب بلشویک واگذار شد. این مجله به ابتکار لنین در سال 1914 به وجود آمد.
همزمان با تبلیغات در میان زنان کارگر به خاطر جداکردن آنها از جنبش زنانه ی بورژوازی و کشاندن آنها به یک مبارزه ی انقلابی فعال، لنین و حزب توجه بسیار زیادی به تربیت انقلابیون حرفه ای داشتند که میتوانستند به موازات دیگر فعالیتهای انقلابی، کار تبلیغ سیاسی را در میان کارگران زن انجام دهند.
نام زنان بلشویک و انقلابی حرفه ای مانند کروپسکایا (همسر لنین) و ماریا اولیانوا (خواهر لنین)، الکساندرا کولونتای (اولین زنی که به سفارت رسید و سفیردولت شوراها در سوئد گردید)، اینس آرماند و تعداد زیادی زنان انقلابی دیگر، مشهور خاص و عام میباشند.
در پرتو کار سازمانی و تبلیغاتی حزب لنینی زحمتکشان آماده شدند که در انقلاب دمکراتیک بورژوائی ماه فوریه شرکت نمایند. زنان فعالانه در این انقلاب شرکت داشتند. روز هشتم مارس 1917 روز بین المللی زنان، زحمتکشان زن به کوچه های پتروگراد ریختند و علیۀ تزاریسم، جنگ امپریالیستی و قحطی اعتراض کردند. ساموئیلوا انقلابی بسیار معروف در خاطراتش در این باره چنین مینویسد:
“این تظاهرات انقلابی زنان زحمتکش که از کینه نسبت به ظالمین ابدی میجوشیدند جرقه ای بود که آتش انقلاب فوریه را روشن کرد، آتشی که تخت تزاری را خاکستر ساخت.”
حزب لنینی به کار تبلیغات در میان زنان در دوران انقلاب بزرگ سوسیالیستی اکتبر 1917 اهمیت زیادی میداد و برای این هدف، حزب، فعالیت زیادی کرد، زیرا این یکی از شرایط نزدیک کردن انقلاب سوسیالیستی بود.
در همه جا سازمانهای کار و یا نهضت زن بوجود آمد و همچنین کمیسیونهایی که وظیفه شان تبلیغ در میان زنان بود تشکیل گردید. زنان با پدران، برادران و شوهران خود پیروزی انقلاب اکتبر را تدارک دیدند. آنها عضو نیروهای دفاع سرخ شدند و گروههای خدمات بهداشتی ایجاد نمودند و مدارس پرستاری باز کردند. در برابر کارخانه ها و ستادهای فرماندهی انقلاب به نگهبانی پرداخته و در حمله به کاخ زمستانی شرکت نمودند. در سنگرهای پتروگراد و مسکو و کیف و مینسک و شهرهای سیبری، اورال و آسیای مرکزی و ماوراء قفقاز جنگیدند. با شرکت قهرمانانۀ خود در انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، زنان درخشنده ترین صفحات تاریخ جنبش کارگران زن در روسیه را نوشته اند.
در چندین مقاله و سخنرانی لنین نقش زنان را در مبارزه برای پیروزی اکتبر بسیار ارجمند دانسته است. او میگفت:
“در پتروگراد و در اینجا در مسکو، در شهرها و مراکز صنعتی دورافتاده، زنان پرولتر هنگام انقلاب خوب مقاومت کردند. ما بدون آنها نمیتوانستیم پیروزی را بدست آوریم و یا به زحمت موفق میشدیم. این است عقیدۀ من.”
انقلاب ااکتبر، فعالیت لنین و حزب کمونیست برای آزادی زن در طی سالهای اول قدرت شوراها:
انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر 1917 دوران تاریخی تازه ای بوجود آورد. دوران گذار بشریت از سرمایه داری به سوسیالیسم.
این انقلاب به سراسر جهان راه حل اساسی ترین مسائل اجتماعی را نشان داده است. سرنگون کردن استثمارگران و برقراری دیکتاتوری پرولتاریا بر علیۀ نظم بورژوازی، تغییر مالکیت خصوصی سرمایه داری و مالکیت زمین به مالکیت ااجتماعی سوسیالیستی، حل درست مسئلۀ ارضی بنفع دهقانان، آزاد کردن خلقهای وابسته به یوغ استعمار و ستم ملی، ایجاد شرایط سیاسی و اقتصادی برای ساختن سوسیالیسم و قدرت شوراها، برابری اجتماعی زن را ممکن ساخت.
لنین تنها تئوری مربوط به مسئلۀ آزادی اجتماعی زن را نیآفرید، بلکه او بازنقش بزرگی در تصویب برنامه ها و قوانین قدرت شوراها داشت که برابری کامل زن را با مرد تضمین مینمودند. نخستین قوانین قدرت شوراها، فرمان در بارۀ صلح و فرمان در بارۀ تقسیم زمین با امضاء لنین، در واقع جوابگوی خواستهای حیاتی زنان بود.
برای نخستین بار در تاریخ، زن برابر با مرد، همه نوع حقوق سیاسی را بدست آورد و همچنین حق کار با مزد مساوی به او داده شد. قوانینی به تصویب رسید که زن را در حقوق خانوادگی برابر با مرد میکردند. با تصویب قوانین حمایت کار، زن و کودک و حمایت مادر و نوزاد، حکومت شوراها پشتیبانی و علاقه ی خود را نسبت به مادرها نشان داد. همۀ این مصوبات در قانون اساسی جمهوری جوان شوراها که در سال 1918 به تصویب رسید، رسمی گردید. قانون اساسی برابری حقوق خلقها را بدون در نظر گرفتن جنس، نژاد و وابستگی ملی اعلام نمود.
در سال 1919 لنین با سربلندی گفت: ” قدرت شوراها به عنوان قدرت زحمتکشان از همان ماههای اول زندگیش چرخش بسیار قاطعی در قانونگذاری مربوط به زن بوجود آورده است. از قوانینی که زن را به زیردست بودن در میآوردند، کمترین اثری در جمهوری شوراها باقی نخواهد ماند.”
حزب کمونیست به رهبری لنین این نکتۀ مهم را نیز تذکر میداد که خود را با برابری زنان تنها در قانون راضی نمیداند. لنین میگوید:
“نهضت کارگری و انقلابی زن نمیتواند خود را تنها با برابری ظاهری خشنود سازد. این نهضت وظیفۀ اساسی خود را مبارزه برای برابری اقتصادی و اجتماعی زن قرار داده است.”
دولت شوراها هنگام بوجود آمدن، توجه زیادی به شکلها و متدهای کار تبلیغاتی در میان زنان نمود. این دوران سالهای دشواری بودند، سالهای دخالت نیروهای خارجی، جنگ داخلی، پریشانی، قحطی و مبارزۀ طبقاتی حاد.
در کشوری با بیش از صد نوع ملیت با سطح ترقی متفاوت، در کشوری که جمعیت قریب به تمام زنهای آن بی سواد بودند برای حل موضوع زن در چنین کشوری، حزب اشکال و متدهای گوناگون کار را که برای زنان قابل درک بودند ایجاد و به کار بست.
پس از نخستین گنگرۀ زنان کارگر و دهقانان و زحمتکشان روسیه درنوامبر 1918، کمیسیونهایی جنب کمیته های حزب ایجاد شد و پس از آن شعب خاصی برای کار در میان زنان که “جلسات نماینده گان” آنها را ترتیب داده بودند، ایجاد شد.
درمناطق آسیایی روسیه، آنجایی که بقایای گذشته بی اندازه رسوخ یافته بود و سرسخت بودند، کار در میان زنان با در نظر گرفتن خصوصیات محلی سازمان داده شد. در این مناطق جنب شورای “نماینده گان” (نماینده گانی که زنان در همه جا انتخاب میکردند) کلوبهایی برای زنان ترتیب یافت. در این مراکز زنان توانستند با روی باز شرکت نمایند. خواندن و نوشتن و شغل و حرفه ای را بیاموزند. زنها در این گردهمایی ها با فرهنگ و هنر آشنا شدند و در این کلوبها نخستین مبارزین زن تربیت شدند که پس از آن در کارخانه ها و به مدارس عالی راه یافتند و در شوراها نقش فعالی بر عهده گرفتند.
لنین اهمیت فوق العاده ای به زنان مناطق شرقی روسیه میداد و نماینده گان آنها را در کنفرانس نماینده گان بخش زنان، آسیای میانه، با گرمی استقبال مینمود. پس از برخورد با نماینده گان ترکستان (آسیای میانۀ امروز) که در سال 1921 انجام شد، لنین مگوید: “اینها مظلومترین مظلومان هستند که برای زندگی آگاه برخاسته اند. اکنون پیروزی زنان زحمتکش مسلم است.”
در واقع ساختمان سوسیالیسم، توده های وسیعی از مردم را به سوی خود کشید و آنها را در دور و بر حزب و شوراها متحد ساخت. کنگرۀ زنان کارگر، دهقانان و زحمتکشان نمایانگر حرکتی بود که در تمامی روسیه شکل گرفته بود. شعارها در میان توده ها رسوخ کرد و پیروزی های انقلاب اکتبر پیروزی خود آنها و شعارها شعار خود آنها شده بود.
میلیونها کارگرزن و زنان زحمتکش و دهقان در کنگره ها و جلسات “نماینده گان” شرکت کردند و این نماینده گان به زنان زحمتکش میآموختند که چگونه باید تولید را اداره کنند و همچنین کشور را.
همچنین تعداد مبارزین زن که وابسته به حزب نبودند مرتب رو به افزایش میرفت و این ها در واقع نیروی ذخیره ای حزب بود که بهترین کارگران و دهقانان و زحمتکشان زن عضو آن شده بودند.
در واقع فعالیتهای حزب کمونیست بر پایۀ تحقیقات تئوریک لنین در بارۀ آزادی زن و کاربرد انقلابی رهنمودهای اواستوار بود.
لنین میگفت: “برای آزاد شدن زن به طور کامل و همپا ساختن واقعی او با مرد باید اقتصاد همگانی باشد و زن بایستی در کار تولیدی همگانی شرکت داشته باشد. آنگاه زن برابر با مرد خواهد شد.”
در نظام سوسیالیستی، شرکت زن در تولید اجتماعی مهمترین عامل پیشرفت و ارتقاء فکری وآگاهی مدنی و سیاسی او میباشد. کاراجتماعی به زن تکامل می بخشد، او را از سطح کارهای خانه و بچه داری به مراحل بالا و بالاتر میرساند و به اواستقلال اقتصادی میدهد. همۀ این عوامل به او امکان میدهند که جای کاملا نوئی را در مرکز خانواده و اجتماع بدست آورد.
سوسیالیسم برای زن حق دستمزد مساوی در برابر کار مساوی با مرد را تعیین کرده است. حق استراحت و برخورداری از حمایت کار با اشکال مختلفی که دارد، حق برخورداری از بیمه های اجتماعی در صورتیکه نتوانست کار کند و حق بازنشستگی او را تضمین شده میداند.
ایجاد بهترین شرایط کار در همۀ رشته های اقتصاد یکی از اصول های حزب کمونیست بوده. لنین در پندار و عملکرد خود این مسئله را پیش رو قرار داده بود که سوسیالیسم “شرایط کار سالمی را بوجود بیآورد و میلیونها کارگر را از میان دود، خاک و تباهی و استثمار نجات دهد.” به همین رو با پیروزی انقلاب اکتبر 1917 قدمهای مؤثری در این جهت برداشته شد. شوراها ی مناطق مختلف روسیه اقدامات زیادی برای عملی کردن این امر پیش بردند. ساعات کار از 10 -12 ساعت به هشت ساعت رسید و در هفته پنج روز کار بیشتر وجود نداشت. زنها و شرکت آنان در شوراهای مناطق مختلف نقش بسزایی برای رسیدن به این اهداف را در بر می گرفت. تجربه و نقش شوراها و نیروی شرکت کنندۀ زنان در آن در ساختمان سوسیالیسم درستی تز مارکسیست لنینیستی را نشان میدهد که بنابر آن سوسیالیسم نمیتواند ساخته شود مگر به این شرط که میلیونها زن در این کار شرکت نمایند.
کسی نیست که اهمیت میراثی را که لنین برای شرکت زنان در فعالیت عمومی و ادارۀ کشور باقی گذاشته نداند. برای لنین مسلم بود که اگر زنان را در ادارۀ امور کشور دخالت ندهند نمیتوان آنها را فعالانه در ساختمان زندگی نو کشاند و نمیتوان باز بطور کامل نابرابری را از بین برد. او مینویسد: “نمیتوان توده ها را بدون زنان به سوی سیاست کشاند.” با ارج گذاشتن به کار زنان پیشرو و مبارز، در سالهای نخستین به قدرت رسیدن شوراها در روسیه او میگوید: “… برای ما بسیار با اهمیت است و همچنین برای خود زنان، زیرا لیاقت و دانایی زن نشان داده است و اهمیت کار او برای جامعه واضح شده است.”
یکی از خصوصیات دمکراسی سوسیالیستی شرکت روزافزون زن در سیاست جلوه میکند. حضور میلیونی زنها در هیئتهای اجرایی شوراهای محلی در پیروزی انقلاب اکتبر و مدتها در زمان لنین بسیار قابل ملاحظه است.
شوراها در فعالیت خود تکیه بر میلیونها زن پیشرو و مبارز مینماید. صدها هزار زن در کمیته های مربوط به خانه، کوچه، محله، در بازرسی عمومی و همچنین در شوراهای زنان کار می کردند.
مارکسیسم لنینیسم، چون اهمیت فوق العاده ای به شرکت زنان در ساختمان سوسیالیسم و ادارۀ امور زندگی همگانی و جامعه سوسیالیستی میدهد، خانواده را با اهمیت ترین واحد جامعه میداند و نقش زن را در این واحد بسیار مهم میشمرد.
زن میتواند آنگونه که میل دارد میتواند مشغولیات، حرفه، محل اقامت، نام خانوادگی را انتخاب نماید و همچنین در مالکیت هم برابر با مرد است. قانون خانوادگی شوراها بر اصول ازدواج و خانواده پی ریزی شده است.
عشق، احترام به یکدیگر، برابری میان زن وشوهر، کمک دوجانبه در زندگی روزانه و مسئولیت دوجانبۀ پرورش کودکان، اینها اصولی هستند که روابط زن وشوهرو خانواده را مشخص میسازند. در حامعۀ شوراها سیر تکاملی دمکرات کردن روابط خانوادگی دنبال میشود. شخصیت زن تأثیر مهم و روزافزونی در نظریات، خو، عادت افراد خانواده و روابط آنها با یکدیگر دارد. نقش اجتماعی خاصی در ساختن و تربیت کردن نسل جوان بر عهدۀ مادر است.
ماکارنکو معلم پداگوژیک، مربی و نویسندۀ معروف انقلاب اکتبر مینویسد: “یک مادر حقیقی و مربی، آن کسی ست که محبت را برمیانگیزد، شگفتی را بوجود میآورد و علاقۀ همانند او شدن را در دلها ایجاد مینماید، و آن زنی میتواند باشد ک زندگی سرشار و کاملی در اجتماع و خانواده اش داشته باشد، زنی که وظایفش منحصر به بچه داری میشود خود بخود دیگر برده ی بچه ها شده است و نه یک مادر مربی.”
لنین هنگامی که برنامه های تدارک وانجام انقلاب سوسیالیستی در کشور را می ریخت پیش بینی کرد که کشور نیازمند به دفاع از پیروزی های سوسیالیستی در طی مبارزات شدید طبقاتی علیۀ دشمنان داخلی و خارجی خواهد بود. او چنین گفته است: “یک انقلاب تا آن اندازه ارزش دارد که بتواند از خود دفاع نماید.”
پیروزی انقلاب سوسیالیستی و برقراری قدرت شوراها با مقاومت وحشیانه ی همۀ نیروهای ضد انقلاب د رکشور و دخالت قدرتهای امپریالیستی روبرو گردید که هدفشان خفه کردن و نابود ساختن جمهوری جوان شوراها بود. لنین در سخنرانیها و مقالات خود میخواست که نیروهای کارگران، دهقانان و زحمتکشان منجمله زنان بسیج شوند تا از میهن سوسیالیستی دفاع نمایند. توده های وسیع زحمتکشان دورادور حزب گرد آمدند تا بتوانند از پیروزیهای سوسیالیستی حمایت نمایند. شوراها بسیج شده وزنان عضو واحدهای بهداشتی و نگهبانی گردیدند و تعداد زیادی از زنان کمیسر سیاسی، دیده بان، تلفنچی سازماندهی شدند و از خود شجاعت و بی باکی شگفت آمیزی نشان دادند. لنین مبارزۀ زنان را در دوران جنگ داخلی و دخالت خارجیها ارجمند دانسته و میگوید: “این زنان چه جرأتی نشان دادند و امروز باز هم نشان می دهند. شما تصور کنید که آنها چقدر رنج و محرومیت کشیده اند، اما ایستادگی کردند و اینهم برای این است که آنها مصمم به دفاع از شوراها هستند برای اینکه آنها آزادی و کمونیسم را می خواهند. کارگران ما شکوهمند هستند. آنها مبارزین طبقاتی میباشند. آنها در خور تحسین و عشق میباشند.”
امروز چه براستی که مقاومت و مبارزۀ زنان درایران نیزدرمقابله با رژیم جنایتکار و خون آشام و شکنجه گر اسلام در ایران درسی شده است برای تمامی جهانیان بخاطر شجاعت و رزم آنها برای آزادی. بدون شک پروسۀ خیزش انقلاب از 25 شهریور 1401 توسط زنان، دختران و جوانان بهمراه حمایت میلیونها توده های زحمتکش و خانواده ها و قشرهای عظیمی از جامعه بر علیۀ حکومت دیکتاتوری، نشان داد که زلزله ای که در حال در هم ریختن نظم و اساس سیستم ارتجاعی سرمایه داری مذهبی در کشور شروع شده همچنان در جریان خواهد بود. رمز پیروزی این انقلاب در این است که در درجۀ اول به این اصل یقین داشته باشیم که راه برگشتی بغیر از اینکه انقلاب به پیروزی برسد نداریم. انقلابی قهرآمیز که راه را بر هر گونه حلیه های ارتجاع حکومتی و ارتجاعیون وابسته به ابرقدرتها و امپریالیستها را ببندد و افشا کند. همچنین نیروهای مبارز زنان، کارگران، جوانان و تمامی اقشار جامعه که از طروق مختلف مبارزۀ خود را بر علیۀ رژیم به پیش می برند با سازماندهی گسترده و تجدید قوا و ایجاد کمیته های مخفی کار وکمیته های مخفی محلات با رعایت بالاترین حد مسائل امنیتی سازماندهی دهند وبرای به کرسی رساندن انقلاب تدارک وتلاشهای لازم را ببینند. نکتۀ قابل توجه این است که تودۀ عظیم میلیونی جامعۀ ایران حمایت خود را ازانقلابی که در 25 شهریور1401 آغاز شده است به اثبات رسانده و حتی در حال حاضر و در آینده با اراده و از خودگذشتگی بیشتری به اشکال مختلف پیشتبان پیروزی انقلاب میباشد چرا که مبارزۀ قهرآمیز و آشتی ناپذیری با رژیم شکنجه گر وجنایتکار تنها راه رهائی ست. نیروی عظیم آگاه و مبارز ورزمندۀ زنان و جوانان و کارگران میدانند که با اعتقاد به نظمی محکم و با اعتقاد به تشکیل کمیته های مخفی کوچک وبزرگ در تمامی صحنه های زندگی و با سازماندهی اعتصابات سراسری میتوان سیستم نظامی فاشیستی اسلامی را در هم شکند. همچنین یقین بر این که آلترناتیو تشکیل حکومت فدراتیو شورائی بعد از سرنگونی رژیم فاشیستی اسلامی میتواند تضمینی بر پایداری و استقامت انقلاب پیروزمند ایران باشد. تضمینی که نه تنها حقوق برابر زنان را در تمامی شئون جامعه تضمین میکند بلکه تضمینی برای حقوق تمامی اقشارجامعه همچنین خلقهای تحت ستم سراسر ایران از کردستان تا بلوچستان گرفته یا از ترکمنستان تا خوزستان.
خسرو اسدیان
18 بهمن 1401 7 فوریه 2023
تهیه و تنظیم این مقاله با استفاده و برداشت از نوشته های:
“و. ی. لنین” در بارۀ نقش زن در اجتماع وتجربیات بدست آمده انقلاب اکتبر در بارۀ حل موضوع زن
مروری بر نامه های رد و بدل شده مابین روزالوکزمبورگ و لنین
نشست و گفتگوهای کلارا ستکین با لنین