سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
فقدان بهداشت وایمنی محیط کار و کارگرانی که جان می بازند
کمتر روزی است که خبر کشته شدن و یا مصدومیت کارگران در نتیجه سوانح محیط کار و نبود امکانات لازم و یا ابزار مناسب و خرابی و ازکارافتادگی ماشین آلات در محل کار و وفقدان داربست های استاندارد در کارهای ساختمانی و غیره در نشریات و روزنامه ها منتشر نشوند . تازه اینها نمونه های نادری هستند که بواسطه اقدامات سایر کارگران و یا دوست و فامیل کارگر مصدوم ویا جانباخته خبراش درز میکند و به اطلاع خبرنگاران میرسد و آنها هم مانده به آگاهی و همت و تلاششان سعی میکنند این اخبار مربوط به فجایع محل کار را از طریق گزارش و خبر به اطلاع عموم برسانند به این امید که شاید دادرسی باشد. وگرنه تعداد نیروی کار جانباخته و مصدوم در اثر فقدان ایمنی و بهداشت نیروی کار در ایران چندین برابر این آمارها است .
به عنوان مثال آمار مرگ و میر کارگران در سال ۱۴۰۲ از سوی وزارت کار، ۶۸۰ نفر گزارش شده است که در همین سال پزشکی قانونی این آمار را ۲ هزار و ۱۱۵ نفر اعلام کرده است . این تفاوت سه برابری در آمار ها و سایر تناقض در آمارهای رسمی دستگاه های زیربط مبین همین واقعیت است که در محل کاری که کارگران استثمار میشوند و اغلب برای دریافت دستمزدهای بخور و نمیر باید ماه ها صبر کنند، همیشه خطر جانی آنها را تهدید میکند و اما برای مافیای قدرت و ثروت بهترین شرایطی مهیا است تا بتوانند شیره جان کارگران را بکشند و بدون اینکه کوچکترین دغدغه خاطری نسبت به فقدان ایمنی و بهداشت محیط کار وخطراتی که جان کارگران را تهدید میکند، داشته باشند.
جالب است که وزارت کار در پاسخ به این تناقضات فاحش آماری، بی شرمانه مدعی میشوند که این تفاوتها در آمار پزشکی قانونی ووزارت کار ناشی از این است که بخشی از این کارگران درمشاغل ازاد کار میکنند و یا در سازش با کارفرما گزارش آنها به بازرسین وزارت کار اعلام نمیشود . این توجیهات بی شرمانه هیچ کارگری را مجاب نمیکند . همه میدانند که دولت سرکوبگر جمهوری اسلامی در محیط کار بقول معروف سنگ را بسته و سگ را رها کرده است . در این نظام درحالیکه دست سرمایه داران و رانت خواران و دزدان اموال عمومی کاملا باز است تا هر آنچه که میتوانند بر سر کارگران و زحمتکشان بیاورند تا سود بیشتری بدست آورده و بر ثروت های خود بیافزایند، اما کارگرانی که بشدت استثمار میشوند و تولید کنندگان اصلی نعم مادی و نیازهای جامعه هستند، برای ابراز مخالفت با تعرض سرمایه داران به حقوق و معیشت خود و حتی اعتراض به پرداخت دستمزد های معوقه باید دستگیر شده و به زندان بیافتند . حتی اگر این ادعای وزارت کار درست باشد که برخی از کارگران در سازش با کارفرما از گزارش وضعیت وخامت بار ایمنی و بهداشت محیط کار خود به بازرسان و یا خبرنگاران خود داری میکنند، این هم خود نشان دهنده بی حقوق محض کارگر در جمهوری اسلامی و ترس آنها از اخراج و تنبیه و توبیخ کارفرما است که آنها را وامیدارد تا موافق میل کارفرما رفتار کرده و جان و زندگی خود را بخاطر حفظ کار طاقت فرسا و تامین معاش خود بخطر بیاندازند.
واقعیت این است که در جمهوری اسلامی هیچ وقت هیچ اراده ای برای دفاع از حقوق کارگران از جمله حل مشکل ایمنی و بهداشت محیط کار نبوده و در آینده نیز چنین انتظاری از این صاحبان قدرت و ثروت نباید داشت .طبق آمار پزشکی قانونی روزی شش کارگر در نتیجه نبود ایمنی و بهداشت نیروی کار جانشان را از دست میدهند و ده ها نفر دیگر دچار مصدومیت میشوند . با این حال کارفرمایان و مسئولین زیربط دولتی چنان حرف میزنند که گوئی جان کارگر باندازه آهن پاره ای که کناری افتاده باشد هم ارزش ندارد، حال چه شش کارگر و چه شصت کارگر وزحمتکش در روز بدلیل ولع سود اندوزی و مفت خواری اینها جانشان را ازدست بدهند . از این رو گفته اند که “چاره کارگران وحدت و تشکیلات است” . فریاد های فردی و اعتراضات پراکنده ره بجائی نمیبرد و انتظار اینکه مسئله تشکل و اتحاد و تحزب خود بخود و در طی زمان حل خواهد شد، دور از عقل و منطق و نادیده گرفتن تجربیات غنی جنبش کارگری است . چنین رهنمودهائی نه تنها مشکلی از مشکلات طبقه کارگر را حل نمیکند بلکه در خدمت ادامه وضعیت موجود و تداوم فجایعی است که در محیط کار هر روزه شاهد آن هستیم .
خواست تامین ایمنی وبهداشت محیط کار یکی از نیازهای پایه ای همه کارگران و سایر زحمتکشانی است که از طریق فروش نیروی کار خود زندگی میکنند وبرای تحقق آن مثل سایر خواستها و مطالبات کارگری مستلزم تشدید آگاه گری در میان کارگران ، بویژه کارگرانی است که در میلیونها کارگاه کوچک بدون هیچ امکاناتی استثمار میشوند و صدایشان بجائی نمیرسد . در این زمینه تلاش کارگران پیشرو در ایجاد پایه های تشکلهای مناسب نظیر سندیکا ها واتحادیه ها بویژه در واحد های کوچک و پراکنده و یا کمیته های کارخانه و غیره در واحدهای بزرگ برای ایجاد زمینه های عینی و ذهنی تشکل یابی کارگران و زحمتکشان در شرایط کنونی از اهمیت زیادی برخوردار است.